در حالی که «آکادمی علوم و هنرهای سینما» یا همان اسکار خودمان بیشتر اوقات به فیلمهای انگلیسی زبان روی خوش نشان داده است، از سال ۱۹۵۶ که آکادمی اسکار بخش مجزایی برای فیلمهای خارجیزبان تاسیس کرد از مهمترین فیلمهای بینالمللی هم تجلیل شده است. فیلمسازانی مثل پدرو آلمادووار، ویتوریو دسیکا و آکیرا کوروساوا در کارنامهشان جایزهی اسکار برای بهترین فیلم بینالمللی (همان بهترین فیلم خارجی زبان سابق) را دریافت کردهاند.
از ابتدای قرن بیست و یکم فیلمهایی از سرتاسر دنیا در این بخش جایزه گرفتهاند. خیلی از این فیلمها بعد از گرفتن جایزهی اسکارشان تازه به شهرت جهانی رسیدند و اگر اسکار را دریافت نمیکردند شاید در این حد منتقدان آنها را ستایش نمیکردند و در فروش هم موفق نبودند. این فهرستی از فیلمهای خارجی زبان برندهی اسکار در هزارهی سوم است که به ترتیب از بهترین تا بدترین مرتب شدهاند.
انگل
عنوان اصلی: Parasite
کارگردان: بونگ جون هو
سال ساخت: ۲۰۱۹
محصول کره جنوبی
فیلم «انگل» با اسکارهایی که سال ۲۰۲۰ کسب کرد تبدیل به یکی از مهمترین و برجستهترین فیلمهای خارجی زبان قرن بیست و یکم شد. فیلم نه تنها جایزهی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را به دست آورد که در یک اتفاق تاریخی اسکار بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم سال هم نصیبش شد. فیلم «انگل» به لحاظ روایت، بازیهای هنرمندانهی بازیگران و توانایی به چالش کشیدن حساسیتهای طبقاتی معاصر نه تنها بهترین فیلم خارجیزبان ۲۰۱۹ که یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر است. داستان یک خانوادهی فقیر که از هوش و تواناییشان برای بیرون کشیدن خودشان از منجلاب استفاده نمیکنند تا این که شانس در خانهشان را میزند و پسرشان به عنوان معلم سرخانهی یک خانوادهی ثروتمند استخدام میشود. پسر تلاش میکند تا خواهر و پدر و مادرش را هم به نحوی به آن خانه بیاورد. رابطهای انگلوار میان این خانواده و خانوادهی ثروتمند شکل میگیرد که نتایج تراژیکی دارد.
روما
عنوان اصلی: Roma
کارگردان: آلفونسو کوارون
سال ساخت: ۲۰۱۹
محصول مکزیک
آلفونسو کوارون کارگردان مشهور مکزیکی برای نود و یکمین اسکار فیلم «روما» را معرفی کرد که برندهی بهترین فیلم بخش بینالملل شد. منتقدان این فیلم را یک دستاورد تکنیکی بزرگ میدانند. «روما» نامزد چند جایزهی اسکار شد و در نهایت سه جایزه را به خانه برد. یک فیلم شاعرانه که به روش سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. فیلمی که اقتباسی آزاد از تجربهی بزرگ شدن خود کوارون در مکزیکوسیتی دههی هفتاد بود. «روما» یکی از بزرگترین دستاوردهای کارگردانی هزارهی سوم است. به علاوه از این جهت هم اهمیت دارد که تاریخساز شد و عنوان اولین فیلم مکزیکی که برندهی اسکار میشد را از آن خودش کرد. داستان فیلم «روما» متمرکز بر خدمتکار یک خانوادهی طبقهی متوسط مکزیک است و در خلال قصهی زن با وضعیت اجتماعی و سیاسی مکزیک آن دهه آشنا میشویم.
