خلاصه داستان:
یک تعمیرکار و خانوادهاش به آتوباتها محلق میشوند، در حالی که یک شکارچی از دنیایی دیگر در پی آنهاست.
بازیگران:
تصاویر فیلم:
نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)
نمره 2.5 از 10
«مایکل بِی» اغلب گفته که عاشق این است که “همه چیز را حسابی منفجر کند.” بسیار خوب، اگر میل اصلی او در زندگی این باشد، احتمال زیادی وجود ندارد که بتواند بیشتر از «تبدیل شوندگان: عصر انقراض/ Transformers: Age of Extinction » به خواسته ی خود برسد. این فیلم تا سر حد ممکن مشقت بارترین نوع فیلمی است که ممکن است کسی در هر جای دنیا به تماشای آن بنشیند. موضوع فقط این نیست که داستان توهین آمیز است، شخصیت ها بی مزه اند، اکشن فیلم کسل کننده است و گرافیک کامپیوتری در سراسر فیلم حضور دارد، مسئله این است که همه ی این چیزها نزدیک به سه ساعت ادامه دارند. این سه ساعت از عمر شماست که دیگر نمی توانید پس بگیرید.
دفاعیه ی بِی این است که فیلم های «تبدیل شوندگان» برای کودک کم سن و سال درون همه ی ما ساخته شده اند. شاید این موضوع درست باشد، البته اگر فرض کنیم این کودک ستیزه گر، ضد اجتماعی و مبتلا به کوتاهی دوره ی زمانی توجه باشد و از هر چیزی که کمترین شباهتی به انگیزه ی خلاقانه داشته باشد بی بهره باشد. کودک درون من معمولاً از فیلم های احمقانه، پر سر و صدا و یا فاقد درونمایه ی سطح بالا لذت می برد. بعضی از قسمت های فیلم «گودزیلا» من را سر حال می آورد. بدگمانی ها را که کنار بگذارم مشتاقانه منتظر قسمت جدید «جنگ ستارگان» هستم و با وجود سقوط شتاب زده ی قسمت های اخیر هنوز هم «دکتر هو» را تحسین می کنم. اما این کودک درون از تصور تحمل کردن حتی چند دقیقه دیگر از یک فیلم «تبدیل شوندگان» به خود می لرزد. تنها چیزی که در مورد این فیلم از طول زمان نمایش آن حماسی تر است، بی روحی آن است.
بِی مدام می گوید کارش با مجموعه فیلم های «تبدیل شوندگان» تمام شده است اما این مجموعه او را مانند مگس به کثافت جذب می کند. این دفعه بازیگران انسانی فیلم های قبلی بیرون انداخته شده اند. در ابتدا ممکن است این موضوع چیز خوبی به نظر برسد تا اینکه بیننده متوجه می شود آدم های در فیلم های بِی از همان میزان جذابیت و اهمیت دکور پیش زمینه ی صحنه برخوردارند. واقعیت این است که همه چیز درباره ی روبات ها، نمایش سرمستانه ی ویرانی های کامپیوتری و البته، انفجارها ست. ای کاش می توانستم بگویم “تکیه بده و از سواری لذت ببر”، اما حتماً دلیلی دارد که سواری ترن های هوایی شهربازی ها تنها چند دقیقه طول می کشد.
آیا داستانی در این فیلم وجود دارد؟ داستانی در حد «جنگ و صلح» (رمانی قطور اثر تولستوی) نیست اما چیزی وجود دارد که اگر در پرتو روشنایی اندکی به آن نگاه شود ممکن است به عنوان استخوان بندی یک طرح داستانی اشتباه گرفته شود. برای کسانی که به تداوم داستانی اهمیت دارند باید بگویم که وقایع «تبدیل شوندگان: عصر انقراض» پنج سال بعد از ماجراهای فیلم قبلی «تبدیل شوندگان: تیرگی ماه» اتفاق می افتند. در این زمان، تبدیل شوندگان در نتیجه ی یک برنامه ی پاکسازی ظالمانه به پیشگامی یکی از سر کردگانِ مأموریت های سیاه سی. آی. اِی به نام هارولد اتینگر (کلسی گرمر با همان حالت های شخصیت پیت بدبو که در انیمیشن «داستان اسباب بازی 2» به جای او حرف زده بود) تقریباً از سطح زمین پاک شده اند. اتینگر از کمک های یک دیسپتیکون به نام لاک داون (با صدای مارک ریان) برخوردار است که به جستجوی اُپتیموس پرایم (با صدای پتیر کولن) به زمین آمده است. شخصیت شرور سی. آی. اِی با مخترع میلیاردری به نام جاشوآ جویس (استنلی توچی) هم همدست شده است که متوجه شده است چطور تبدیل شوندگان بسازد. پروژه ی اولیه ی او چیزی است که به آن نام گالواترون (با صدای فرانک وکر) را داده است، روباتی که به شدت به مگاترون ارعاب انگیز (و گویا مرده) شبیه است.
