خلاصه داستان:
داستان دو خانواده است كه در يكي از محلههاي جنوب شهر تهران زندگي ميكنند و درگير اتفاقاتي ميشوند
تصاویر فیلم:
نقد و بررسی فیلم به قلم روزبه جعفری
نمره 5 از 10
کوچه بی نام براساس یک الگوی از پیش تعیین شده شکل گرفته است. دو خانواده جنوب شهری. پدر و مادری مذهبی و سنتی. دختری جلف و به اصطلاح امروزی. که نوع لباس پوشیدن و رفتارهای اجتماعیاش، در تضاد با پدر و مادر قرار گرفته، و همواره با آنها درگیر است. دختر حتماً دوست پسر دارد و ناخنهایش را هم لاک می زند. یک خواهر معصوم و پاک، تا در تضاد با خواهر اول خود قرار بگیرد. به همراه یک همسایه مهربان و صمیمی. همه چیز آماده است تا ناگهان اتفاق ناگواری در میانه رخ دهد، و تا آخر غم و اندوه از سر و روی این دو خانواده ببارد. فیلم اینگونه مسیر خود را آغاز میکند . اما فیلمنامه در جهت تعیین مسیر محوری روایت خود، دچار اشکال است. اساس روایت فیلم بر مبنای “نصیبه” و رابطه ای است که با حمید دارد . آنها یکدیگر را دوست دارند. (و چقد این دوست داشن در قالب نامه دادنهای یواشکی، بد و مانند فیلمهای یک دهه قبل است)، مادر حمید با ازدواج آنها مخالف است.حمید برای کار با هواپیما میخواهد به لرستان برود که هواپیما سقوط میکند. و حال احتمال مرگ او وجود دارد .این خط اصلی روایت است. اما در عمل، ما میبینیم که شخصیت محوری داستان، نه آن دختر عاشق و پسر، بلکه خواهر آن دختر به نام محدثه است. همان دختر لوس و جلف. فیلم با او شروع میشود. در حالی که دارد از ماشین دوست پسرش پیاده میشود. تا نیمه فیلم و نقطه عطف اول، ما با محدثه هستیم. که یک تیپ تمام عیار است. یک تیپ سطحی بدون پرداخت؛ از یک دختر جنوب شهری که دوست پسری پیر دارد که دارای زن و بچه است. رابطه بچه گانه این مرد با دختر، یک خرده داستان لوس و نچسبی را به وجود آورده که از جایی دیگر کاملاً رها میشود.( آن مرد و نالههایش که من تنها هستم و تو حالم را خوب میکنی همان قدر کلیشه و غیرقابل باور است که در انتهای فیلم، دختر یکدفعه به نتیجه میرسد او را ترک کند. و جالب تر اینکه این مرد عاشق پیشه خیلی هم پولدار نیست.) و اصلاً فلسفه وجودیاش مشخص نیست.
