
خلاصه داستان:
پروفسور «هنری هیگینز» (رکس هریسون) استاد آواشناسی دانشگاه همراه با دوست زبانشناساش «پیکرینگ» (ویلفرید هاید-وایت) شرط میبندد که میتواند دختر گلفروش و عامی لندنی به نام الیزا دولیتل (آدری هپبورن) را تبدیل به بانویی متشخص کند که...
بازیگران:
تصاویر فیلم:
خلاصه نظر منتقدان:
جین سیسکل – Chicago Tribune ( امتیاز ۱۰ از ۱۰)
فیزیک آدری هپبورن شگفتآور است، رکس هریسون نقشش را معنا میبخششد و طراح تهیه « جین الن » ستارهی پنهان است.
جیمز پاورز – The Hollywood Reporter ( امتیاز ۱۰ از ۱۰)
فیلم چشمگیر، خارقالعاده و الماسی در صنعت فیلمسازی است.
ماروجی بومگارتن – Austin Chronicle ( امتیاز ۱۰ از ۱۰ )
این فیلم سال 1964، که از لرنر و لووه است، یک فیلم کلاسیک محسوب میشود.
نقد و بررسی فیلم به قلم
نشریه Time
نمره 10 از 10
« بانوی زیبای من » نمایشی ابدی است. داستان سیندرلا « لرنر » و « لووه » که مبتنی است بر « پیگمالیون » از « برنارد شاو » به چنان ظرافت صحیحی درخششی منحصر به « شاو » به موسیقی میبخشد که احتمالا حتی اگر توسط تیمی از مردم نه چندان حرفهای اردو زبان اجرا شود هم دچار لطمه خاصی نشود. در توان هالیوود است که کارهای به مراتب بهتری ارائه دهد. در این اثر زیبا و درجه یک که از جذابترینهای تاریخ تئاتر است، « جک وارنر » به طرز معجزهآسایی موفق شده است که از طلا، طلا بسازد.
شاید بتوان گفت که باارزشترین دارایی فیلم « رکس هریسون » که 1007 امین حضور خودش را به عنوان « پروفسور هنری هیگینز » آتشی مزاج که مسخ دختر گل فروش لندنی، « الیزا دولیتل »، را طرحریزی میکند، میباشد. هریسون همچنان شعرهایش را میخواند و دیالوگهایش را به آواز پیروزمندانه استایل و بازیگری شیک که با یا بدون موزیک در اذهان خواهد ماند ادا میکند. باقیمانده دیگر برادوی، « استنلی هالووی » است که با طعنه نقشش به عنوان پدر الیزا، پاکبانی که به استاد درس اخلاق بدل گشته است که بخشی از نوشتههای طنز زننده شاو را ادا میکند، را تکرار میکند و سپس به کمدی زبر و زمخت لرنر به اسم « سر وقت من رو به کلیسا ببر » خاتمه مییابد.
پرسش چالشی که بر این اقتباس مجلل سیطره میافکند چرایی انتخاب « آدری هپبورن » به جای « جولی اندروز » که مشخصا برای این نقش زاده شده بود است. سنتیّون شاید خرده بگیرند که آوای آواز خواندن هپبورن که بیشترش توسط « سوپرانو مارنی نیکسون » صداگذاری شده است بسیار شبیه جولی است و کمتر شباهتی به آدری دارد. اما پس از یک شروع کند، پس از آن که تبحر تمرین شده لهجه لندنی هپبورن نشان از زاغهنشینی او میدهد، آدری راه خودش را به اجرایی با شکوه و خیرهکننده که بهترین اجرای حرفهایش است باز میکند.
با هدایت کارگردان « جورج کوکر »، هپبورن به ظرافت تمام جان بخشی دگرگون شدن یک « برگ له شده کلم » به یک « رز انگلیسی » را مینمایاند. صحنههای کمدی هپبورن دلپذیر است و فریباییاش مفتون کننده است.
مترجم: پدرام موسیپور
دیدگاه بگذارید