درونمایه ی اصلی «تبدیل شوندگان: عصر انقراض» رویدادهای ناگواری که هنگام جستجو برای پیدا کردن اپتیموس پرایم بر سر چهار اتوبوت زنده مانده -بامبل بی، هوند (با صدای جان گودمن)، کراس هیرز (با صدای جان دی ماجیو) و دریفت (با صدای کم واتانابه)- می آید را دنبال می کند. اپتیموس با کمک یک مکانیک تکزاسی به نام سید ییگر (مارک والبرگ) دوباره احیا شده است. اتوبوت ها به همراه سید، دخترش تسا (نیکولا پلتز) و دوست پسر تسا، شین (جک رینور) به دنبال این هستند که توسط لاک داون دستگیر یا نابود نشوند و در عین حال در صورت ممکن زمین را هم از شر گالواترون حفظ کنند. لاک داون واقعاً اهمیتی به انسان ها نمی دهد، او فقط اوپتیموس پرایم را می خواهد. بِی یک بار دیگر ضربه ای حواله ی شیکاگو می کند اما این بار خرابی اصلی را برای هنگ کنگ کنار گذاشته است.
در بخش بازیگران، «مارک والبرگ» نسخه ی ارتقاء یافته ی «شیا لبوف» است، البته این مسئله اهمیت چندانی ندارد. والبرگ کار خود را انجام می دهد و در صحنه می ایستد و بسته به نیاز فیلمنامه در موقع مناسب شگفت زده، عصبانی یا وحشت زده به نظر می رسد. استنلی توچی به نوعی موفق شده است خود را از مایه ی فیلم بالاتر بکشد و تأثیر گذار باشد. اینکه از او تا حدی برای تأثیر کمدی فیلم استفاده شده و می تواند بهترین جمله ی یک خطی (همانی که لعت ممنوعه ای را که برای ماندن در گروه PG-13 تنها یکبار استفاده از آن مجاز است به کار برد) فیلم را به زبان بیاورد، به بازی او کمک می کند. موفقیت توچی با شکست «نیکولا پلتز» جبران شده است. فیلم های «تبدیل شوندگان» همیشه به اندازه ی کافی شخصیت های آزار دهنده داشته اند اما هیچ کدام (حتی شخصیتی که «مگان فاکس» نقش آن را بازی کرد) به نقطه ی اوج آزارندگی شخصیت تلسا با بازی پلتز نرسیده اند. این شخصیت از لحاظ بی کفایتی، نفهمی و آزاردهندگی حتی از بدترین شخصیت های زن فیلم های ترسناک هم پا را پیش تر گذاشته است. در چندین صحنه من داشتم یک ربات را تشویق می کردم که او را له کند یا او را تشویق می کردم تا از یک ارتفاع زیاد سقوط کند و پخش زمین شدن دلنشینی را به نمایش بگذارد. فکر می کنم میتوان این را پیشرفتی برای بِی در نظر گرفت، او باعث شد در یک فیلم «تبدیل شوندگان» نسبت به یک انسان احساسی داشته باشم!
در پایان احساس می شود هیچ چیز خاصی در «تبدیل شوندگان: عصر انقراض» اتفاق نمی افتد، اما این “هیچ چیز” طولانی، پر سر و صدا و پر زرق و برق است. روش بِی، که از نظر فنی ماهرانه است اما روح و جذابیت ندارد، تماشاگران را به نوعی حالت نزدیک به جنون می کشاند. اگر بیننده گامی به عقب بردارد و «تبدیل شوندگان: عصر انقراض» را با فاصله ی بیشتری نظاره کند داستان به نظر گیج کننده نمی آید، اما موقع تماشا کردن فیلم حالت آشوب تقریباً سراسر فیلم را در خود فرا گرفته است. شکسپیر خبر نداشت اما زمانی که او نوشت “هیاهو و آشوب نشانگر هیچ چیز نیستند”، احتمال داشت دقیقاً همین مجموعه فیلم را توصیف کرده باشد.
من متوجه ام که این فیلم محصولی است که با توجه به گروه طرفداران و تنها به این منظور تولید شده است که رضایت کسانی را جلب کند که یا با اسباب بازی های تبدیل شوندگان بازی می کنند و یا خاطرات دلنشینی از این کار در دوره ی کودکی خود دارند. با اینحال، ناامید کننده است که می بینیم فیلمسازان نسبت به کسانی که پول مناسبی برای دیدن یک فیلم می پردازند به این امید که چیزی بیش از جلوه های ویژه ی جالب (هر چه زمان بیشتری از طول فیلم می گذرد این “جالب” بودن کمتر می شود) ببینند، چقدر اهانت آمیز و متکبرانه برخورد می کنند. این فیلم نشانگر فیلم سازی بلاک باستر در بدترین حالت خود است، محصولی آنقدر خودخواهانه که حتی سعی نمی کند وانمود کند چیزی بیش از یک نمایش بی مغز است. فیلم بدون پایان، خسته کننده و ملالت آور است اما آنقدر پول به حساب سازندگان اش می ریزد که ساخته شدن «تبدیل شوندگان 5» نتیجه ای از پیش مشخص است. من نمی توانم به دلیلی جالب توجه تر از این برای متنفر بودن از«تبدیل شوندگان: عصر انقراض» فکر کنم.