حال سؤال اینجاست که وقتی ما خط اصلی روایتمان در مورد دو شخصیت دیگر است، چرا در فیلم محور روایت را اشتباهی قرار دادهایم؟ چرا فیلم روی محدثه فوکوس میکند؟ در حالی که او در نهایت میتواند یک خط فرعی باشد در مسیر اصلی قصه. مقدمه چینی ابتدایی تا نقطه عطف اول، کاملاً در راستای جزئیات رفتاری این تیپ تکراری است. بدون ذره ای تلاش برای شخصیت پردازی . حال که ما منتظر داستان این دختر هستیم، در یک سوم ناگهان میفهمیم اصلاً مسیر اصلی روایت چیز دیگری است. بعد از این گره، تا پایان ما عملاً شاهد بسط دادن همین گره هستیم. و این اتفاق وحشتناک ( مرگ پسر) عملاً تبدیل به یک چالش دراماتیک، برای این شخصیتها نمیشود. نه با گره گشاییهای متعدد رو به رو هستیم، و نه در راستای این اتفاق، این آدمها را قرار است بهتر بشناسیم و درگیر چالش اخلاقیشان شویم.درگیر به اصطلاح عشقشان شویم . مادر از همان ابتدا تا پایان بهت زده است و منفعل و دختر هم اشک میریزد. و ما تا آخر نمیفهمیم که این چجور عشقی است . و اصلاً چرا نباید یک طرف این عشق محور ماجرا باشد؟ چرا داستان از روایت کسی باید تعریف شود که عملاً نقشی در روایت ندارد؟ البته ما گاه ساختارهایی را داریم که بر اساس آنها، واقعه مرکزی در حاشیه، و از طریق روایتی فرعی، تاثیرات اتفاق اصلی را در شخصیتها مشاهده میکنیم . ولی این فیلم پس از نقطه عطف اول، صرفاً ناله سر میدهد و تصاویری سانتی مانتال از غصه خوردنهای متوالی را نشانمان میدهد . بدون ذره ای شخصیت. ذره ای فردیت . ذره ای عشق و دوست داشتن که از بین اینها حادث میشود . فیلم عملاً از نیمه درجا می زند و فیلمساز برای حفظ ریتم خود مجبور میشود دست به دامان اتفاقات بی ربطی بشود که وظیفه ای جز حفظ ریتم ندارند .مانند بخش سقوط کودک در چاه و زمان زیادی که عملیات نجاتش را به تصویر میکشد
فیلم در انتهای خود دست به یک افشای راز می زند. که مصداق بارز رودست زدن به مخاطب است. گویا فیلمساز نمیداند که روایت آشفته خود را در نهایت چگونه جمع کند و بنابراین دست به یک افشای راز می زند. غافل از اینکه ما باید در طول روایت نشانههایی را از اتفاق پایانی میدیدیم. نمیگویم آن راز نهایی چیست. اما ما باید در طول روایت، کدهایی را از سوی کاراکتر پانته آ بهرام دریافت میکردیم. و باز سوالی که به وجود میآید این است که آیا پسر این راز را قبل از درخواست ازدواجش میدانسته؟ اگر میدانسته پس برای چه درخواست ازدواج داده؟ و اگر نمیدانسته چه میشود که پدر یکدفعه حین رفتن چنین رازی را با او در میان میگذارد؟ و حال در این میان رابطه میان این مرد( اصلانی) و زنش چیست؟ درجایی از فیلم محدثه از مادرش میپرسد که تو عاشق پسر عمویت هستی؛ چرا که همیشه نامش آمدنی گریهات میگیرد. مادر سکوت میکند و لبخند می زند. مرد هم که ماجرای رازشش را می دانیم . حال سؤال اینجاست که این زوج اساساً براچه کنار هم هسند؟ آیا عاشق یکدیگرند؟ آیا همدیگر را تحمل میکنند؟ و یا اینکه مجبور به ادامه شدهاند؟ فیلم عملاً بی پاسخ است و منفعل. و نمیتواند آدمهایش را به درستی بسازد و شکل دهد. آن پسر و حادثه مرگش زمانی برای ما اهمیت پیدا میکرد که او را میشناختیم . او یک عنصر ناشناخته است. حال رفتن و گم شدن او چه تاثیری در حال تماشاگر دارد؟ فیلم در پایان با یک سکانس سوررئال تمام میشود. که اصلانی در کنار یک دریاچه عجیب ایستاده. که سخت بی منطق است و بیرون از فضا و لحن رئال فیلم. که ای کاش حذف میشد. اما در پایان سوالی که برای ما به وجود میآید این است که اساساً چرا ما باید شاهد زندگی این انسانهای بدون هویت و نامشخص میشدیم؟ چه دلیلی برای تماشا کردن غصه خوردن انسانهایی وجود دارد که به دستور کارگردان گریه و زاری میکنند؟ اصلاً چرا باید چنین فیلمی ساخته شود؟ برای اینکه همه را دعوت کنیم برای اشک ریختن؟ غصه خوردن برای چه؟
اختصاصی نقد فارسی
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت نقد فارسی” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
50
دیدگاه بگذارید
… [Trackback]
[…] Find More on to that Topic: naghdefarsi.com/title/نقد-و-بررسی-فیلم-کوچه-بی-نام/ […]
… [Trackback]
[…] Find More Info here on that Topic: naghdefarsi.com/title/نقد-و-بررسی-فیلم-کوچه-بی-نام/ […]
… [Trackback]
[…] Find More here to that Topic: naghdefarsi.com/title/نقد-و-بررسی-فیلم-کوچه-بی-نام/ […]
… [Trackback]
[…] Here you will find 46710 additional Information on that Topic: naghdefarsi.com/title/نقد-و-بررسی-فیلم-کوچه-بی-نام/ […]
… [Trackback]
[…] Read More Info here on that Topic: naghdefarsi.com/title/نقد-و-بررسی-فیلم-کوچه-بی-نام/ […]
چرا احترام نمی شلید. مگه توی سکانس پایانی حاج مهدی توی خاطره اش نمی گه که احترام رو توی جنگ پاشو قطع کردند
چرا احترام نمی شلید. مگه توی سکانس پایانی حاج مهدی توی خاطره اش نمی گه که احترام رو توی جنگ پاشو قطع کردند
منتقد عزیز اول خوب بشین فیلمو نیگا کن، بعد نقد بنویس قربونت برم. شما ظاهرا اصلا فیلمو ندیدی.
منتقد عزیز اول خوب بشین فیلمو نیگا کن، بعد نقد بنویس قربونت برم. شما ظاهرا اصلا فیلمو ندیدی.
من اگه جای منتقد بودم و همچین سوتی هایی می دادم کلا از عرصه ی انتقاد محو می شدم. فکر می کنم اولین کاری که یک منتقد باید بکنه دقیق نگاه کردن فیلمه اما منتقد دقیق نگاه کردن که هیچی فکر نکنم اصلا نگاه کرده باشه فیلم رو. در مورد دریافت کردن کد هم باید خدمتتون عرض کنم از همون موقعی که فروغ مخالفت کرد من فهمیدم یه چیزی بین فروغ و فرهاد اصلانی بوده.(البته ای کاش این اتفاق نمی افتاد چون این قسمتش خیلی شبیه به فیلم من مادر هستم شده بود.) در ضمن اون کسی که مادر خونواده… ادامه »
این فیلم به درد دیدن نمیخوره… حیف وقت که برای دیدن این فیلم حروم بشه…
این نقد رو اصلا قبول ندارم انگار اصلا فیلم رو ندیده منتقد محترم..از طرفی فیلم نقاط ضعف واضحی داشت..این سانحه سقوط هواپیما مربوط ب سال ۸۰ بوده..اونزمان ایرانسل و کلا خط اعتباری در کار نبود..و اتفاقا نامه نگاری حمید و نصیبه مختص همون برهه زمانی بود…تناقض اعتقادی و شخصیتی مادر و محدثه رو بخوبی نشون دادن…ولی فیلم قوی نبود..نشون داد ی پدر برخورد جدی و محکمی در قبال رفتار دخترش نشون نداد چون الزاما خوده پدر نقطه ضعف داره….میتونست فیلمنامه بهتر از اینا باشه
توی فیلم به نظر میاد یک سوتی داده چون سقوط هوا پیما سال ۱۳۸۰بود اون موقع ایرانسل ویا تلفن اعتباری که بشه شارژ خرید هنوز نیامده بود پیام زدن هم هنوز نیامده بود.
