نویسنده: John Logan (جان لوگان), Brian Selznick (براین سلزنیک),
7.5 | |
83 | |
0.94 |
خلاصه داستان:
این فیلم که براساس داستان پرفروش و مشهور «اختراع هوگو کابرت» ساخته شده، داستان پسرکی یتیم به نام «هوگو» را روایت می کند که در مکانی مخفی در لابلای دیوارهای ایستگاه قطار در شهر پاریس زندگی می کند. هوگر اخیراً پدر خود را از دست داده اما به تازگی نشانه هایی
تصاویر فیلم:
نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)
نشریه شیکاگو سانتایمز
نمره 10 از 10
نقد و بررسی فیلم
فیلم Hugo شبیه هیچ کدام از فیلم های دیگر ماتین اسکورسیزی نیست، اما احتمالاً محبوب ترین کار خود او، از ابتدا تا به الآن می باشد. یک حماسه ی خانوادگی پر هزینه و به سبک 3D که از بسیاری جهات، حکایت زندگی شخصی خود مارتین را دارد. با تماشای هیوگو، آدم احساس می کند منابع و وسایل لازم در اختیار هنرمند بی نظیری قرار گرفته تا فیلمی درباره ی سینما بسازد! اینکه او توانسته در این فیلم، قصه ی جذابی هم برای بچه ها (البته نه همه ی آنها) تعریف کند، بیان کننده ی میزان احساسات و شور و شوقی است که صرف این فیلم شده است.
از دید کلی، داستان زندگی قهرمان فیلم، هیوگوکابرت، داستان زندگی خود اسکورسیزی است. در پاریس دهه ی 30 میلادی، پسر نوجوان باهوشی، دوران کودکی خود را به تماشای دنیای بیرون از دریچه ی پنجره ی خوش منظره ای می گذراند و در عین حال سعی می کند طرز کار دستگاه های مکانیکی مختلف را هم یاد بگیرد. پدر هیوگو مسئول نگهداری و رسیدگی به ساعت های یک ایستگاه قطار غار مانند در پاریس است. رؤیای او این است که یک آدم آهنی را که در موزه پیدا کرده است را تکمیل کند. ولی قبل از اتمام کار، پدر هیوگو می میرد و آدم آهنی ناقص و هیوگو تنها می مانند.
پسرک (هیوگو) ترجیح می دهد به جای آنکه بگذارد مثل یک بچه یتیم با او رفتار کنند و او را به یتیم خانه ببرند، در دالان ها و راهرو ها و نردبان های مارپیچ و حتی خود چرخ دنده های ساعت ها قایم شود و حواسش باشد که اشتباهی مرتکب نشود. او خودش را با کلوچه هایی که از مغازه های داخل ایستگاه قاپ می زند سیر می کند و یواش یواش دزدکی راهی سالن های سینما نیز می شود.
زندگی هیوگو، توسط پیرمرد ترش رو و اسباب بازی فروشی که در ایستگاه قطار است با نام ملیس، دستخوش تغییر و تحول می شود. بله، پیرمرد ترشرویی که بن کینگزلی Ben Kingsley نقشش را بازی کرده، کسی نیست جز همان فیلمساز فرانسوی بزرگ و فراموش نشدنی، که ابداع کننده اصلی آدم آهنی نیز بود. البته هیوگو از این موضوع خبر ندارد. ملیس واقعی، شعبده بازی بود که اولین فیلم هایش را برای کلک زدن به تماشاچی هایش ساخته بود.
اگر یک نفر در عالم سینما باشد، که این حق را داشته باشد یک فیلم سه بعدی درباره سینما و عشق به سینما بسازد، آن یک نفر قطعا مارتین اسکورسیزی است. داستان شباهت زیادی به زندگی واقعی خود اسکورسیزی دارد. پسرکی که در ایتالیا زندگی می کرد اما اهل آنجا نبود، دنیای بیرون را از دریچه ی پنجره ی آپارتمانش تماشا می کرد، از طریق تلویزیون و تئاترهای کوچک جذب دنیای سینما شد، نزد کارگردان های بزرگ شاگردی کرد، و حتی به Michael Powell بزرگ کمک کرد تا بعد از چندین سال دوری از دنیای سینما، کار خود را از سر بگیرد.