اختصاصی نقد فارسی
مترجم: الهام بای
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت نقد فارسی” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
نقد و بررسی فیلم به قلم Glenn Kenny (گلِن کِنی)
نمره 6.3 از 10
چهارمین فیلم از سری «تبدیل شوندگان» یک تجربهی بصری و شنیداری چشمگیر است. این فیلم حداقل همانگونه که به آن اطلاق میشود نیمه «بازسازی» است، چراکه هرچند بخشی از یک دنباله است، همهی شخصیتهای فیلمهای قبلی را کنار میگذارد (مگر تماشای اینکه شیا لِبوف چقدر خوب از وقت آزادش استفاده میکرد خوب نبود؟). پیچیدهترین جلوههای بصریای که صنعت سینما قادر به ارائهاش بوده است در این فیلم به وفور به چشم میخورد؛ از جمله طراحی دقیق رفتار و حرکات موجودات طبیعی، مکانیکی و موجودات خیالی و تکامل یافتهای که درگیر زد و خوردهایی در مقیاس بزرگ و بی امان میشوند و اکشنهای سهمگین به نمایش میگذارند. و این فقط جلوهها نیستند که چشمگیر هستند، اکشن فیزیکی شبیهسازی شدهای که احتمالا با لشکری از بدلکاران – از بزن بهادرهای سبک غربی گرفته تا مشت و لگدهای رزمی شرقی و پرش از پشت بامها به سبک پارکور – طراحی و اجراه شده است، به روشنی با دقت و وسواس زیاد به اجرا درآمده است. گرچه غالبا در سبکی (که برخی آن را «سینمای هرج و مرج» میخوانند) فیلمبرداری و تدوین شده است که بسیاری از اتفاقاتی که ببینده نظاره میکند را جلوی یک لایهی پس زمینه از حرکات مات و نامشخص نشان میدهد. از لحاظ مسائل فنی، تنها چیزی که درفیلم « تبدیلشوندگان: عصر انقراض» کیفیت بسیار پایینی دارد، موسیقی است. این مساله حتی در مورد موسیقی متن فیلم نیست، بلکه آن آهنگ بدی است که هر چند مدت در لحظات اوج داستان اجرا میشود (که این لحظهها نیز بسیار هستند). حتی شاید یکی دو آهنگ متفاوت باشند، اما هرچه هست، به آنچه که بقیهی فیلم میرساند ارتباطی ندارد.
مطمئنا من هم همانند تقریبا تمامی دیگر منتقدان فیلم، متقاعد نشدهام که تبلیغی دو ساعت و چهل دقیقهای برای چند اسباب بازی که خودش را ماهرانه به شکل فیلم جازده است ارزش جشن گرفتن داشته باشد. از این رو باید اشاره کنم که کل این مهارتها و ترفندهای فیلم سازی درخدمت مفهومی علمی تخیلی گذاشته شده، که واژه بهتری جز بچهگانه برایش پیدا نمیکنم. این فیلم چند سال بعد از پایان فیلم «تبدیلشوندگان: تاریکی ماه» محصول اواخر ۲۰۱۱ ساخته میشود، اما تغییراتی در آن رخ داده است. علیرغم اینکه آتوباتهای کامیونیِ بیگانه دنیا را نجات دادهاند، دولت ایالات متحده اکنون برضد همهی آتوباتهاست، چراکه در آن فرایند شیکاگو را خراب کردهاند. پس حالا ما “کِلسی گِرامِر” (در نقش هارولد آتینگِر) را بهعنوان مامورمخفی سیا میبینیم که درحال پاکسازی همهی تبدیل شوندگان است. یا آیا واقعا او در حال انجام این کار است؟ (یک شرکت پیشرفته زیر نظر استنلی توچی وجود دارد، که به طریقی وارد بازی میشود که حدس زدنش برای آنهایی که اندکی با “روشهای هالیوود برای بیان اینکه همه دنیا علیه ما هستند” آشنایی دارند به هیچ عنوان کار سختی نیست.) سپس مارک والبرگ درنقش کارگر/مخترع تگزاسی بیچارهای به میان میآید، مردی که زنش را از دست داده است و با دختر نوجوان بسیار جذابش زندگی میکند (حدس میزنم این حقیقت که مایکل بی شخصیت دختری که گویا وجودش در فیلم الزامی بوده را (در اینجا نقش به نیکولا پِلتز میرسد که شاید روزی اگر گامهایش را درست بردارد نقش اول فیلم “داستان تارا رِید” را بازی کند) از نامزد قهرمان به دختر قهرمان تغییر داد، نوعی بلوغ باشد، نیست؟) که در گاراژ ناخواسته با رهبر تبدیل شوندگان یعنی “آپتیموس پرایم” مواجه میشود. باقیماندهی روایت هم الکی پیچ در پیچ و خستهکننده است و هم به طور وحشتناکی ساکن و وقت تلف کن. لحظهای در پنجمین یا ششمین اوج اکشن داستان وجود دارد که گِرامِر پیرامون اسکلهای در اطراف هنگکنگ پرسه میزند و اگر با دقت حرفهایش را لبخوانی کنید میبینید که میگوید «من تا الان در این فیلم دارم چه غلطی می کنم؟»