ببر خیزان، اژدهای پنهان
عنوان اصلی: Crouching Tiger, Hidden Dragon
کارگردان: آنگ لی
سال ساخت: ۲۰۰۰
محصول تایوان
اولین فیلمی که در قرن بیست و یکم توانست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را نصیب خودش کند از سمت تایوان معرفی شده بود. آنگ لی از آن سال تا امروز فیلمهای مهمی مثل «کوهستان بروکبک» و «زندگی پای» ساخته و شهرت زیادی کسب کرده اما سال ۲۰۰۰ هنوز کارگردان شناخته شدهای در جهان نبود. فیلم برندهی سه جایزهی اسکار دیگر علاوه بر اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد و در کل نامزد ده جایزهی اسکار شده بود از جمله نامزد بهترین فیلم. فیلم برای تفسیر منحصر به فرد و هنرمندانهاش از هنرهای رزمی مشهور شد و در گیشهی سینماهای جهان به فروش فوقالعادهی دست پیدا کرد. بعد از بیست سال هنوز هم فیلم محبوبی است. داستان یک جنگجوی جوان چینی که از یک شمشیرباز مشهور شمشیری را میدزدد و بعد پا به جهان ماجراجویانهی رمانتیکی میگذارد.
جدایی نادر از سیمین
عنوان اصلی: A Separation
کارگردان: اصغر فرهادی
سال ساخت: ۲۰۱۱
محصول ایران
ایران اولین اسکارش را از هشتاد و پنجمین مراسم آکادمی با این فیلم اصغر فرهادی دریافت کرد. فیلم روی خانوادهای تمرکز داشت که بعد از تصمیم زن و مرد قصه یعنی سیمین و نادر برای جدایی یک مرحلهی گذار را طی میکند. وسط این جدایی پرآشوب دختر نوجوان این زوج و پدر پیر نادر که آلزایمر دارد هم گیر افتادهاند. درست مثل فیلمهای دیگرش این جا هم اصغر فرهادی واقعیتهای تند و تلخ زندگی را به فرم اندوه احساسی و اجتماعی و اقتصادی در حین تجربههای کاراکترهایش بیان میکند. قطعا فیلم فوقالعادهای است که با جایزهی اسکار به آن چه استحقاقش بود در غرب رسید. «جدایی» یکی از بهترین فیلمهای این فهرست است.
ایدا
عنوان اصلی: Ida
کارگردان: پاول پاولیکوفسکی
سال ساخت: ۲۰۱۴
محصول لهستان
این فیلم که توسط فیلمساز لهستانی پاول پاولیکوفسکی ساخته شد نامزد جایزهی بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلم خارجی زبان از هشتاد و هفتمین مراسم اسکار بود که برای این دومی جایزهی اسکار را از آن خودش کرد. یکی دیگر از فیلمهای هزارهی سوم که سیاه و سفید فیلمبرداری شده. «ایدا» فیلمی مجذوبکننده و درگیرکننده دربارهی دختری به نام ایداست که تازه بالغ شده و دربارهی گذشتهاش در دوران جنگ جهانی دوم چیزهایی متوجه میشود. فیلم خیلی فشرده اتفاقاتش را روایت میکند و مدت زمان آن کمتر از ۹۰ دقیقه است. این فیلمی موشکافانه از کارگردانی جدی و مستعد است و قطعا یکی از بهترین فیلمهایی که برندهی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان قرن بیست و یکم شد. پاولیکوفسکی دو سال پیش با فیلم «جنگ سرد» دوباره نامزد اسکار شد که هر چند اسکار نبرد اما آن فیلم هم تحسینهای زیادی به دنبال داشت.
