Tesla (تسلا)


خلاصه داستان:

این فیلم نگاهی به زندگی مخترع معروف نیکولا تسلا و روابط او با توماس ادیسون و انی دختر جی پی مورگان و همچنین موفقیت‌های او در زمینه انتقال انرژی برق می‌اندازد.


تصاویر فیلم:

خلاصه نظر منتقدان:

کلینت ورتینگتن (Consequence of Sound) – امتیاز ۱۰ از ۱۰

چه در این فیلم و چه در دنیای واقعی، « تسلا » یک افسانه است تا یک انسان و به همین خاطر هم همیشه باید او را از این دید درک بکنیم.

دن مکا – The Film Stage ( امتیاز ۷.۵ از ۱۰ )

خلاقیت در هم و بر هم این اثر چیزی است که باید آن را ستایش کرد.

امی نیکولسن – Varitey ( امتیاز ۵ از ۱۰ )

« آلمریدا » به نوعی مسیر را پی‌ریزی کرده تا فیلم « تسلا » را از یه دوجین مسیر مختلف به پیش ببرد اما پس از اینکه بیننده با فیلم همراه شد، او عملا هیچ کاری نکرده و به هیچ سمتی نمی‌رود.


نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)

نشریه reelviews

نمره 7.5 از 10

دو چیز به هنگام تماشای روند زندگی « نیکولا تسلا » در اثری که نویسنده/کارگردان محترم، آقای « مایکل آلمریدا » تصویر کرده به چشم می‌آیند. اول اینکه « آلمریدا » تمایلی به ساخت اثری زندگی‌نامه محور که خیلی سرراست و طبق کلیشه‌ها جلو برود نداشت. با اعمال رویکردی کلاژگونه و استفاده از چندین حالت بصری مختلف ( که برخی از آن‌ها بهتر از دیگری کار می‌کنند)، او می‌خواهد تا شخصیت‌هایش به گونه‌ای بینندگان را در اثر درگیر کنند که گویی او در حال اقتباس کردن صفحه‌ی ویکی‌پدیای تسلا نیست. دومین مورد این است که او تصمیم گرفته تا از «تسلا»یی استفاده نکند که معمولا با شخصیت «عجیب و غریب» تصویر می‌شود. در عوض با کمک زیاد از سوی بازیگر نقش اصلی یعنی « ایتان هاک » او توانسته تا شخصیتی بسیار وسواس‌دار و تا حدی تراژیک از این شخصیت خلق کند که التماس نهایی او به میلیاردی به نام « جی.پی مورگان » بسیار تلخ و تکان‌دهنده است.

فیلم « تسلا » با کنار گذاشتن جنبه‌های سنتی خود توانسته که تا تصویری از این مخترع اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ای بدهد و آن هم با تمرکز خاصی بر سال‌های بین ۱۸۸۴ (وقتی که او به ایالات متحده مهاجرت کرده و شروع به کار برای « توماس ادیسون » کرد ) و ۱۹۰۵ ( وقتی که پروژه‌ی برج واردن‌کلیف که بودجه‌‌ی آن توسط « جی‌.پی مورگان » تامین شده بود به انتهای خود رسید). اگرچه که فیلم بخش‌های مشابهی را همچون فیلمی از سال گذشته یعنی « جنگ جریان » ( The Current War ) پوشش می‌دهد ( که در آن فیلم نقش « تسلا » را « نیکولاس هولت » بازی کرده بود) اما تمرکز این دو فیلم بر روی چیزهای مختلفی است. فیلم « تسلا » بیشتر روی شخصیت این بشر تمرکز دارد تا جنبه‌ی مخترع بودن او و به همین خاطر، به صورت بر روی تعامل‌های داستانی خلق‌شده‌ی او با ۴ شخصیت واقعی تمرکز می‌کند؛ « ادیسون » ( کایل مک‌لاکان)، « جورج وستینگ‌هوس » ( جیم گفیگان)، « جی.‌پی مورگان » (دونی کشاوارز)، و یک بازیگر به نام «سارا برنادت » ( ربکا دایان).

« ایتان هاوک » که قبلا با « آلمریدا » در فیلم سال ۲۰۰۰ این کارگردان یعنی نسخه‌ی مدرن و سال ۲۰۰۰ای « هملت » ( Hamlet ) هم حضور داشت، در این اثر شخصیتی را خلق کرده که درون بدن خودش هم اصلا راحت نیست. « تسلا » پر از ایده‌ها و اختراعات است؛ برخی بسیار درخشان اند، برخی غیرقابل اجرا و برخی هم خام و ناکارا؛ و در نتیجه‌ی همین، او هیچ‌گونه وقت خاصی برای تعامل‌های انسانی عادی ندارد. در بسیاری از لحظات، « هاوک » شخصیت او را به عنوان انسانی بسیار گیج و سرمست بازی می‌کند؛ گویی که او نمی‌تواند بفهمد که مسائل چرا برای او به اندازه‌ای واضح نیستند که برای بقیه واضح و روشن اند. واکنش او به رد شدن آخرین درخواستش از سوی « جی.پی مورگان » که در یک زمین مسابقه‌ی تنیس می‌افتد، یادآوری بسیار خوبی است از اینکه « هاوک » در موقعیت مناسب تا چه اندازه می‌تواند خوب باشد.

کسانی که دوست دارند فیلم‌های زندگی‌نامه‌محوری که تماشا می‌کنند شبیه به کتاب‌های تاریخ باشند، ممکن است گاه و بیگاه از فیلم « تسلا » ناامید شوند، اثری که علاقه‌ی بیشتری دارد تا روش‌های سینمایی غیراستانداردتر و کمتر رایجی را به کار گیرد.

مترجم: امید بصیری


ممکن است شما دوست داشته باشید

دیدگاه بگذارید

Please Login to comment
  Subscribe  
Notify of