تازهترین الحاقات فیلمنامهنویس این مجموعه یعنی اِرِن کِروگِر، به به اصطلاح اسطورهی «تبدیل شوندگان»، باز هم شامل گونه جدید دیگری از بیگانگان فلزی است، که با یک سفینه فضایی در جو نزدیک زمین پرسه میزنند و ظاهر درون آن سفینه هم شبیه چیزی است که اگر «برادران کوِی» غرق در متامفتامین باشند اینچنین ایدهای به ذهنشان خواهد رسید. همچنین یک مقدمهی «چه چیز دایناسورها را کشت؟» اضافه کرده که بیشتر نقشی شبیه به «”پرومتئوس” برای احمقها» دارد (بله، میدانم که بسیاری از شما فکر میکنید خود فیلم “پرومتئوس” هم برای احمقها است، اما به حرفم اعتماد کنید) و نتیجهاش در سومین یا چهارمین نقطه اوج اکشن داستان با موجودات خارقالعاده جدیدی ظاهر میشود، جایی که این موجودات برای نجات تپهای در آسیا به صورت دسته جمعی به آن یورش میبرند، گرچه همین یورش هم بیشتر یک ضد اوج است تا اوج. این که بازیگران مختلف و گوناگون این فیلم در باطن میخواهد به مخاطب بقبولانند که تبدیل شوندگان “روح” دارند و به این خاطر است که انسانها باید با آنها متحد شوند جای بسی تعجب است! آیا خود فیلمسازان به این عقیده باور دارند که از مخاطب انتظار دارند آن را باور کند؟ یا فقط تا به این حد [به هوش مخاطب] بدبین هستند؟ که اگر دومی درست باشد از اولی هم بدتر است. نه اینکه فیلم به شما زمان زیادی برای فکر کردن به آن دهد؛ ولی حالا که زمان زیادی برای فکر کردن نمیدهد، چرا اصلا این موضوع را مطرح میکند؟ همانطور که گفتم جای بسی تعجب است. اما همانطور که قبلا گفتم، بدون هیجان هم نیست.
بدون اینکه از این فیلم طرفداری کنم یا به آن حمله کنم – نمرهای که به این فیلم میدهم نزدیکترین حالت من به یک ارزیابی بیطرفانه است. و به نظرم هرکسی که این نقد را (مخصوصا تا اینجا) بخواند تصمیمش را میگیرد که آیا این فیلم را ببیند یا نه – با دو نقل قول یادداشتم را به پایان میبرم. اولی از کتاب کتب عهد جدید مسیحیان از قرنتیان است: «وقتی که کودک بودم، مثل یک کودک سخن میگفتم، مثل یک کودک میفهمیدم و مثل یک کودک میاندیشیدم؛ اما زمانی که مرد شدم چیزهای کودکانه را کنار گذاشتم.» دومین نقل قول از آهنگ کالامازو از گروه لونا است که شعرش نیز از دین وَرام است:
“اگر[چه] جنگ تمام شود
و دیوها برنده شوند
اگر جنگ تمام شود
من خوش خواهم گذراند.”
اختصاصی نقد فارسی
مترجم: محمد رضا سیلاوی
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت نقد فارسی” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
158
دیدگاه بگذارید
James Berardinelli: benjamin: James Berardinelli:صرفا جهت اطلاع افرادی که از این فیلم هایپ می کنند من ۱۰ تا از بهترین فیلم های اکشن تاریخ رو نام میببرم؛۱۰_«قلعه عقابها» محصول سال ۱۹۶۸ به کارگردانی «برایان هاتون»۹_«رم، شهر بیدفاع» شاهکار سینمایی «روبرتو روسلینی» که فیلمنامه آن را با مشارکت «فدریکو فلینی»، کارگردن صاحبنام ایتالیایی نوشت۸_فیلم «توهم بزرگ» محصول ۱۹۳۷ سینمای فرانسه به کارگردانی «ژان رنوار»۷_فیلم «شکارچی ***ن» که با نام «رولت روسی» نیز شناخته میشود، ساخته سال ۱۹۷۸ میلادی به کارگردانی «مایکل چیمینو» است که پنج جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کرده است. این فیلم… ادامه »
نکته مثبت در مرد این فیلم اینه که مدیر فیلمبرداری این فیلم امیر مکری فیلمبردار ایرانی الاصل هستش که قبل از این هم مدیر فیلمبرداری ترانسفورمرز ۳ و man of steel بود.