فروشنده
عنوان اصلی: The Salesman
کارگردان: اصغر فرهادی
سال ساخت: ۲۰۱۶
محصول ایران
این فیلم اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را در هشتاد و نهمین مراسم اسکار برای اصغر فرهادی به ارمغان آورد و فرهادی را تبدیل به تنها کارگردان این فهرست کرد که دو فیلم اسکاری دارد در هزارهی سوم در بخش بهترین فیلم خارجی زبان داشته است. فرهادی دوباره «فروشنده» را با همان حس و حال رئالیستیاش میسازد. با همان تنشی که مخصوص فیلمهای فرهادی است. فیلم یکجور داستان در داستان است که انگار آینهای برای نمایشنامهی معروف «مرگ فروشنده» شده است. فیلمی است که زیرکانه ساخته شده و با این حال آنقدر هیجان دارد که تماشاگر را تا انتها بیقرار روی صندلیاش نگهدارد. عماد کارگردان تئاتر و همسرش بازیگر است. آنها در پی خراب شدن خانهشان به خانهای دیگر به طور موقت اسبابکشی میکنند اما برای زن در خانهی جدید اتفاقی میافتد که خانواده را تحتتاثیر قرار میدهد.
عشق
عنوان اصلی: Amour
کارگردان: میشاییل هانکه
سال ساخت: ۲۰۱۲
محصول فرانسه
میشاییل هانکه کارگردان اتریشی این فیلم را با بازی ژان لویی ترینیتیان ساخت اما از طرف فرانسه به هشتاد و پنجمین مراسم اسکار معرفی شد و جایزهی بهترین فیلم بخش خارجی زبان را هم از آن خودش کرد. به جز آن فیلم در چهار بخش دیگر هم نامزد دریافت جایزهی اسکار شد. میشاییل هانکه یکی از کارگردانان نمادین اروپاست. فیلم «عشق» داستان یک زوج پاریسی مسن را روایت میکند که زن از بیماری و حملات ناشی از آن رنج میبرد. داستان امتحانی انسانی و دردناک برای عشق جاودانه. «عشق» فیلمی چالشبرانگیز و قابل ستایش از کارگردانی است که همهی مرزها را کنار میزند.
پسر شائول
عنوان اصلی: Son of Saul
کارگردان: لازلو نمش
سال ساخت: ۲۰۱۵
محصول مجارستان
اولین فیلم مجارستانی که در قرن بیست و یکم توانست اسکار را به خانه ببرد «پسر شائول» بود که توسط لازلو نمش ساخته شده بود. یک فیلم هولوکاستی که اصلا شبیه فیلمهای دیگری که دربارهای این سوژه ساخته میشوند، نبود. فیلم یک روز از زندگی یک زندانی مجارستان در آشویتس را روایت میکند که وظیفهاش رسیدگی به جنازهها بعد از اتاق گاز است. شائول در تلاش است جنازهی کودکی را که مدعی است پسر اوست از دست ماموران آلمانی پنهان کرده و او را مخفیانه و مطابق تشریفات مذهبی دین یهود دفن کند. حرکت دوربین پرانرژی فیلم اکثر اوقات روی صورت کاراکتر اصلی است که باعث میشود فیلمی با فرمی متفاوت دربارهی سوژهی هولوکاست ببینیم. فیلم زاویه نگاه برانگیزانندهای هم به زندگی و هم به مرگ دارد. این فیلمی است که باید دیدنش را تجربه کنید.
سرزمین هیچکس
عنوان اصلی: No Man’s Land
کارگردان: دنیس تانوویچ
سال ساخت: ۲۰۰۱
محصول بوسنی
این فیلم توسط بوسنی هرزگوین به اسکار معرفی شد. فیلم دنیس تانوویچ با نام «سرزمین هیچکس» یک اثر جنگی بود که داستان سه سرباز را روایت میکرد که در گروههای متخاصم در جنگ بوسنی روبهروی هم قرار داشتند. آنها میبینند که پشت خطوط دشمن در یک منطقه با هم گیر افتادهاند. کارگردان واقعا فیلم را در روزهای جنگ فیلمبرداری کرده بود که همین باعث شده سکانسهای فیلم آن حس اضطراری بودن و خطر را در خودشان داشته باشند. فیلمی نیرومند که با زیباییشناسی خودش جنگ بوسنی را تصویر میکند. این فیلمی نفسگیر و یک اثر جنگی میخکوبکننده است. فیلم به رخدادهای دیوانهوار برآمده از خودشیفتگی بیمارگونهی قومی-نژادی منجر به فروپاشی یوگسلاوی سابق میپردازد و نشان میدهد چهگونه کسانی که تا دیروز همکار و همسایه بودند و پدران و مادرانشان در برابر ارتش و سپاه اس اس آلمان نازی همرزم بودهاند، رو به کشتار یکدیگر آوردهاند.
