نویسنده: ماری بِرنر (Marie Brenner), بیلی رِی (Billy Ray),
7.7 | |
69 | |
0.73 |
خلاصه داستان:
داستان دربارهی مامور پلیسی است که ابتدا به خاطر تلاشهای مثبتش مشهور میشود و سپس به خاطر یک اتهام اشتباه از عرش به فرش سقوط میکند.
بازیگران:
تصاویر فیلم:
خلاصه نظر منتقدان:
Film Threat ( امتیاز ۹ از ۱۰ )
« کلینت ایستوود » بار دیگر با تمام توان به آمریکا و فرهنگ آن حمله کرده است که اول اتهام میزنند و بعد سوال میپرسند.
تاد مککارتی – The Hollywood Reporter ( امتیاز ۸ از ۱۰ )
« هاسر » است که توانسته فیلم را با نقش عجیب و کمسابقهی خود به پیش ببرد؛ آن بازندهی زندگی عادی ( مردی که چند سال بعد در ۴۴ سالگی مرد ) که ناگهان توجهی را به دست آورد که به دنبالش نبود.
Indiewire ( امتیاز ۷.۵ از ۱۰ )
رویکرد سادهی فیلم به رسوایی تراژیک رسانه گاها از مد افتاده به نظر میرسد؛ یک فیلم تک شخصیتی که باید نظر خاصی دربارهی آن داشته باشیم.
رابرت دنیلز – The Playlist ( امتیاز ۷.۵ از ۱۰ )
بهترین ابرا دست این کارگردان سبک خاصش است. او معمولا جریان اثر را قطع نمیکند و به همین تعداد کاتهای فیلمهایش پایین است. در عوض او به روی پنهای دوربین حساب باز کرده است.
پیتر دبروژ – Variety ( امتیاز ۷ از ۱۰ )
یک داستان خوب یک داستان خوب است و « ایستوود » میداند که چگونه آن را روایت بکند.
تیم گریرسون – Screen International ( امتیاز ۷ از ۱۰ )
خوشبختانه توانایی بالای ایستوود در روایت داستانهای پیچیده توانسته بر احساساتگرایی و سانتیمانتالیسم اثر غلبه کند.
مایکل فیلیپس – Chicago Tribune ( امتیاز ۶.۳ از ۱۰ )
« ریچارد جوول » یک فیلم صادقانه و بسیار خوشساخت از کارگردان ۸۹ سالهای به اسم « کلینت ایستوود » است.
چاک بوون – Slant Magazine ( امتیاز ۶.۳ از ۱۰ )
به طرز عجیبی و طعنهآمیزی، « کلینت ایستوود » همان نگاهی را به شخصیت « جوول » دارد که بروکراتهای منفورش میکنند.
نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)
نشریه reelviews
نمره 7.5 از 10
« کلینت ایستوود » در اواخر دوران کاریش از نقش دوگانهی « بازیگر/کارگردان » بیشتر به سمت مرد پشت دوربین متمایل شده است. او درگیر زیبایی موضوعات زندگی عادی و روزمره شده است. او همچنین علاقهی وافری پیدا کرده است تا مفهوم « قهرمان » را بشکافد، چه در فیلم وسترنی مثل « نابخشوده » ( Unforgiven ) و چه در داستانهایی بر اساس واقعیت مثل « تیرانداز آمریکایی » ( American Sniper ) و « سالی » ( Sully ). با ساخت « ریچارد جوول » او دوباره به ای مضامین بازگشته است، بررسی اینکه چگونه شخصیت اصلی ( با بازی پال والتر هوسر ) چگونه مسیری الاکلنگ گونه را از محبوب رسانه بودن به شخصیت منفی آنها تبدیل شدن را سریعا طی کرد.
برای چنین مضمونی، « ایستوود » و نویسندهش یعنی « بیلی ری » به سراغ المپیک تابستانی سال ۱۹۸۶ در آتلانتا رفته اند. برای کسانی که اخبار آن زمان را به یاد دارند، احتمالا نام « ریچارد جوول » آشنا باشد، یک گارد محافظتی عادی که ناگهان نگاه رسانهها را به خود جلب کرد، ابتدا به خاطر نجات جان انسانها و سپس هم به خاطر شباهت ظاهری با اطلاعات یک فرد متخاصم در فهرست FBI. اگرچه « جوول » هیچوقت به طور رسمی محکوم نشد اما مورد حملات و اتهامات شدید قانونی از سوی حکما ( که در فیلم توسط مامور « تام شاو » با بازی « جان هام » نشان داده شده اند ) قرار گرفت و رسانهها هم شخصیت شیطانیای از او شان دادند پس از اینکه روزنامهنگار « کتی اسکروگز » ( اولیویا وایلد ) دسترسی به فهرست مظنونین FBI پیدا کرد. وکیل ردهپایین او یعنی « واتسون برایانت » ( سم راکول ) پیگیر رفع اتهام او شد اگرچه که تنها دادگاهی که او در آن حضور پیدا کرد دادگاه Public Opinion بود.