benjamin: James Berardinelli:صرفا جهت اطلاع افرادی که از این فیلم هایپ می کنند من ۱۰ تا از بهترین فیلم های اکشن تاریخ رو نام میببرم؛۱۰_«قلعه عقابها» محصول سال ۱۹۶۸ به کارگردانی «برایان هاتون»۹_«رم، شهر بیدفاع» شاهکار سینمایی «روبرتو روسلینی» که فیلمنامه آن را با مشارکت «فدریکو فلینی»، کارگردن صاحبنام ایتالیایی نوشت۸_فیلم «توهم بزرگ» محصول ۱۹۳۷ سینمای فرانسه به کارگردانی «ژان رنوار»۷_فیلم «شکارچی ***ن» که با نام «رولت روسی» نیز شناخته میشود، ساخته سال ۱۹۷۸ میلادی به کارگردانی «مایکل چیمینو» است که پنج جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کرده است. این فیلم مکان هفتم… ادامه »
James Berardinelli:صرفا جهت اطلاع افرادی که از این فیلم هایپ می کنند من ۱۰ تا از بهترین فیلم های اکشن تاریخ رو نام میببرم؛۱۰_«قلعه عقابها» محصول سال ۱۹۶۸ به کارگردانی «برایان هاتون»۹_«رم، شهر بیدفاع» شاهکار سینمایی «روبرتو روسلینی» که فیلمنامه آن را با مشارکت «فدریکو فلینی»، کارگردن صاحبنام ایتالیایی نوشت۸_فیلم «توهم بزرگ» محصول ۱۹۳۷ سینمای فرانسه به کارگردانی «ژان رنوار»۷_فیلم «شکارچی ***ن» که با نام «رولت روسی» نیز شناخته میشود، ساخته سال ۱۹۷۸ میلادی به کارگردانی «مایکل چیمینو» است که پنج جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کرده است. این فیلم مکان هفتم برترین… ادامه »
ببخشین من میتونم از نقدهای جالبتون برای یه کلوب کپی برداری بکنم؟
اجازه هست؟
من معاون کلوب هستم و دوس دارم مطالب جالب شما رو به معرض نمایش هم کلوبی های خودم بزارم
صرفا جهت اطلاع افرادی که از این فیلم هایپ می کنند من ۱۰ تا از بهترین فیلم های اکشن تاریخ رو نام میببرم؛۱۰_«قلعه عقابها» محصول سال ۱۹۶۸ به کارگردانی «برایان هاتون»۹_«رم، شهر بیدفاع» شاهکار سینمایی «روبرتو روسلینی» که فیلمنامه آن را با مشارکت «فدریکو فلینی»، کارگردن صاحبنام ایتالیایی نوشت۸_فیلم «توهم بزرگ» محصول ۱۹۳۷ سینمای فرانسه به کارگردانی «ژان رنوار»۷_فیلم «شکارچی گوزن» که با نام «رولت روسی» نیز شناخته میشود، ساخته سال ۱۹۷۸ میلادی به کارگردانی «مایکل چیمینو» است که پنج جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کرده است. این فیلم مکان هفتم برترین فیلمهای… ادامه »
ترنسفورمرز از اون فیلم هاییه که بیشتر مردم میگن بیخوده ولی نمی تونن قیدشو بزنن و باز هم میرن میبینن، از جمله خود من
نه خیلی ام اینطور نیست جواد جان، کی گفته پدر خوانده خیلی کمتر از ترانسفورمرز مثلا بیننده داره!! کمتر داره ولی نه تا این حد، اتفاقا ذوق هنری و هوشه بچه های ایرونی و سلیقه هاشون فوق العادست، درسته اکثرا دنباله فیلمای درگیر هستن ولی فیلمهای مفهومی یا فیلمهای مثل کارای فرانک دارابونت هم طرفدارای زیادی دارن، من شائوشنگ رو چهار بار دیدم، و ازش خیلی چیزا یاد گرفتم، در کل فیلم محبوبم دارک نایت ۲۰۰۸ هستش با بازیه هیت لیجر افسانه ایی که بالغ بر ده بار دیدمش، دارک نایت از جمله کارایی هست که هم محتوایی و مفهومی… ادامه »
اغا ملت مثل شما منتقد سینما نیستند که برن دنبال فیلمای مفهومی و پرمحتوا من مطمعنم از هر هر ۱۰۰۰ نفر بیننده ی فیلم تو ایران بالای ۹۰۰نفر فیلمای مثل ترانسفورمرز دوست دارن تا فیلمای مثل پدر خوانده
benjamin:با فایر من موافقم فیلم ها چند دسته هستند . بعضی ها برای فروش ساخته می شوند و بعضی ها برای جایزه و بعضی ها برای هر دو دسته سوم شامل فیلم هایی مانند ارباب حلقه ها – inception – avatar – Gravity و … . بیننده باید فهیم باشه و بدونه که از یک فیلم چه انتظاری داره وقتی که به تماشای فیلم می ره . من خودم همه سبک می بینم . نمی دونم شما فیلم[b] کشتن جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل [/b] دیدین ؟ فیلم نه صحنه اکشنی داره و نه بودجه زیاد و نه فروش… ادامه »
