در این مقاله مروری داریم به واقعیت هایی در مورد سریال «بازی تاج و تخت» game of thrones که کمتر به آن ها پرداخته شده است
سریال بازی تاج و تخت game of thrones و ناگفته ها
در سال ۲۰۱۶، بیش از ۲۳ میلیون نفر [احتمالن منظور از طریق شبکهی خاصی در شرایط جغرافیایی ویژهای است، وگرنه تعداد بینندگان مجموعه در جهان، بسیار بیش از این است]هر اپیزود از سریال زیبای «بازی تاج و تخت» را تماشا کرده و همه در هر اپیزود منتظر اتفاقات غیرمترقبه ای بودند. اما آیا می دانستید که بسیاری از داستان ها و رویدادهای جالب و عجیب در واقع در پشت صحنه ی فیلم و خارج از آن چیزی که در فیلم می بینیم رخ می دهد؟ می خواهیم با هم نگاهی بیاندازیم به واقعیت هایی در مورد این سریال که کمتر به آن ها پرداخته شده است.
– شرط جالب مارتین برای ساخت سریال game of thrones
جرج آر آر مارتین، نویسنده ی داستان این سریال برای مدت زیادی در تبدیل سری داستان های خود با عنوان «ترانه ی یخ و آتش» (A Song of Ice and Fire) به فیلم بی میل بود زیرا نمی خواست که نسخه ی چاپی این مجموعه داستان تحت الشعاع نسخه ی تلویزیونی آن قرار گیرد. از این رو وقتی که دیوید بنیوف و دی بی وِیس برای ساخت نسخه ی تلویزیونی کتاب های او با مارتین صحبت کردند وی موافقت خود را به یک شرط اعلام کرد و آن شرط این که وی باید به یک سوال جواب می داد.
مارتین از آن ها پرسید که آن ها فکر می کنند پدر و مادر واقعی شخصیت جان اسنو چه کسانی هستند و وقتی که آن دو جواب درست را دادند وی موافقت خود را اعلام کرد. اما همه می دانیم که اکثریت تماشاگران در پایان فصل ششم متوجه شدند که جان اسنو در واقع فرزند ریگر تارگرین و لیانا استارک است. به همین دلیل باید به بنیوف و ویس به خاطر هوش و ذکاوتشان تبریک گفت زیرا از سال ها پیش به واقعیت پی برده بودند.
– سریال در آستانه ی کنسل شدن قرار داشت
نکته ی جالب در مورد این سریال این است اپیزود آزمایشی این سریال در ابتدا با استقبال چندانی از طرف تماشاگران خصوصی آن مواجه نشد به همین دلیل شبکه ی اچ بی او تصمیم گرفته بود که پخش آن را کنسل کند. تهیه کنندگان و مدیران اجرایی شبکه از این موضوع بسیار ناراحت بودند و تقریباً همه چیز برای کنسل کردن آن آماده شده بود.
سوفیا ترنر (بازیگر نقش سانسا استارک) در این باره می گوید: ” ما مجبور بودیم تقریباً تمام صحنه ها را از نو بگیریم زیرا [صحنه های قبلی] بسیار بد بودند”. بازیگران سریال نیز تغییرات زیادی داشتند برای مثال امیلیا کلارک برای بازی در نقش دینریس تارگرین جانشین تامزین مرچنت شد. همچنین میشله فیرلی جای جنیفر الی در نقش کاتلین استارک را گرفت. اپیزود آزمایشی هیچ گاه پخش نشد. نکته ی جالب تر این که جورج آر آر مارتین خود در این اپیزود در یکی از نقش های فرعی (نجیب زاده ای پنتوشی با کلاهی بسیار بزرگ) در عروسی دینریس تارگرین ظاهر شده بود.
آفرین جافری، همه از تو متنفرند!
تا قبل از ورود رمزی بولتون در فصل سوم به داستان، جافری برثیون را باید منفورترین شخصیت سریال دانست.
جک گلیسون، بازیگر ایرلندی نقش جافری برثیون چنان نقش این پسر سادیست را ماهرانه و طبیعی بازی کرد که جی آر آر مارتین برای او این پیام را ارسال نمود:” به خاطر بازی فوق العاده ات به تو تبریک می گویم. همه از تو متنفرند”.