زندگی دیگران
عنوان اصلی: The Lives of Others
کارگردان: فلورین هنکل دونرسمارک
سال ساخت: ۲۰۰۶
محصول آلمان
فلورین هنکل دونرسمارک کارگردان برجستهی سینمای آلمان سال ۲۰۰۶ برای فیلم «زندگی دیگران» اسکار بهترین فیلم بینالمللی را دریافت کرد. فیلم تصویری عمیقا رئالیستی از آلمان شرقی در روزهای پایانی جنگ سرد ارائه میدهد. فیلم طبقات اجتماعی مختلف آلمان شرقی را مورد بررسی قرار میدهد و کارگردان در گذشتهی درهمشکستهی کشورش تفحص میکند. این فیلم که زمانش بیش از دو ساعت است، برای دیدن نیاز به صبر دارد اما در انتها تصویری غنی از تاریخ آلمان به شما میدهد. داستان بازجوی ارشد اشتازی، پلیس امنیت جمهوری دمکراتیک آلمان که به حکومت سوسیالیستی آلمان شرقی باور دارد. او مامور زیر نظر گرفتن زندگی گئورگ دریمن یک کارگردان تئاتر میشود که مقامات ارشد نیروی امنیتی، به توصیهی وزیر فرهنگ و هنر آلمان شرقی، در پی یافتن بهانهای برای ایجاد محدودیت و خانهنشین کردنش هستند. آنها ماموریت پیدا کردن شواهدی برای اثبات ناهنجاری گئورگ دریمن را به گئرد وایسلر، بازجوی ارشد پلیس امنیتی اشتازی محول میکنند.
زیبایی بزرگ
عنوان اصلی: The Great Beauty
کارگردان: پائولو سورنتینو
سال ساخت: ۲۰۱۳
محصول ایتالیا
فیلم کارگردان ایتالیایی پائولو سورنتینو سال ۲۰۱۳ توانست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را از آن خودش کند. این فیلمی به سبک فیلمهای قدیمی ایتالیایی مثل شاهکار فدریکو فلینی، «هشت و نیم»، است. تمرکز فیلم روی مردی پا به سن گذاشته به نام گامباردلاست. یک روزنامهنگار و نویسندهی خوشگذران که تولد ۶۵ سالگیاش همزمان میشود با شوکی که از گذشته به او وارد میشود. مرد ناگهان خودش را در وضعیت روحی و شرایطی مییابد که به طور غیرمنتظرهای زندگی اش تکان خورده و تفکرش نسبت به خودش و بقیهی آدمهای اطرافش تغییر کرده است.
جاعلان
عنوان اصلی: The Counterfeiters
کارگردان: اشتفان روزویتسکی
سال ساخت: ۲۰۰۷
محصول اتریش
در هشتادمین مراسم اسکار فیلم اتریشی «جاعلان» برندهی اسکار بخش بهترین فیلم خارجی زبان شد. این هم یکی دیگر از فیلمهای این فهرست است که باز هم با مفهوم هولوکاست دست و پنجه نرم میکند. فیلم دربارهی زندگی واقعی و تجربیات یک جاعل یهودی است که با جعل اسناد و مدارک نازیها از هولوکاست نجات پیدا میکند. این فیلم به دلیل داستان مرسوم و معمولیاش، فیلمبرداری ساده و استفاده از فلاشبک که در بقیهی فیلمهای هولوکاستی هم دیده میشود در ردهی سیزدهم این فهرست قرار گرفته است.