با فایر من موافقم فیلم ها چند دسته هستند . بعضی ها برای فروش ساخته می شوند و بعضی ها برای جایزه و بعضی ها برای هر دو دسته سوم شامل فیلم هایی مانند ارباب حلقه ها – inception – avatar – Gravity و … . بیننده باید فهیم باشه و بدونه که از یک فیلم چه انتظاری داره وقتی که به تماشای فیلم می ره . من خودم همه سبک می بینم . نمی دونم شما فیلم[b] کشتن جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل [/b] دیدین ؟ فیلم نه صحنه اکشنی داره و نه بودجه زیاد و نه فروش… ادامه »
من خواستم باز ساکت باشم نشد بعضی یک سری نظر هایی میدن حرس آدم در میاد فیلم لینکلن رو حتما دیدن دیگه هم نسخه خون آشامیش هم نسخه بیوگرافیش؟ این حقه ما بیاییم به نسخه خون آشامیش یا بیوگرافیش بگیم آشغالن؟ بابا اینا دو موضوع جدا هست پس یک گزینه در میان فیلم های تخیلی و اکشن تا فیلم های دارم بیوگرافی نباید انتظار یک فیلنامه قوی را داشته باشم . سری ترانسفورمز بیشتر طرف دارانش جوان ها هستن و به خصوصو حتی بچه ها خوب یک مشت آدم نمیدونم به قول بعضی ها چیز چیز دان نیستن که بیاد… ادامه »
کودکانه ست بعضی نظرها واقعا، هالیوود دنیای بزرگی داره با انواع و اقسامه فیلمهای مختلف، همه جدیدا کارگردان و کاربلد شدن تو ایران، من چندین ساله تو کاره تحلیله فیلمم و روی هم نصفه عمرمو راحت فقط فیلم دیدم، بعضی فیلمها برای جایزه بردن ساخته میشن بعضی فیلمها برای گیشه های سینما و بعضی فیلمها هم برای نگه داشتنه ذوق و هیجانه ببیننده ها و انتظاره هیچ ستاره گرفتنی ندارند و نمیگیرند هم، فیلم های ده نمکی هم اشغالن اما لبخند میارن رو لبای مردم، سینماها رو پر میکنن، زندگی رو شیرین و اسون میکنن، فیلمهای فرهادی هم سینما رو… ادامه »
این فیلم با کیفیت hdش ابان ماه میاد برا دانلود یعنی ۴ ماه باید صبر کنیم 😥
benjamin: James Berardinelli: benjamin:لازم نیست داستان خیلی خفنی داشته باشه مهم اینه داستان خوبی داشته باشه که بیننده رو سرگرم کنه از نظر اکشن هم وقتی اسم مایکل بی هست کفایت می کنه بازیگر ها هم عالی هستن خوب همون داستان خوب رو نداره.من نمیدونم چرا همه خیال می کنن فیلم اکشن فقط باید جلوه های ویژه و انفجار داشته باشه.هیچ ارتباط منطقی بین اول فیل با آخرش وجود نداره یعنی فیلمنامه درستی نداره.یه جورایی آدم خیال میکنه فیلم داره به شعورش توهین می کنه در مورد شماره قبلی و فبل ترش هم همین رو گفته بودن ولی به نظر… ادامه »
James Berardinelli: benjamin:لازم نیست داستان خیلی خفنی داشته باشه مهم اینه داستان خوبی داشته باشه که بیننده رو سرگرم کنه از نظر اکشن هم وقتی اسم مایکل بی هست کفایت می کنه بازیگر ها هم عالی هستن خوب همون داستان خوب رو نداره.من نمیدونم چرا همه خیال می کنن فیلم اکشن فقط باید جلوه های ویژه و انفجار داشته باشه.هیچ ارتباط منطقی بین اول فیل با آخرش وجود نداره یعنی فیلمنامه درستی نداره.یه جورایی آدم خیال میکنه فیلم داره به شعورش توهین می کنه در مورد شماره قبلی و فبل ترش هم همین رو گفته بودن ولی به نظر من… ادامه »
خوب همون داستان خوب رو نداره.من نمیدونم چرا همه خیال می کنن فیلم اکشن فقط باید جلوه های ویژه و انفجار داشته باشه.هیچ ارتباط منطقی بین اول فیل با آخرش وجود نداره یعنی فیلمنامه درستی نداره.یه جورایی آدم خیال میکنه فیلم داره به شعورش توهین می کنه
خود مایکل بی هم می دونه چه قدر فیلمش اشغاله.تو مصاحبه وقتی ازش در مورد نمره های پایین منتقدان ازش پرسیدن به جای این که از فیلمش دفاع کنه گفته "نظرشون برام مهم نیست."
