جان‌دار


خلاصه داستان:

بخدا اگه یه بار دیگه بگین شام چی شد، غذا چیه، همین وسط خودم رو دار میزنم که غذاخوردن یادتون بره. بابا از گشنگی نمردین که؟


تصاویر فیلم:

نقد و بررسی فیلم به قلم عباس نصراللهی

نشریه نقدفارسی

نمره 4 از 10

 

نخستین ساخته دو کارگردان جوان، در حالی که موضوع، مضمون و دغدغه‌ای تکراری دارد، اما فاکتورهای مثبتی را نیز داراست که می‌توان به آن‌ها امیدوار بود و در کنار تمام حرف‌های تکراری فیلم، به آن‌ها نیز اتکا کرد. فیلمنامه اثر که پایه و اساس‌اش بر احکام قضایی و دینی است، بر خلاف بسیاری از فیلم‌های این روزهای سینمای ما، دارای منطق و اصول است و گواه این موضوع است که تحقیقاتی درست روی موضوع فیلم انجام شده تا خطایی در آن صورت نگرفته باشد. گره‌های داستانی به موقع و دقیق چیده شده‌اند تا بیننده را مانند شخصیت‌های فیلم غافلگیر نمایند و فیلم از ضرباهنگ اولیه خود فاصله نگیرد. میزانسن تماما در اختیار مضمون فیلم است و تلاش بر این بوده تا در عین گیرایی، ساده و بدون بزرگنمایی باشد. این که دو فیلمساز جوان اینگونه میزانسن را در اختیار خود گرفته و آن را به درستی برای پیش‌برد پیرنگ استفاده کرده‌اند، می‌تواند بسیار امیدوار کننده باشد و شناخت نسبی آن‌ها را گواهی دهد. (دقت کنید به چینش خانه خانواده اصلی فیلم و گریم به اندازه و درست بازیگران، موضوعاتی که در خیلی از فیلم‌ها یا مورد توجه نیست و یا اینکه بسیار اغراق شده استفاده می‌شود).

فیلم از آن الگوی قدیمی پیرنگ استفاده می‌کند، نمایش آرامش اولیه و سپس فوران کردن تلاطم‌های مخفی شده در پس اتفاقاتی که پیش از این رخ داده و حالا سر برون آورده است. نمایش جشن و شادی در ابتدای فیلم و سپس درگیری و رخ دادن یک قتل، همان چیزی است که «جان‌دار» نیاز داشته تا قصه‌اش را مطح نماید. اما به دلیل اینکه چنین شیوه روایت و البته چنین پیرنگی بسیار تکراری و گاها دچار مضمون زدگی است، دقت فیلمسازان برای بیان مساله و چگونگی بیان کردن آن، تفاوتی اساسی را ایجاد می‌کند. اتفاقی که در «جان‌دار»، در سطح بصری به خوبی رخ می‌دهد(دوربین فیلم برگ برنده آن است، که همه چیز را به اندازه نشان می‌دهد) و در سطح متن و قصه تا میانه اثر، قوت و قوام دارد، اما با یک اشتباه کوچک، از میانه راه قوت آن کم شده و در پایان به کلی به بیراهه می‌رود.

چیزی که در فیلم به وضوح می‌توان دید، این است که فیلمسازان، گرفتار غافلگیری‌های پیاپی داستانی خود شده‌اند و تا جایی از فیلم به خوبی این غافلگیری‌ها را پیش برده و هیجان درستی به اثرشان داده‎اند، اما از آن‌جا که این غافلگیری‌ها در نیمه نخست فیلم رخ داده و پشت سرهم و بی‌وقفه آمده‌اند، به ناگاه تمام شده و گویی دیگر چیزی برای اضافه کردن نمانده است، و از آن‌جا به بعد فیلم رو به افول رفته و کاملا بی‌جان می‌شود(دقیقا در نقطه‌ای که شخصیت دختر (باران کوثری) به دیدار معشوق پیشین خود(جواد عزتی) می‌رود و موضوع بچه را مطرح می‌کند) و از سویی دیگر تعدد این فراز و فرودهای داستانی در نیمه نخست فیلم باعث این شده که دیگر عوامل قصه به طور کلی از دست فیلمسازان خارج شده و به هیج وجه پرداخت درستی روی آن‌ها انجام نشده باشد.

تقریبا هیچ‌یک از شخصیت‌های فیلم پرداخت درستی ندارند و تنها در حد تیپ باقی مانده‌اند(پدری مستاصل، پسر کوچک و سرکش خانواده، عاشقی افسار گسیخته و…) همگی ویژگی‌هایی کلی از این کاراکترها را دارا هستند وهیچ‌گاه عمیق‌تر به آن‌ها نگاه نمی‌شود. اما موضوعی که بسیار می‌تواند ضعف این پرداخت‌های شخصیتی را عیان‌تر نماید، عدم تعریف درست روابط خانواده اصلی فیلم است. به طوری که در میان تمام شلوغی‌ها و رفت و آمدهای فیلم، بیننده باید بسیار انرژی بگذارد تا متوجه شود داستان زن فعلی، زن پیشین و فرزندان خانواده چه بوده است و آن‌ها چگونه با هم خواهر و برادر هستند. موضوعی که فهمیدن آن روی کلیت اثر و البته روی مهمترین تصمیم فیلم(تصمیم دختر برای طلاق و بازگشت به سوی معشوق سابقش) تاثیر مستقیم دارد، اما به حال خود رها شده است و شاید تا پایان فیلم نیزبرای بسیاری مجهول باقی بماند.

با همه این اشکالات و برتری‌ها، فیلم ضربه اصلی را در پایان‌بندی‌اش به خود وارد می‌کند. جایی که بیننده با شخصیت‌ها درگیر شده، قصه را دنبال کرده، پیرنگ به هر شکلی و با هر توانی به پیش رفته و حالا دغدغه کاراکترها، دغدغه مخاطبان نیز شده است(این موضوع نیز یکی از نقاط قوت فیلم است که بیننده را به درون خود می‌کشاند، با اینکه تکراری و در زمان‌هایی مضمون زده است) فیلم می‌توانست با همان ملاقات پایانی مادر و پسر محکوم به اعدامش پایان یابد، اما به ناگاه و در عین ناباوری(هم از لحاظ قصه‌ای و هم از لحاظ تکنیکی) نریشنی روی فیلم می‌آید و سعی می‌کند که گره از اثر بگشاید. اما دقیقا همین تمهید روایی کاملا اشتباه، چون تکه‌ای جدا از فیلم، ضربه‌ای بزرگ به اثر می‌زند و کاری می‌کند که فیلم در همان سالن سینما برای مخاطبش پایان یابد و نتواند بیش از این او را درگیر کند. ضعفی که به هر دلیلی، نه از لحاظ متنی و نه از لحاظ تکنیکی نمی‌توان قبولش کرد.


ممکن است شما دوست داشته باشید

دیدگاه بگذارید

Please Login to comment
  Subscribe  
Notify of