شیوه ی پرداخت فیلم Hugo به شخصیت ملیس خودش به تنهایی زیبا و جذاب است، اما نیمه ی اول فیلم بیشتر وقف نمایش قایم شدن ها و فرار کردن های قهرمان کوچک داستان می شود. روش استفاده ی فیلم از تکنیک CGI و تکنیک های دیگر سینمایی برای ساخت ایستگاه قطار و خود شهر، واقعاً مهیج است. اولین نمای فیلم، با نمایش منظره ی وسیع شهر پاریس از بالا شروع شده و به تصویر هیوگو (Asa Butterfield) ختم می شود که از شکافی گوچک در صفحه ی ساعت بالای ساختمان ایستگاه قطار، بیرون را تماشا می کند. تماشای هیوگو، مانند خواندن یکی از رمان های برجسته چارلز دیکنز می باشد. هیوگو مرتبا در تعقیب و گریز میان مسافران، همیشه از بازرس بداخلاق و عصبانی ایستگاه قطار (Sacha Baron Cohen) یک قدم جلوتر است. او هر بار موفق می شود از دست این بازرش عصبانی فرار کند و خودش را به مخفیگاهش پشت دیوار ها و بالای سقف ایستگاه برساند.
پدر هیوگو (Jude Law) که در صحنه های فلش بک دیده می شود، یادداشت های زیادی از خود برجا گذاشته که نقشه هایش برای تکمیل آدم آهنی هم در آنها هست. هیوگو در کار کردن با چرخ دنده ها و پیش گوشتی ها و فنر ها و اهرم برای خودش نابغه ای استثنایی است .
بالأخره یک روز سر می رسد که هیوگو موفق می شود راز خود را با دختری به نام ایزابل (Chloe Grace Moretz) در میان بگذارد. ایزابل هم در ایستگاه قطار زندگی می کند و پیش Melies پیر و همسرش بزرگ شده است. هیوگو دنیای مرموز خود را به ایزابل نشان می دهد و ایزابل هم دنیای اسرار آمیز خودش، یعنی کتاب های کتابخانه های غار مانند ایستگاه را به او نشان می دهد. این دو بچه ی باهوش و زرنگ، فرسنگ ها با آن بچه های نازنازی و کودنی که در اکثر فیلم های خانوادگی سینمای هالیوود دیده می شوند، فرق دارند.
برای عاشقان سینما، بهترین صحنه ی فیلم در نیمه ی دوم آن اتفاق می افتد، وقتی که سابقه ی حرفه ای Georges Melies (با بازی کینگزلی) ، به صورت فلش بک نمایش داده می شود. احتمالاً معروف ترین فیلم کوتاه او A Trip to the Moon ساخته ی سال ۱۸۹۸ را دیده اید. در این فیلم چند فضانورد وارد سفینه ای می شوند که از دهانه ی یک توپ به سمت ماه شلیک می شود، این سفینه یک راست می خورد توی چشم چهره ی انسانی ای که روی ماه تصور شده است!
اسکورسیزی مستند های زیادی درباره ی شاهکار های سینمایی و کارگردان های بزرگ آنها ساخته، و حالا با تجربه هایی که کسب کرده ،را وارد حیطه ی داستان سرایی شده است. در فیلم می بینیم که Melies ( که سازنده ی اولین استودیوی سینمایی جهان است) از چیدمان های خارق العاده و لباس های عجیب و غریبی استفاده می کند تا فیلم هایی جادویی بسازد. همه ی این فیلم ها فریم به فریم، به صورت دستی رنگ آمیزی شده اند. با ایجاد برخوردهای عجیب و دور از ذهن سیر داستانی فیلم، این پیرمرد متوجه می شود که مردم او را فراموش نکرده اند بلکه برای او مقام والایی در خور خدایان قائل هستند.
همین چند روز پیش، یک فیلم 3D کودکانه در مورد زندگی پنگوئن ها دیدم. بعد از دیدن هیوگو، به نظرم آمد که در آن فیلم تکنیک سه بعدی، به شکلی بسیار ابتدایی و ضعیف بکار رفته اسنت. اسکورسیزی در فیلم خود از تکنیک 3D به درستی استفاده می کند، نه به عنوان یک ترفند و حقه ی سینمایی، بلکه برای بالا بردن سطح کلی جلوه های ویژه ی نمایشی. به ویژه بازسازی او از فیلم کوتاه Arrival of a Train at La Ciotat که در سال 1897 توسط برادران لومیر ساخته شد، شایان توجه است. احتمالاً ماجرای این فیلم را شنیده اید: وقتی که قطار به سمت دوربین نزدیک می شود، تماشاگر وحشت می کند و سعی می کند از سر راهش کنار برود. در این صحنه استفاده ی مناسب از تکنیک 3D به خوبی نمایش داده می شود و شاید خود برادران لومیر هم اگر آن موقع این تکنیک در دسترس بود، از آن استفاده می کردند.