James Berardinelli: rezaei: James Berardinelli: rezaei: James Berardinelli:این فیلم فقط ارزش جلوه های ویژه رو داره که در یک کلام شاهکارن ولی از نظر سینمایی آشغاله باشه این فیلم اشغاله لطفا فیلمو ببین بعد کامنت بذار دیشب رفتم دانلودش کردم دیدم البته با اون کیفیت مضخرف فیلم دیگه ملال آور شده بود.بله فیلم رو دیدم که راجبش نظر میدم مثل شماها نیستم که اگه فیلمی جلوه های ویژه داشته باشه بگم شاهکاره قصد یی احترامی نداشتم ولی من از فیلمایی مثل اونجرز- تور-سریعو خشن حتی مردی از فولاد که وسطاش زدم جلو فقط ببینم اخرش چی میشه اصلا خوشم نمیاد… ادامه »
stoya123:چی همینجوری حرف میزنید شماها واسه خودتون امتیاز ۶ از ۱۰ و ۲و نیم از ۴ خیلی امتیاز بالایی هست برای این نوع فیلمها به نظر فیلم بدی نیست و امتیاز خوبی هم داده این آقای منتقد که خیلی هم جالبه این امتیاز پس بد نیست و در جواب اون دوستمون که گفت چرا این فیلمهای ( به قول خودش بد ) اینقدر میفروشه باید بهش بگم که بایدم اینجوری باشه..این فیلمها گیشه ای هست و صرفا برای فروش بالا و چرخه ی سینما ساخته میشه. و اصلا اگه اینجور فیلمهای نسبتا خوب و قابل قبول و پرفروش نباشند سینما… ادامه »
تو ژانر اکشن تکه 😀
لازم نیست داستان خیلی خفنی داشته باشه مهم اینه داستان خوبی داشته باشه که بیننده رو سرگرم کنه
از نظر اکشن هم وقتی اسم مایکل بی هست کفایت می کنه
بازیگر ها هم عالی هستن
rezaei: James Berardinelli: rezaei: James Berardinelli:این فیلم فقط ارزش جلوه های ویژه رو داره که در یک کلام شاهکارن ولی از نظر سینمایی آشغاله باشه این فیلم اشغاله لطفا فیلمو ببین بعد کامنت بذار دیشب رفتم دانلودش کردم دیدم البته با اون کیفیت مضخرف فیلم دیگه ملال آور شده بود.بله فیلم رو دیدم که راجبش نظر میدم مثل شماها نیستم که اگه فیلمی جلوه های ویژه داشته باشه بگم شاهکاره قصد یی احترامی نداشتم ولی من از فیلمایی مثل اونجرز- تور-سریعو خشن حتی مردی از فولاد که وسطاش زدم جلو فقط ببینم اخرش چی میشه اصلا خوشم نمیاد ولی سعی… ادامه »
James Berardinelli: rezaei: James Berardinelli:این فیلم فقط ارزش جلوه های ویژه رو داره که در یک کلام شاهکارن ولی از نظر سینمایی آشغاله باشه این فیلم اشغاله لطفا فیلمو ببین بعد کامنت بذار دیشب رفتم دانلودش کردم دیدم البته با اون کیفیت مضخرف فیلم دیگه ملال آور شده بود.بله فیلم رو دیدم که راجبش نظر میدم مثل شماها نیستم که اگه فیلمی جلوه های ویژه داشته باشه بگم شاهکاره قصد یی احترامی نداشتم ولی من از فیلمایی مثل اونجرز- تور-سریعو خشن حتی مردی از فولاد که وسطاش زدم جلو فقط ببینم اخرش چی میشه اصلا خوشم نمیاد ولی سعی میکنم… ادامه »
دیشب رفتم دانلودش کردم دیدم البته با اون کیفیت مضخرف فیلم دیگه ملال آور شده بود.بله فیلم رو دیدم که راجبش نظر میدم مثل شماها نیستم که اگه فیلمی جلوه های ویژه داشته باشه بگم شاهکاره
باشه این فیلم اشغاله لطفا فیلمو ببین بعد کامنت بذار
این فیلم فقط ارزش جلوه های ویژه رو داره که در یک کلام شاهکارن ولی از نظر سینمایی آشغاله
حتی ادمایی بودن که به فیلمایی که امتیاز ۲ گرفتن ده داده باشن یا به رستگاری در شاوشنگ یک داده باشن پس …