– کاتلین استارک، بانوی سنگدل
اگر شما تنها سریال «بازی تاج و تخت» را دیده اید باید به شما بگوییم که یکی از مهم ترین و دوست داشتنی ترین شخصیت هایی که در کتاب های «ترانه ی یخ و اتش» در سریال وجود ندارد. در نسخه ی کتابی داستان، عروسی خونین آخر ماجراهای کاتلین استارک نیست. در داستان چنین آمده که خاندان فرَی جنازه ی عریان وی را در آب می اندازند و جنازه ی او به مدت ۳ روز روی آب می ماند تا این که بریک دونداریون و انجمن برادران بدون پرچم او را پیدا می کنند.
بریک از ثوروس اهل میر ،روحانی سرخ، می خواهد که به او زندگی دوباره ببخشد، همان کاری که بارها برای خود دونداریون انجام داده بود. اما ثوروس این پیشنهاد را نمی پذیرد و می گوید که دیگر دیر شده است. اما لرد بریک قانع نشده و خودش دست به کار می شود و مراسم زنده کردن را انجام می دهد. در نتیجه لرد بریک زندگی خود را به کاتلین استارک می بخشد و خود می میرد.
وقتی که کاتلین استارک زنده می شود پوستش تیره شده و بخش هایی از بدنش به خصوص چربی های آن ذوب شده اند. موهایش سفید و نازک و صورتش پر از زخم های پرخون شده که در نتیجه ی چنگ انداختن کاتلین به صورتش بعد از مرگ راب به وجود آمده است. او نمی تواند صحبت کند زیرا خاندان فری گلوی او را بریده اند. با این وجود او همه چیز را به یاد دارد و وجودش را کینه فرا گرفته است. کاتلین استارک در واقع دیگر وجود ندارد و بانوی سنگدل (Lady Stonehear) جای او را می گیرد. او رهبری انجمن برادری را بر عهده می گیرد و در نبرد خونین برای انتقام از خاندان لنیستر و فری فرمانده آن ها می شود.
اما چرا این نقش تا این حد مهم است؟! زیرا او در نهایت بریَن و پاد را دستگیر کرده و برین را تهدید می کند که در صورتی که به جیمی خیانت نکند و او را با شمسیر موسوم به «اوث کیپر» (Oathkeeper) نکشد هر دوی آن ها را دار خواهد زد. آخرین باری که ما جیمی لنیستر شاه کش را در داستان کتاب می بینیم زمانی است که برین به او می گوید به کمک او نیاز دارد و جیمی کمی بعد در جنگل وحشی محو می شود. کاملاً مشخص است که این شیوه ی روایت داستان با نسخه ی تلویزیونی تفاوت های فاحشی دارد.
– زبان های ساخته شده در سریال
اگر چه در کتاب «ترانه ی یخ و آتش» مارتین از زبان های ساختگی به ندرت استفاده کرده است اما تولید کنندگان سریال به دامنه ی زبانی بسیار وسیع تری نیاز داشتند. بدین منظور آن ها به دیوید جی پترسون، موسس «انجمن تولید زبان» (Language Creation Society) مراجعه کردند و او زبان های دوثراکی و والیرین را با دقت کامل در قواعد گرامری و شیوه ی تلفظ ابداع کرد. البته برخی از این واژه ها از سریال های تلویزیونی دیگر الهام گرفته شده بودند.
راین ویلسون بازیگر نقش «دوایت شروت» در سریال کمدی «اداره» (The Office)، تعدادی واژه ی دوثراکی را به شخصیت «ارین» در یکی از صحنه های سریال «بازی تاج و تخت» آموزش می دهد و در این راه از قواعد گرامری جدیدی استفاده می کند. پترسون چنان از این قواعد جدید به وجد می آید که قوانین گرامری جدیدی با عنوان «ترکیب های زبانی شروتی» (Schrutean Compound) را به راهنمای زبانی خود اضافه می کند.
– عروسی سرخ در واقعیت رخ داده است
مارتین در کتاب هایش تا جایی که توانسته از داستان های واقعی الهام گرفته است. یکی از رخدادهای ناخوشایند در تاریخ اسکاتلند که باعث شد صحنه ی موسوم به «عروسی خونین» در فصل سوم این سریال شکل بگیرد واقعیت داشته است. در سال ۱۴۴۰، ویلیام ۱۶ ساله و فرمانروای داگلاس ها و برادر ۱۰ ساله اش توسط جیمز دوم، شاه نوجوان اسکاتلند به یک مهمانی دعوت شدند.