فیلم Hugo باری دیگر زاده شدن سینما را جشن می گیرد. این فیلم در قالبی داستانی، به موضوع حفظ فیلم های قدیمی که یکی از دغدغه های شخصی مارتین اسکورسیزی است، می پردازد. در صحنه ای تکان دهنده و ناراحت کننده، متوجه می شویم ملیس که فکر می کند دوران او دیگر گذشته و کارهایش فراموش شده، چندین قطعه فیلم را ذوب می کند تا از سلولید آنها برای ساخت پاشنه ی کفش زنانه استفاده شود. اما همه ی این فیلم ها نسوخته بودند، و در پایان فیلم Hugo، متوجه می شویم که به خاطر تلاش های این پسر، دیگر قرار نیست سوخته شوند. خب، این هم پایان خوشی که منتظرش بودید!
اختصاصی نقد فارسی
مترجم: الهام بای
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت نقد فارسی” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
66
دیدگاه بگذارید
cna.73: پارسا:شاید بیست بار این فیلم رو دیدم و هربار برام تازه تر از دفعه قبله . زیر و روم کرد . تو زندگی شخصیم بسیار تاثیر گذاشت . فکر کنم باعث شد به آدم بهتری تبدیل بشم . این شاهکار مارتین بهترین فیلمیست که تو زندگیم دیدم . حتی بهتر از شیندلر . بهتر از ۷ – یا سرباز رایان یا فارست گامپ . نمیدونم چرا هربار می بینمش احساس میکنم دوباره بچه شدم . عاشقتم مارتین . به همه این تاجرای سینما یاد داد یه فیلم سه بعدی رو باید چه جوری ساخت نظرت قابل احترامه ولی من… ادامه »
پارسا:شاید بیست بار این فیلم رو دیدم و هربار برام تازه تر از دفعه قبله . زیر و روم کرد . تو زندگی شخصیم بسیار تاثیر گذاشت . فکر کنم باعث شد به آدم بهتری تبدیل بشم . این شاهکار مارتین بهترین فیلمیست که تو زندگیم دیدم . حتی بهتر از شیندلر . بهتر از ۷ – یا سرباز رایان یا فارست گامپ . نمیدونم چرا هربار می بینمش احساس میکنم دوباره بچه شدم . عاشقتم مارتین . به همه این تاجرای سینما یاد داد یه فیلم سه بعدی رو باید چه جوری ساخت نظرت قابل احترامه ولی من ۱… ادامه »
شاید بیست بار این فیلم رو دیدم و هربار برام تازه تر از دفعه قبله .
زیر و روم کرد . تو زندگی شخصیم بسیار تاثیر گذاشت . فکر کنم باعث شد به آدم بهتری تبدیل بشم .
این شاهکار مارتین بهترین فیلمیست که تو زندگیم دیدم . حتی بهتر از شیندلر . بهتر از ۷ – یا سرباز رایان یا فارست گامپ . نمیدونم چرا هربار می بینمش احساس میکنم دوباره بچه شدم . عاشقتم مارتین . به همه این تاجرای سینما یاد داد یه فیلم سه بعدی رو باید چه جوری ساخت
سلام به همگی این فیلم مهشر ه من که اخر فیلم گریه م گرفت از این بیوگرافی زیبا! فیلم شبیح به این چیا هست؟
فیلم خوبی بود-وقت بذارید نگاه کنید
فیلم فوق العاده ای بود ولی نمیدونم تو فیلم تو سرمای شهر پاریس بخاری از دهان کاراکترها بلند نشد و به نظرم یه اشتباه بزرگ بود میتونستند با CGI بخار اضافه کنند…
حیف که فیلم به این قشنگی رو با کیفیت پایین از پرده کپی شده دیدم حتی عکس های سایت شما از فیلمی که دیدم واضح تر بود 😥
نظر بنده درباره عوامل و شاخصه های زیبایی و موفقیت فیلم هوگو:
۴۰درصد >> کارگردانی زیبای اسکورسیزی
۱۵درصد >> کتابی که فیلمنامه ازروی اون اقتباس شده یعنی کتاب"اختراع هوگو کابرت"
۲۰درصد >> مفهوم(نه موضوع) اصلی این فیلم،که درمورد آغاز و شکل گیری دنیایی رویاییسست که همان هنرهفتم یعنی فیلم و سینماست.