Azadeh azadeh:فیلم با کاراکترهای بسیار آشنا ، روایت سریع برخلاف فیلم های کسل کننده ایرانی ، بازی های خوب اما کمی اغراق شده و پایان عالی….در ضمن اتفاقها یکی یکی با منطق ظهور میکنن…مثل همون تصمیم گرفتن محدثه برای ختم رابطه با مرد متاهل…ناقد احتمالا در زندگیش نه از تیپ های این فیلم دیده نه خبری از اجتماع داره. چون تهران پر از محدثه ها و بابک هاست…کسی که نقد بالا رو نوشته فیلم رو نه تنها با دقت ندیده بلکه نقدش مغرضانه س..بقیه ایرادهایی که گرفته حوصله ندارم با دلیل و توضیح رد کنم چون حیف از وقت برای… ادامه »
فیلم با کاراکترهای بسیار آشنا ، روایت سریع برخلاف فیلم های کسل کننده ایرانی ، بازی های خوب اما کمی اغراق شده و پایان عالی….در ضمن اتفاقها یکی یکی با منطق ظهور میکنن…مثل همون تصمیم گرفتن محدثه برای ختم رابطه با مرد متاهل…ناقد احتمالا در زندگیش نه از تیپ های این فیلم دیده نه خبری از اجتماع داره. چون تهران پر از محدثه ها و بابک هاست…کسی که نقد بالا رو نوشته فیلم رو نه تنها با دقت ندیده بلکه نقدش مغرضانه س..بقیه ایرادهایی که گرفته حوصله ندارم با دلیل و توضیح رد کنم چون حیف از وقت برای جواب… ادامه »
کاملا نقد غیر حرفه ای بود. من متوجه شدم که نقد کننده در واقع طی فیلم دیدن خواب تشریف داشته چون بعضی قسمت ها رو اشتباه دیدن.این فیلم پر از نکته بود.یکی از ابتدایی ترین نکته هایی که به دل من نشست در واقع نقد روایت قدیمی مادر رو ببین دختر رو ببین بود.با کد هایی بین پانته آ واقای اصلانی موافقم باید میبود ولی متاسفانه ادامه نقد بی خود بود
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
" و باز سوالی که به وجود میآید این است که آیا پسر این راز را قبل از درخواست ازدواجش میدانسته؟ اگر میدانسته پس برای چه درخواست ازدواج داده؟ و اگر نمیدانسته چه میشود که پدر یکدفعه حین رفتن چنین رازی را با او در میان میگذارد؟ "
شما مطمئنید فیلم رو دیدید؟ پانته آ بهرام راز رو به پسرش گفت و همین باعث شد خون رو ترک کنه
واسم جالبه که بعضیا از این فیلم به شدت دفاع کردن! شاید یکی از بدترین فیلمایی بود که تا حالا تو سینما دیده بودم. واقعا داستانش هیچی نداشت (حداقل نه به اندازهای که دو ساعت فیلمو درستو حسابی پر کنه) و به قول آقای جعفری فقط با داستانهای فرعی چرت فیلمو آببندی کردهبود. ماجرای عشق محدثه هم که بیشتر مضحک بود! چند سکانس محدود تو ماشین با دیالوگایی که هیچ چیزی رو برای آدم روشن نمیکنن! بعد یه دفه محدثه یاد این میوفته که یارو زن و بچه داره! واقعا واسم جالبه که بعضیا این فیلمو با فیلمای دیگه (ایرانی)… ادامه »
ی فیلم کاملا احمقانه بود همش از اول معلوم بود البته خوب مشکلاتی هم داشت مثلا اینکه آیا حمید از اول از ماجرا خبر داشت یا ن؟ بعدش در آخر فیلم دوستانی میگن با زنگ خوردن تلفن مادر حمید اونو صدا میزنه خوب از میانه آخر فیلم مادره دیگه دیوونه میشه یجا داشت راهروو جارو میکرد گفت حمید داره میاد نهایتا کارگردان عزیز نمیتونی فیلمو پایان باز نزار اینکه پدر خونوادرو نشون میده ک تو همون دشت زیبا و پر از گلی ک گفت بعد از تهران اومدن ندیدتش ینی پدر مرده بود؟ یا داشت خیال میکر؟ میتونست ی سیگنال… ادامه »
