The Green Hornet (زنبور سبز)

• 2011
• آمریکا
• اکشن, جنایی, دلهره آور
• 108 دقیقه
• انگلیسی
• PG-13

ست روگن در این پروژه 110 میلیون دلاری نقش یک نگهبان خودگمارده قانون معروف به «زنبور سبز» را بازی می‌کند که با تبهکاران مبارزه می‌کند و دستیاری به نام کاتو (با بازی جی چو بازیگر تایوانی) دارد.

نقد و بررسی فیلم به قلم Cine Marcos (سینِ مارکوس)

نقد و بررسی کامل فیلم

نگاهی به داستان

در فیلم اکشن/کمدی و سه بعدی زنبور سبز، برت رید (با بازی ست راگن) پسر معروف ترین  و قابل احترام ترین فرد در دنیای ارتباتات، در شهر لس انجلس است.  او که به ادامه شغل پدرش علاقه چندانی ندارد،  سعی می کند تنها در صحنه باشد و خود را زیاد در امور مربوط به کار دخالت ندهد.  اما پس از مرگ مشکوک پدرش، و رسیدن امپراتوری به برت، وی تصمیم می گیرد تا هر طور که شده شغلی را  انجام دهد که علاقه مند به آن باشد.  دوستی برنامه ریزی نشده او با یکی از سخت کوش ترین و لایق ترین کارمندان پدرش با نام کیتو(جای چو)، باعث می شود تا او در مسیری جدید قرار بگیرد. آنها با هم تصمیم می گیرند برای اولین بار کاری معنا دار و با اهمیت در زندگیشان انجام دهند: مبارزه علیه جنایت.  بدین منظور و برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به جنایتکاران، آنها خود را جنایتکار جا می زنند.

محافظت از قانون، از طریق شکستن آن! بدین ترتیب برت تبدیل به قهرمانی پارتیزان مانند به نام “زنبور سبز” می شود که به همراه کیتو خیابان های لس انجلس را به تسخیر خود در می آورند. کیتو با استفاده از  هوش و ابتکار و مهارت سرشار خود، اتومبیل، یا بهتر بگوییم، سلاحی پر قدرت و به روز با نام زیبای سیاه می سازد. ماشینی غیر قابل تخریب ، با سلاح هایی فراوان و قدرت بسیار بالا. با استفاده از این دژ نفوذ ناپذیر و همچنین حمله های بی امان این دو به آدم بد های شهر لس انجلس،  زنبور سبز و کیتو کم کم شهرت و اعتباری برای خود بدست می آورند. آنها با کمک منشی جدید برت با نام لنور کیس (با بازی کامرون دیاز) تصمیم به پایین کشیدن و نابودی بزرگترین و خطرناک ترین باند تبهکاری لس انجلس با رهبری فردی روسی با نام بنجامین چادنوفسکی (کریستوف والتز) می گیرند ، اما چادنوفسکی هم برای خودش نقشه هایی دارد و می خواهد یکبار هم که شده برای همیشه زنبور سبز را به پایین کشیده و از شرش راحت شود.

نقد و بررسی فیلم

برت: بریم یه جرخ بزنیم کیتو!؟
واقعا که! اونم چه چرخی! با توجه به جنب و جوش این دو، باید خود را برای دیدن تعداد زیادی زنبور سبز، در تمام پرده سینما آماده کنید. فکر می کنم با گفتن اینها بهتر است دیگر نقد را تمم کنم. نه؟! خب اجازه بدهید فقط چند نکته دیگر را هم در مورد فیلم اضافه کنم. در مورد ماشین سواری ها و.. اوه. اونم چه ماشینی، چه اسمی : زیبای سیاه!! مگر تمام فیلم در مورد ماشین است؟! در این مور خاص باید بگویم بله! حداقل قسمت اصلی خوب فیلم در مورد ماشین سواری است. صحنه های ماشین سواری بسیار بسیار جالب از آب در آمده اند. وسیله نقلیه ای کلاسیک، با ویژگی هایی کلاسیک با سلاح های سوپر مدرن با سیستم دفاعی بسیار جالب! واقعا باید گفت جیمز باند با دیدن این خودرو احساس حسادت خواهد کرد!