۱۰درصد>> لوکیشن و جلوه های ویژه و ۳d بودن فیلم(که البته اسکورسیزی بنحوی زیبا ازاینها بهره گرفته که قطعا کار هر کارگردانی نیست)
۱۰درصد>> نوع تصویربرداری و نورپردازی بدیع و زیبای فیلم که خاصیتی رویاگونه به فیلم داده
۵درصد>> فیلمنامه جان لوگان
درمورد صنحه قطار درست گفتی، مثال دیگه هم که اکثریت دقت نکردن: صحنه آویزان شدن هوگو از ساعت>> مانند صحنه معروف آویزان شدن هارولدلوید از ساعته که البته اسکورسیزی عمدا این صحنه رو توخود فیلم گذاشته
فیلم خوبی بود اما …
اسکورسیزی و این فیلم؟!!!!
فیلمش عالی بووووووود خیلی زیبا و رویایی البته فیلمنامه اش می تونست قوی تر باشه
فیلمی شاهکار و پر از خلاقیت بود که مهمترین نقطه قوتش هم توانایی های تمام ندشنی یک کارگردان قدیمی در سبکی دیگر بود.
با اینکه ۵ تا اسکار گرفت اما خود اسکورسیزی هم میتونست اسکار بگیره.
اسکورسیزی هنر را به معنای واقعی همیشه معنا کرده است.
فیلم خیلی خوبی بود ولی به نظر من بیشتر مخاطبش نوجوانان بود ولی در کل هم کارگردانی خوبی داشت هم فیلمبرداری و هم طراحی صحنه و هم جلوه های ویژه.اما فیلمنامه اش می تونست بهتر باشه ولی در کل بهترین فیلمی بود که دیدم.
آفرین 🙂
با این ادبیات چاله میدونی ت توقع داری باهات بحث کنم؟! همون بهتر که خوشت نیومد!
داداشی فقط با رنگو حال کردم
۳dنه ۳ی
همتون ببندید فیلم بجز طراخی صحنه وفیلم برداری هیچی نداشت فیلنامه که هیچی درکل آشغال به تمام معنا که ۱۰ تومن ریختم تو جوب رفتم ۳ی دیدمش .حالا تا میتونید منفی بدید . ندید بدیدا
شروع فیلم خیلی خوبه اما اواسط فیلم داستان افت میکنه. به نظرم اهمیت ماجرایی که ما توی فیلم شاهدش هستیم کمه و با توجه به کارهای قبلی اسکورسیزی به نظرم هوگو فیلم ضعیفه.
به نظر من یک شاهکاره دیگه از استاده. لحظه به لحظه ی فیلم تو ذهنم نقش بسته.
شما که این قدر از این فیلم تعریف کردی، میشه لطف کنی بگی چرا
Georges Méliès فرانسوی با بازی Ben Kingsley انگلیسی صحبت میکنه؟ اونم با لهجه British? مگه Georges Méliès فرانسوی نیست؟
kheili bebakhshid ama shoma naghd nemikonid
dastane filmo tarif mikonid
k onam eshtebah ziad dare
masalan babaie hugo to moze kar mikad na to tanzime sa@te istgahe ghatar
ostad martinam ye done bashe
khoda zende negaresh dare vase ma
siteton khobe
ama filmaro naghd konid na tarif
boOs boOs
دیشب فیلم رو دیدم … معرکه بود و بی نهایت رویایی
ما آدمای تو سینما دقیقا عین همون هایی بودیم که از قطار برادران لومیر ترسیدند ولی این بار از قطار مارتین ترسیدیم …
از عمد یک سکانس پر هزینه و خفن از یک خطار مهار نا پذیر گذاشته بود که خیلی جذاب بود
برگرفته از هفته نامه چلچراغ – ۸ بهمن ۹۰ اولین چیزی که شما با دیدن فیلم "هیوگو" ساخته مارتین اسکورسیزی در می یابید، قطعا کار بزرگی است که استاد در استفاده از تکنولوژی سه بعدی کرده است. یعنی فناوری در خدمت داستان فیلمش، نه سینما در خدمت تکنولوژی. دومین نکته؛ ساخت یک فیلم فانتزی توسط کارگردانی که اصلا نه قیافه اش به این حرف ها می خورد! و نه سابقه چنین کاری را داشته، با این کیفیت کم نظیر، واقعا ستایش برانگیز است. اسکورسیزی با این فیلم؛ کاملا تیم برتون را جا می گذارد، اسپیلبرگ و پیتر جکسون را دور… ادامه »
به هزار تادلیل معیاری مثل فروش فیلمو باید گذاشت در کوزه.
اتشکرازشمادوست عزیز مابدون مارتین زندگیمون به فنامیره.