(( غافل از اینکه ما باید در طول روایت نشانههایی را از اتفاق پایانی میدیدیم))
دیگه فیلم اینقد نشونه داشت که هر کسی میفهمید داستان چیه .. غیر از این منتقد
اصلا عجیبه همچین نقدی تو سایت نقد فاسی
نقد خوبی نبود به نظر می رسه شما اصلا با دقت فیلم رو ندیدید درباره راز پایانی تو کل فیم کده داده شده بود طوری که من اواسط فیلم حدسش رو زدم . نوع نگاه و حس پانته آ بهرام به اصلانی بخصوص وقتی اولین بار تنها رو پشت بوم صحبت کردن و… و این پرسش عجیبیه که اصلا چرا باید این فیلم ساخته می شد چرا باید شاهد غصه خوردن آدمها باشیم !! مگه قراره همه فیلمها به عروسی و شادی ختم بشه پس فیلم جدایی نادر و سیمین و درباره الی و مسافران بیضایی و هامون و پری… ادامه »
فیلم مزخرفی بود
تورو خدا به شعور مخاطبین سینما احترام بزارید
نقد عالی بود یه جاهایی مث مادره عاشق پسرخاله بود یا خود فروغ به وسرش گفت اصلانی پدرشه اینارو سوتی دادید
با سلام بنظر من بسیار نقد دقیقی بود fh ja;v
میگم ی سوال خیلیییی مهم.مگه ن اینکه اخره فیلم تلفن خونه ی پانته آ بهرام زنگ خورد و گفت الو ، حمید.مگه ن???و این ینی اینکه حمید نمرده. ب هرکی میگم ، میگه من حواسم ب اخراش نبود
منتقد عزیز منبعد فیلم هارو با دقت نگاه کن و سپس نقد کن
با تشکر
آقای جعفری دارین سعی میکنین که ادای چه کسی رو دربیارین؟ مسعود فراستی یا جیمز براردینلی؟؟؟؟!!! شما کلا این فیلمو دیدین؟ شاید موقع تماشای فیلم هر جا حوصله تون سر رفته از سالن رفتین بیرون!!! شایدم کلا تو خونه تماشاش کردین و هی میزدین جلو!!! نقدتون پر از گاف هست!!! مادر محدثه عاشق پسرخاله اش بوده و پسرخاله شهید میشه و بعد با کاراکتر اصلانی ازدواج میکنه و یاد عشق قدیمی اش همیشه باهاش میمونه.کجای این عجیب و غیرعادیه؟ مادر خانواده یک سال تو کما بوده و پدر، همسر صیغه ای میگیره که با توجه به اعتقادات مذهبی اش و… ادامه »
من امروز دو تا نقد از اقای جعفری خوندم و با اینکه نقدهای تند و تیزی بودن اما بشدت با تک تک جملاتشون احساس موافق بودن دارم! چطور میشه بقیه نقداشون رو خوند؟
بشر باید پشت سوادی داشته باشد و کنار گفته هایش فلسفه و علمی باشد که دست به قلم شود و اسم خود را منتقد بگذارد و به عالم بگوید:به من بگویید منتقد.
هر چند فیلم ضعیف بود، فیلمنامه جالبی نداشت و دوربین و میزانسن و … همه ایراد داشتند،ولی گفته هایتان از روی اصول نیست از روی علم نیست و از همه مهم تر از روی تجربه نیست.
سواد خود را بیشتر کنید آنموقع دست به قلم شوید.چون برای قشر منتقد جماعت مضر هستید.
بخاطر مشهور شدن و درج اسم در یک سایت کار خوبی نیست که نقد را زیر سوال ببرید.
با عرض خسته نباشید خدمت همه عوامل فیلم بازی اکثر بازیگران خصوصا باران کوثری و پانتا بهرام عالی بود اما فیلمنامه خیلی قوی نداشت و تم داستان خیلی واضح نبود. کارگردانی فیلم هم خیلی خوب بود اما متاسفانه داستانی ضعیف.