مشاوران شاه ویلیام و برادر کوچکش را از محل مهمانی بیرون برده و بعد از یک دادگاه نمایشی هر دوی آن ها را گردن زدند. این حادثه بعدها به «شام سیاه» معروف شد. همچنین «عروسی ارغوانی» که در آن جافری به قتل می رسد بر اساس یک رخداد واقعی ساخته شده است که بر اساس آن در سال ۱۱۵۳، شاهزاده یوتاس انگلیسی در یک مهمانی مسموم شده و به قتل می رسد.
– برخی اوقات طرفداران به کمک سازندگان آمدند
اگر چه مارتین یک دنیای باشکوه و پرشور را در مجموعه کتاب های «ترانه ی یخ و آتش» به تصویر کشیده اما در برخی از موارد چیزهایی را نیز فراموش کرده است. از این رو بنیوف و ریس در برخی از موارد از قوه ی تخیل خود استفاده کرده اند تا این جاهای خالی را پر کنند. برای مثال در فصل ششم، از طراحان لباس سریال خواسته شد که سگک خاصی را برای شخصیت هاولند رید (با بازی لئو ووندراف» طراحی کنند تا در طول صحنه های بازگشت به گذشته در مورد «برج شادی» (Tower of Joy) بپوشد.
مارتین در کتابش به این سگک اشاره ی مختصری با عنوان یک کروکودیل شبیه «مارمولک-شیر» کرده بود اما هیچ جزییات دیگری در مورد آن وجود نداشت. جالب این که علاقمندان به کتاب های مارتین در طول سال ها تصورات خود را از این سگک به تصویر کشیده بودند و بنیوف و ویس از همین تصویر برای سگک مورد نظر استفاده کردند.
– قدرت واقعی اسب ها
در فصل ششم، در نبرد سواره نظام سپاه جان اسنو و رمزی بولتون، جان اسنو در میدان نبرد تنها می ماند و سواران رمزی بولتون و اومبر با سرعت فراوان به سمت او حمله ور می شوند اما لشکر اسنو نیز به سرعت برای نجات او اقدام می کنند که این دو صحنه از به یاد ماندنی ترین صحنه های نبرد موسوم به «نبرد حرام زادگان» به شمار می آید.
البته اگر فکر می کنید که این صحنه ها با استفاده از پرده ی سبز گرفته شده است کاملاً در اشتباهید. در این صحنه بیش از ۸۰ اسب واقعی با سرعت تمام به سمت جان اسنو حرکت می کردند.
– «لیدی» پایان خوشی داشت
یکی از ناراحت کننده ترین صحنه های سریال در فصل اول رخ داد که در آن جافری دستور کشته شدن گرگ محبوب آریا استارک با نام «نایمریا» را صادر کرد. وقتی که سربازان نتوانستند این گرگ را پیدا کنند، ملکه سرسی دستور داد که گرگ سانسا با نام «لیدی» به جای او کشته شود.
اگر چه ند استارک مرگ سریع و آرامی را برای این گرگ زیبا رقم زد اما هنوز هم ناله ی دردناک او در صحنه ی آخر را به یاد می آوریم. در واقع سوفی ترنر در طول فیمبرداری عاشق این سگ شد و او را نزد خود برد.
– اجازه دهید صحنه پر از جنازه شود
چطور سازندگان فیلم چنین صحنه ی تاثیرگذاری از جنازه های انباشته شده روی هم را در طول نبرد موسوم به «نبرد حرام زادگان» در انتهای فصل ششم به تصویر کشیدند؟! یک ویدیوی منتشر شده از پشت صحنه ی این بخش از نبرد نشان می دهد که تمامی این جنازه ها در واقع آدمک هایی در اندازه های واقعی انسان بوده اند و هیچ جلوه های ویژه کامپیوتری برای آن به کار نرفته است.
برای این کار مانکن های بسیاری جمع شده و لباس های خاندان اومبر و زره خانواده ی بولتون به آن ها پوشانده شد. سپس لباس های آن ها را به گل و لای و خون غیرواقعی آغشته کرده و روی هم انباشته نمودند. حتی جنازه ی اسب هایی که در این نبرد دیده می شود نیز با استفاده از عروسک ساخته شده اند.
– ایگریت در واقع یک بانوی متشخص است
برخلاف چهره ی خشن و وحشی که از ایگریت در این سریال به تصویر کشیده شده است، درواقع رز لزلی بازیگر این نقش در یک قصر بزرگ شده است.