اما چرا این فیلم فروش خوبی نداشت 😮 😮
ممنون mw3 ولی آره عزیز میدونستیم!
ایبرت به فیلمهای اسکورسیزی بیشتر از هر کارپردانی ۴ ستاره کامل یا شاهکار داده که فکر کنم با فیلم امسال هوگو شد ۱۴ یا ۱۵ تا!!!! البته اگه بخوای آمار دقیقش را هم راحت میتونم در بیارم.
هوانورد هم تو ایران کمی مهجوره و حتی اگه به شاهکارهای قدیمی استاد نرسد اما فیلمی بسیار خوبیه.
میدونستید که نویسنده فیلم «هوگو» یعنی آقای «جان لوگان» نویسنده فیلم های مثل «گلادیاتور»،«ماشین زمان»،«سندباد:افسانه هفت دریا»،«آخرین سامورایی»،«هوانورد»،«رنگو» و یه فیلم دیگه هم داره هنوز اکران نشده به اسم«اسکای فال» ۲۳ قسمت جیمزباند بوده است
میدونستید که یکی از کسانی که همیشه ارادت خاصی به « اسکورسیزی » داشته ، منتقد بزرگ « راجر ایبرت » بوده است. « ایبرت » حتی کتابی هم نوشته با عنوان « Scorsese By Ebert ».
همه فیلم های مارتین اسکورسیزی خوبه ولی فیلم تحسین برانگیز «هوانورد» رو یادتون رفت بگین
تو هالیوود کارگردانان پیشرفت میکنن تو ایران پسترفت میکنن، کارگردانی مثل اسکورسیزی شاهکار راننده تاکسی در دهه ۷۰ میسازه و میبینیم که بعد از گذشت چندین سال همینطور فیلم هاش بهتر و شاهکار تر میشن ولی کارگردانی مثل فرزاد موتمن میاد فیلم خوب شبهای روشن رو میسازه و بعد از گذشت چندین سال میبینی از موتمن فیلم پوپک و مش ماشاالله اومده بیرون میبینین تفاوت هارو و یه نکته دیگه تمام هالیوودی هام مثل اسکورسیزی نیستن خوب و بد دارن
مرسی داداش.حال کردم .چه خوب و زیبا حرف دل همه عاشقان استاد رو زدی.واقعا وجود کارگردانهای خوب و با شخصیتی مثل اسکورسیزی غنیمته.کارگردانی که واقعا حقش بیش از یه اسکاره.
واقعا اسکورسیزی یک خداوندگار و دانشمندی در عرصه سینما هست که باید از این موهبت الهی هم زمانی با چنین استادی سپاسگزار باشیم. واقعا لقب تک کارگردان استاد عاشق سینما فقط برازنده مارتی هست و او حالا با ساخت این شاهکارهای متفاوت در گونه های مختلف به درجه ای که استنلی کوبریک دست نیافتنی رسیده بود رسیده است. دوران دوران راننده تاکسی و شرایط بر آمده در دهه ۷۰ بعد جنگ ویتنام نیست و استاد هم در سالهای آخر فیلمسازی در حال ساخت پروژه های شخصی به مدد اعتباری که در این سالها به دست آورده و حالا بدون دغدغه… ادامه »
استاد همچنان مطرح و سرحال در همه نوع ژانری پیشتازانه به جلو میرود…
اگه میخوای لیسته فیلمهای اسکورسیزی رو واست بفرستم تا بری دنبالشون.ببینم بعد از دیدن اونها بازم میگی فقط یه فیلم خوب داره؟؟؟؟؟!!!!۲ تا از بزرگترین غولهای سینمای جهان(د نیرو-دی کاپریو)مدیون همین آقا هستند.راستی یه سری هم به سایت imdb آقای اسکورسیزی بزنی بد نیست.
http://www.imdb.com/name/nm0000217/
Taxi Driver تنها فیلم خوبشه.
کارنامه درخشان آقای اسکورسیزی یه همچین فیلم خوبی رو کم داشت که باهاش ثابت کنه یه همه فن حریفه و نظر کوچک و بزرگ واسش اهمیت داره.این فیلم هم به نمره مثبت دیگه در کارنامه درخشانه استاده.راستی ترایلر فیلم آدم رو یه جورایی یاد انیمیشن زیبای قطار سریع السیر قطبی میندازه.نه؟
احتمالا یکی از بهترین فیلمهای اسکورسیزی میشه
این فیلم احتمالا یکی از شانس های اصلی اسکار امسال برای کارگردانی و بهترین فیلم خواهد بود. در باره موارد دیگه چون فیلمو ندیدم نمیتونم نظری بدم