فیلم « ریچارد جوول » رویکرد عجیبی را اتخاذ کرده است و آن هم نشان دادن رسانه و نیروی قانون به عنوان نیروی شر است. « ایستوود » قدرتی که هر دوی این ارگانها در اختیار دارند را به خوبی نشان داده است. فیلمهایی مثل « اسپاتلایت » ( Spotlight ) و « پست » ( The Post ) اهمیت روزنامهنگاری در برملا شدن فساد و حقایق را به خوبی نشان داده اند؛ « ریچارد جوول » سمت دیگر این سکه را به تصویر میکشد، اینکه یک اتهام اثباتنشده به محض چاپ شدن در روزنامه میتواند زندگی یک انسان را نابود بکند. فیلم همچنین بررسیهای بیش از حد ارگانهای دولتی در صورتی که بیش از حد به آنها قدرت داده شود را نشان میدهد و اینکه عامل محرک آنها بیش از آن که بخواهد حقیقت باشد تبدیل به عقدههای شخصی خواهد شد. فیلم « ریچارد جوول » دربارهی مبارزهی یک فرد بیقدرت با ۳ منبع دوگانهی قدرت است.
بیشک عدهای قرار است که فیلم را با عینک سیاسی ببینند. به هر حال در دورانی زندگی میکنیم که « تمام مردان رئیسجمهور » ( All the President’s Men ) رسانهی جریان اصلی را چیزی جز « اخبار دروغین » نمیدانند. اگرچه انکار کردن قدرت رسانه در جهت آسیب زدن و ارائهی آن به عنوان یک نیروی کاملا مثبت هم نادیدهگرفتن واقعیت است. اگرچه که فیلم کاملا هم بر اساس واقعیت نیست اما هستهی اصلی شکلگیری داستان آن کاملا حقیقت است؛ این انسان به نظر ساده بر اساس یک سری اتهامات ثابت نشده متهم شده بود، اتهاماتی که هیچوقت نباید خبرش در رسانهها میپیچید.
اگرچه مشکلی در شخصیت « کتی اسکروگز » وجود دارد که فراتر از داستان اثر و تصویر نادقیقی که از روزنامهنگار فیلم ارائه میکند میرود. چون که این شخصیت توسط نویسندهی فیلمنامه خلق شده است، او بیشتر یک وسیلهی داستانی است تا یک انسان واقعی. او به روشهای کارتونیای رفتار میکند ( پیشنهاد رابطه دادن به یک مامور FBI برای به دست آوردن یک سر نخ ) و پس از اینکه بیگناهی « جوول » را هم میفهمد دچار دگرگونی ناگهانیای میشود. علیرغم عملکردی قوی از سوی « اولیویا وایلد » اما « اسکروگز » هیچوقت شخصیت باورپذیری نمیشود و نحوهی رفتار شخصیت اصلی با وی هم مهمترین مشکل اثر باقی میماند.
فیلم « ریچارد جوول » درست به همان اندازهای است که هر فرد از همچین فیلمی انتظار دارد. یک لحن کمدی ضعیف در اثر وجود دارد، آن هم تنها در نحوهی ارائهی شخصیت « جوول » – اضطراب اجتماعی او باعث شکلگیری لحظات خندهدار زیادی میشود – بلکه در رویکرد « سم راکول » به شخصیت تلخروی « برایانت » هم وجود دارد. صحنهای که در آن « جوول » به مامورین FBI « کمک میکند » تا یک دستور گشت را انجام بدهد ( علیرغم توصیهی وکیلش ) به طرز کاملی بامزه است. در حقیقت به خاطر اینکه « جوول »چندان دوستداشتنی نیست، ردای قهرمان به دوش « برایانت » میافتد، کسی که وظیفهی غیرقابل اجتنابی دارد تا به جهان ثابت کند موکل او بیگناه است. « ایستوود » توانسته تا داستانی درگیرکننده و البته تخیلی دربارهی پیروزی یک مرد عادی بر یک ارگان بزرگ بسازد.
مترجم: امید بصیری
دیدگاه بگذارید