زن شگفتانگیز
عنوان اصلی: A Fantastic Woman
کارگردان: سباستین للیو
سال ساخت: ۲۰۱۷
محصول شیلی
شیلی اولین اسکارش را سال ۲۰۱۷ در بخش بهترین فیلم خارجی زبان با فیلم «زن شگفتانگیز» دریافت کرد. فیلم داستان زندگی مارینا را روایت میکند. او یک پیشخدمت و گاهی خواننده است که بعد از مرگ دوست پسرش مسیر زندگیاش تغییر میکند و به دیلیل تراجنسی بودن با جامعهی شیلی و اطرافیانش دچار تعارض میشود. در تاریخ آکادمی اسکار به دلیل مضمونی که فیلم دارد از اهمیت خاصی برخوردار است.
راز درون چشمان آنها
عنوان اصلی: The Secret in Their Eyes
کارگردان: خوان خوزه کامپانلا
سال ساخت: ۲۰۰۹
محصول آرژانتین
این فیلم آرژانتینی برندهی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان اقتباسی از رمانی است که اتفاقا نویسندهاش هم در نوشتن فیلمنامه مشارکت داشته است. فیلم دربارهی بازجوییهایی دربارهی یک جنایت مخوف در دههی هفتاد است. به علاوه وضعیت عدم ثبات آرژانتین را در آن دوران نشان میدهد. این فیلمی متعجبکننده است که تماشاگر را مفتون میکند و داستان اسرارآمیز آن شبیه هیچکدام از فیلمهای دیگر این فهرست نیست.
هیچکجا در آفریقا
عنوان اصلی: Nowhere in Africa
کارگردان: کارولین لینک
سال ساخت: ۲۰۰۲
محصول آلمان
در هزارهی سوم این اولین فیلم آلمانی است که مورد توجه اسکار قرار گرفت و توانست اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را در سال ۲۰۰۲ به خانه ببرد. کارولین لینک هم اولین کارگردان زن قرن بیست و یکم بود که این جایزه را دریافت کرد. فیلم براساس خاطرات یک زن یهودی-آلمانی ساخته شده که خانوادهاش بعد از جنگ جهانی دوم برای فرار از شکنجه و آزار و اذیتها به کنیا میروند. «هیچ کجا در آفریقا» فیلمی باشکوه و رمانتیک است که تجربهی این خانواده را در حین دست و پنجه نرمکردنشان با تغییرات احساسی و جغرافیایی به تصویر میکشد.
دریای درون
عنوان اصلی: The Sea Inside
کارگردان: الخاندرو آمنابار
سال ساخت: ۲۰۰۴
محصول اسپانیا
فیلم اقتباسی از داستان واقعی زندگی رامون سامپدروست که خاویر باردم نقشاش را بازی میکند. رامون سامپدرو ملوان جوانی است که در یک حادثه دچار شکستگی استخوان گردن، قطع نخاع و فلج کامل پایینتر از گردن میشود. او به مدت ۲۸ سال تلاش کرد تا دادگاه، حق مرگ آسان را برای او به رسمیت بشناسد؛ تا بتواند به زندگی خودش پایان دهد. او قانون اروپا را برای نزدیک به سه دهه به چالش کشید. خاویر باردم در این فیلم از آن شمایل شیک و زیبای همیشگیاش فاصله میگیرد. فیلم متاثرکنندهای است که یک جور سبکباری یا کمدی هم در آن وجود دارد. شبیه همان چیزی که در زندگی واقعی هم میبینیم. موضوع سنگین آن با بازیهای فوقالعاده باعث شده که فیلمی شود که استحقاق اسکار را دارد.