ولی خوب. فیلم تماما در مورد ماشین هم نیست. در مورد کیتو(جای چو) هم هست. او هم مانند ماشین میتواند گاهی اوقات توجه شما را جلب کند و باید بگویم زنبور سبز بدون کیتو یعنی هیچ! متاسفانه از بس که کیتو انگلیسی رو خوب حرف می زد من گاهی اوقات که او در فیلم شروع به حرف زدن می کند به دنبال زیر نویس می گشتم! فکر می کردم شاید با زبان دیگری سر و کار داریم! ولی خوب. زبان اکشن در همه دنیا مانند صدای زنگ یکی است و صحنه های اکشن او به اندازه کافی جذاب هستند. صحبت از اکشن شد. اینجاست که باید بگویم همه فیلم هم در مورد ماشین یا کیتو نیست. در مورد اکشن هم هست. صحنه های اکشن متوالی و البته خوش ساخت به همراه جلوه های ویژه نسبتا راضی کننده باعث رضایت و خوشحالی هر طرفدار اکشن و دوستداران صحنه های زد و خورد می شود! ولی صبر کنید! باز هم هست. چه کسی بهتر از کریستوف والتز که اخیرا جایزه اسکار را هم تصاحب کرده می تواند نقش آدم بده فیلم را بازی کند؟ او برای بازی و ایفای نقش تحسین بر انگیز خود در شخصیت منفی فیلم حرامزاده های لعنتی اسکار را به خانه برد. اگر او را در آن فیلم ندیده اید باید بگویم به من اعتماد کنید، کریستوف واقعا سزاوار اسکار بود، به همان اندازه  که خاویر باردام برای هنر نمایی اش در فیلم جایی برای پیر مردها نیست لایق اسکار بود. دیدن دوباره کریستوف، در نقش منفی دیگری و با آن حالت تند و سرد خود تجربه لذت بخشی می تواند باشد.

نقش خوب و جذاب دیگر فیلم مربوط به  بازی تام ویکینسن در نقش پدر برت است. تام بازیگر محشری است که به نظر من کمی دست کم گرفته شده است. هر چند سهم او در این فیلم کم است ولی در همان لحظات کوتاه هم تام قدرتمند ظاهر شده است. در مورد نقش و بازی خانم کامرون دیاز باید گفت که راجع به بازی  او در نقش منشی برت چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد، ولی خب، حضور او می تواند برای تماشاگران خوشحال کننده باشد. بعد از تمام اینها نوبت به ست راگن میرسد که در نقش شخصیت اصلی فیلم (برت) بازی می کند. همان طور که گفته شد ژانر فیلم اکشن-کمدی است، صحنه های کمدی فیلم وقتی شروع می شوند که ست وارد می شود! ولی خب، باید گفت که نقش او در فیلم عجیب و شاید غیر قابل باور باشد. واقعا تصور اینکه شخصی مانند بیلی مدیسن بیاید و قهرمان مبارزه با جنایتکاران بشود سخت است. باید بگویم او برای بازی در این نقش زیاد مناسب به نظر نمی رسد. علاوه بر بازی، ست واگن، جزو تهیه کنندگان  و نویسندگان فیلم هم قرار دارد. با این اوصاف، بخش زیادی از کمدی فیلم کمدی به اصطلاح ست واگنی است، اگر چه من از طرفداران ست هستم ولی باید بگویم او باعث سست شدن داستان و در بعضی مواقع، شکستن ریتم و روند فیلم می شود.

نکته ای که باید به آن اشاره کنم این است که شما نباید فیلم را زیاد جدی بگیرید . من خودم زنبور سبز را حتی یک فیلم سوپر قهرمانی هم نمی دانم. شما اگر دنبال سرگرمی و فیلمی مفرح هستید، زنبور سبز را نگاه کنید، چون به اندازه کافی سرگرم کننده  است، ولی انتظار بیشتری از فیلم نداشته باشید.

به اعتقاد من ساخت این فیلم به شکل سه بعدی واقعا لازم نبود. ظاهر “زنبور سبز” به نظر مدرن می آید ولی کمی هم حس قدیم را در خود دارد. نمی دانم. شاید این حس مربوط به خودروی  آنها (زیبای سیاه!!) باشد. خط داستانی فیلم روتین و قابل پیش بینی است ولی کمی چرخش ناگهانی هم برای جلب توجه بیشتر بینندگانش هم دارد.  با تمام اینها باید بگویم تمام جریان فیلم در باره اکشن است ، و البته کیتو!  کارگردان “زنبور سبز” آقای مایکل گندری (خاطرات ابدی یک ذهن پاک) فیلمی به نوعی سبک  ساخته و آن را زیاد جدی نگرفته (که باید بگویم کار خوبی هم کرده) . همین امر می تواند باعث شود “زنبور سبز” فروش خوبی در گیشه ها داشته باشد.

مترجم : مهدی افشارها

تهیه و ترجمه: سایت نقد فارسی

هر گونه کپی برداری از این مطلب بدون ذکر دقیق منبع: سایت نقد فارسی مخالف قانون بوده و مدیریت سایت هیچ گونه رضایتی در این مورد ندارد و شرعا حرام میباشد.