او دوران کودکی خود را در قصر «لیکلی هد» در نزدیکب آبردین اسکاتلند گذرانده زیرا پدرش سباستین لزلی رییس خاندان لزلی بوده و قصر فوق به مدت بیش از ۵۰۰ سال است در تملک این خانواده قرار دارد.
– معضل لنزهای تماسی بازیگران
در کتاب های «ترانه ی یخ و آتش»، دینریس تارگرین و برادرش وایسریس چشم های ارغوانی دارند و سازندگان سریال تصمیم گرفتند که این موضوع را در سریال بگنجانند. در کمال ناباوری امیلی کلارک با لنزهای ارغوانی مشکل زیادی داشت و این موضوع باعث شد که سازندگان سریال مجبور شوند تصاویر مربوط به دینریس را دوباره با چشم های آبی طبیعی او بگیرند.
البته این تنها داستان مربوط به چشم ها در این سریال نیست: در بسیاری از اپیزودهای فصل ششم سریال، آریا استارک (با بازی مایسی ویلیامز) در طول آموزش خود نزد مردان بدون چهره کور است. مایسی ویلیامز برای این که چنین شرایطی را به خوبی بازی کند در تمام صحنه ها از یک لنز تماسی مات به قطر ۱۶ میلی متر استفاده می کرد که تنها در صحنه های نبرد یک سوراخ کوچک در وسط آن برای داشتن دیدی محدود تعبیه شده بود.
– قلب اسب تهوع آور
شاید همه ی شما این صحنه را به یاد داشته باشید. در یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های فصل اول سریال، دینریس قلب یک اسب نر را برای بدست اوردن دل ریسس زنان دوثراکی به دندان می گیرد. جالب این که تهوع و انزجار امیلی کلارک در این صحنه واقعیت دارد.
قلب اسبی که وی می خورد در واقع از یک ماده ی چسبناک درست شد و یک شربت شیرین قرمز نیز به آن تزریق گردید تا در حین خوردن قلب توسط دینریس این شربت مانند خون از آن بیرون زده و صورت دینریس را بپوشاند. اما تنها شیرین بودن یک چیز نمی تواند به معنای قابل خوردن آن باشد. کلارک خود این ماده را «چیزی شبیه مربای منجمد شده» توصیف کرده و ادعا می کند که بارها در طول فیلم برداری این صحنه به وی حالت تهوع دست داده است.
– یک لنیستر همیشه بدهی خود را می پردازد
اگر چه تیریون و سرسی در این سریال مناقشات و درگیری های زیادی با هم داشتند اما پیتر دینکلیج و لینا هیدی، بازیگران این دو نقش مدت زیادی است که در زندگی واقعی دوستان نزدیکی هستند. نکته ی جالب تر این که دینکلیج به هیدی پیشنهاد داد که برای بازی در نقش سرسی لنیستر پیشقدم شود.
هیدی نیز پیشنهاد او را پذیرفت و نویسندگان فیلم نیز از جلسه ی آزمایش وی رضایت داشته و او را برای ایفای نقش سرسی لنیستر انتخاب کردند.
– خواندن کتاب کار بچه درس خوان ها است
اگر چه تاکنون ۶ فصل از این سریال بر اساس مجموعه داستان های «ترانه ی یخ و آتش» ساخته شده است اما در واقع تعداد زیادی از بازیگران سریال هنوز این کتاب ها را نخوانده اند. تاکنون ۵ جلد از این مجموعه کتاب توسط جورج آر آر مارتین منتشر شده و بازیگرانی مانند مایسی ویلیامز (در نقش آریا استارک)، لینا هیدی، پیتر دینکلیج یا لیام کانینگام (در نقش سِر داووس) هیچ کدام از این کتاب ها را نخوانده اند.
البته این موضوع با استقبال سازندگان سریال همراه شده است زیرا آن ها دوست ندارند که این بازیگران با داشتن پیشینه ی ذهنی از کتاب فوق وارد صحنه شوند زیرا تفاوت های بسیاری بین آن چه که در نسخه ی چاپی و نسخه ی تلویزیونی رخ می دهد وجود دارد. به همین دلیل هیچ کدام از بازیگران نمی دانند که کی نقششان به اتمام می رسد و بسیاری از آن ها با خواندن سناریوی هر فصل شگفت زده می شوند.
منبع :روزیاتو
دیدگاه بگذارید