شما مطمئنید که فیلمو دیدید؟ اگه دیده بودید متوجه میشدید که اینا اصلا پسرعمو دخترعمو نبودن تو فیلم. فروغ دخترعمه نقش فرهاد اصلانیه. بعد هم اصلا اون مرد راز رو به پسر نمیگه. مادر پسر وقتی اصرار پسرشو میبینه بهش میگه. خوبید شما؟ بعد هم به نظر شما خیلی بعیده که مادر عاشق پسرخالش و نه پسرعموش بوده باشه که اونم کشته شده و حالا با یه آدم دیگه ازدواج کنه؟ ولی همیشه یاد اون عشق دوره جوونی توی دل آدم میمونه. متنبه شدن دختر هم غیرمنطقی نبود چون هم اینکه خودش گفت همیشه ناراحت بوده و هم حرفای تکون… ادامه »
متاسفانه فیلم ضعیفی بود حیف وقت و هزینه ای که برای دیدنش تلف شد
با سلام و تشکر از نقد خوبتون. به نظر من اگر بازی باران کوثری رو از این فیلم حذف کنیم چیز قابل دیدنی باقی نمی مونه. این فیلم روابطی رو نشون میده که در دنیای واقعی ما به این شدت نیست. این روباط مشتمل اند بر رابطه عمیق یه مرد متاهل با یک دختر جوان، رابطه پدر خانواده با مادر حمید در زمانی که همسرش در بستر بیماری بوده، علاقه مادر به پسرعموی شهیدش و علاقه نصیبه به پسرعمویش که هیج وقت بهش نمیرسه. چیزی که فیلم در گوش مخاطب زمزمه میکنه اینه که خیانت چیز بدی نیست و هر… ادامه »
نقد ضعیفی بود. فیلم بنظر من اشکالات زیادی داشت ولی منتقد فیلم رو باید با حوصله ببینه. افشای راز رو مادر حمید همون شب بعد از دعوا و آروم شدن به حمید میگه . پسر هم به هم میریزه و میره. یه دقت بکن
منتقد بالا میخواسته ادای اقای فراستی رو در بیاره،ولی انگار اصلا تا بحال فیلم ندیده و یک نقد بسیار ضعیف و حتی بچه گانه رو نوشته،این طور حمله به یک فیلم نه تنها نقد حساب نمیشد بلکه بیان گر ضعف بالای منتقد و سواد پایین اش است.
این فیلمو ندیدم ولی کسی که ادعا میکنه منتقده باید بتونه فیلمو از تمام جوانب بررسی کنه.در نقد بالا فقط به بخش فیلمنامه پرداخته شده(اون هم به بدترین شکل ممکن! داستان فیلمو از سیر تا پیاز تعریف کرده!)
و به هیچ کدام از جنبه های دیگر نقد مثل نحوه کارگردانی،بازی بازیگران،فیلمبرداری و … کوچکترین اشاره ای نشده است!
افتضاح بود نقدتون. پر از حسادت !
بی ربط!!
نقدی به شذت ضعیف
سلام. خواستم بگم خیلی خوبه اگر همین حرکت قرار دادن نقد فیلم ایرانی ادامه پیدا کنه و کارتون قابل تقدیره. نقد هم با قلمی حرفه ای نوشته شده بود. اما انتقاد هم داشتم. اینکه خیلی بیش از حد رفتید تو جزئیات داستان. نقد این نیست و بهتره یکم از جنبه های دیگه ای هم فیلم رو بررسی کنید. جا داشت دو تا پارگراف دیگه لا اقل درباره کیفیت کار بازیگرا یا کارگردان بگید. اونقد در جزئیات داستان و گرفتن اشکال از اون وارد شدید که خودندن بخش های نسبتا زیادی تنها برای کسی قابل درکه که فیلم رو دیده و… ادامه »