aryason:یه آشغال ملال آور که واقعا پول و حدود سه ساعت از وقت آدمو هدر می ده! ای خدا سینما داره به کجا می ره؟ فیلم برای همه ی سلیقه ها ساخته میشه. همونظور که شما این فیلم رو دوست ندارید یکی دیگه اینو دوست داره و فیلمی که شما دوست داری ممکن خیلی دوست نداشتن باشن و اون فیلمو آشغال بدونن تفکر شما یه تفکر بی منطق و پوچ، هیچ کس مجبور نکرده شمارو که این فیلمو ببینید، پس اگر خوشتون نمیاد دیگه نمیاد، پس سراغشم نرید. همونطور که شما جاذبه رو بهترین فیلم میدونید، من چند نفرو میشناسم… ادامه »
دهه های قبل که فیلم اکشن کمتر بود این مشکل وجود نداشت شما به کاربرای این سایت نگاه نکن مردم زیاد حوصله فیلمای مفهومیو ندارن قطعا برای اکثریت دیدن پرواز وین دیزل (سریع و خشن ۶ ) از روی پل جذاب تر از دیدن her هستش . . امتیاز فیلم میتونه ملاک بهتری از فروشش باشه . شاید اگه ما هم جای اونا بودیم دیدن سه بعدیه اواتار و جاذبه یا فیلمای اکشنو به بقیه فیلمها ترجیه میددادیم
راجر ایبرت تو نقد قسمت سومش گفت که این فیلم دارای شخصت هایی مثل چوب خشک هستند عزیزم کل ۴ تا فیلمش اینجوریه فیلم باید تعلیق و میزانسن و ریتم و از همه مهمتر شخصیت پردازی و داستان باشه نه فقط جلوه های ویژه؟
آقا ما این فیلمو دوست داریم و میبینیم شما چرا ارزش های دیگران را سعی دارید خورد کنید خوشتون میاد به فیلم های مورد علاقتون توهین کنیم؟؟؟؟ فیلم خوب یا بد طرف دارای خاص خودشو داره که خیلی هم زیادن از اون طرف منتقد ها هم یک امتیاز خوب براش تایین کردن شماهایی که تو عمرتون یک نرم افزار مدلینگ یا نمیدونم هیچ گونه آشنایی با ساخت یک فیلم سینمایی ندارید و یا نمیدونید چه طوری صحنه بندی میشه و … چه سختی های برای خلق چنین اکشنی میکنند اصلا این حرفو نمیزدید ما مشکلمون همینه نمیتونیم کاری کنیم بعد… ادامه »
چی همینجوری حرف میزنید شماها واسه خودتون
امتیاز ۶ از ۱۰ و ۲و نیم از ۴ خیلی امتیاز بالایی هست برای این نوع فیلمها
به نظر فیلم بدی نیست و امتیاز خوبی هم داده این آقای منتقد که خیلی هم جالبه این امتیاز پس بد نیست
و در جواب اون دوستمون که گفت چرا این فیلمهای ( به قول خودش بد ) اینقدر میفروشه باید بهش بگم که بایدم اینجوری باشه..این فیلمها گیشه ای هست و صرفا برای فروش بالا و چرخه ی سینما ساخته میشه.
و اصلا اگه اینجور فیلمهای نسبتا خوب و قابل قبول و پرفروش نباشند سینما برشکست میشه.
فیلمش داستان نداره،ولی صحنه های اکشنش با جلوه های ویژش ادمو میکشونه سمت فیلمش،تو ۳ روز ۱۰۰میلیون دلار فروش کرد تو امریکا 😮
یه آشغال ملال آور که واقعا پول و حدود سه ساعت از وقت آدمو هدر می ده!
ای خدا سینما داره به کجا می ره؟
من یه زمانی فکر میکردم فقط مردم کشور خودمون بعضی وقت ها عقلشونو از دست میدن که فروش فیلم های ده نمکی انقدر بالا میره نگو خارجی هام دست کمی از ما ندارن
همه قسمت هاش مزخرفن این یکی هم روش
اقا چه بخوای چه نخوای این فیلم خداست……………….
به قول براردینلی مایکل بی یه سری اسباب بازی رو به جون هم انداخته.طراحی آپتیموس پرایم خیلی بد و بچه گونه شده!
جیمز براردینلی بهش ۱ ستاره داده ولی با این حال من میبینمش