توتسی
عنوان اصلی: Tsotsi
کارگردان: گاوین هود
سال ساخت: ۲۰۰۵
محصول آفریقای جنوبی
تنها فیلمی که از قارهی آفریقا در این فهرست حضور دارد «توتسی» ساختهی گاوین هود است که سال ۲۰۰۵ جایزهی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را گرفت. فیلم در محلههای پست و جنوب شهر آفریقای جنوبی میگذرد و اسم قهرمانش توتسی است. توتسی جوانی تبهکار است که بعد از ارتکاب یک حرکت مجرمانهی ناموفق، مسئول نگهداری نوزادی میشود. این ماجرا باعث تغییراتی در زندگی توتسی میشود که او را در مسیر درستکاری قرار میدهد. زبانهای آفریقایی گوناگون در فیلم وجود دارند و نماهایی را به تصویر میکشد که برای تماشاگر غربی ناآشناست. فیلم استحقاق دریافت اسکار را داشت.
هجوم بربرها
عنوان اصلی: The Barbarian Invasions
کارگردان: دنی آرکان
سال ساخت: ۲۰۰۳
محصول کانادا
این فیلم علاوه بر بردن اسکار بهترین فیلم بینالمللی نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین فیلمنامه هم شد. این اولین باری بود که کانادا جایزهی اسکار را به خانه میبرد. این فیلم در حقیقت دنبالهای بر اثر دیگری بود که آرکان پیش از این ساخته بود. «هجوم بربرها» دربارهی مردی به نام رمی است که به بیماری سرطان مبتلاست و در بیمارستان بستری است. زن رمی به دلیل اشتباهات رمی از او جدا شده و پسر و دخترش که بزرگ شدهاند در انگلیس و استرالیا زندگی میکنند. زن رمی و پسرش برای دیدن او به بیمارستان میروند و تعدادی از همکاران سابقش نیز از او عیادت میکنند. اما قهرمان فیلم در حقیقت سباستین میانسال پسر رمی است که بعد از سالها به مونترال برگشته است. فیلم به شکاف میان نسلها میپردازد. از آن فیلمهای انسانگریزانه است که میشود عاشقش شد یا از آن متنفر شد.
در دنیای بهتر
عنوان اصلی: In a Better World
کارگردان: سوزان بیر
سال ساخت: ۲۰۱۰
محصول دانمارک
و بالاخره یک کارگردان زن دیگر در این فهرست که توانست با فیلمش جایزهی اسکار بهترین فیلم بینالمللی را به خانه ببرد. سوزان بیر، کارگردان دانمارکی تریلری مدرن و پرتنش ساخته که داستانش بین دکتری که در کمپ پناهندگان سودان کار میکند و پسر نوجوانش که در دانمارک زندگی میکند دائم در رفت و آمد است. هر کدام از آنها قضاوت خودشان را دربارهی مسیر صحیح زندگی دارند. ایدهها و تم فیلم کاملا برانگیزاننده هستند اما توسعهی داستانی آن کمی آزاردهنده است. به همین دلیل فیلم در اواخر این فهرست قرار گرفته است.
عزیمتها
عنوان اصلی: Departures
کارگردان: یوجیرو تاکیتا
سال ساخت: ۲۰۰۸
محصول ژاپن
این فیلم اقتباسی آزاد از رمان تابوتساز اثر شینمون آئوکی میباشد و داستان ویولنیستی را روایت میکند که پس از شکست در حرفهی خودش، به زادگاهش برمیگردد و علیرغم میل اطرافیان، به امور کفن و دفن به شیوهی سنتی مشغول میشود. فیلم ژاپنی است. مربوط به فرهنگی که دربارهی مرگ عقاید خاص خودشان را دارند. «عزیمتها» سفر قهرمانش را به تصویر میکشد در حالی که او با کار جدیدش ارتباط برقرار میکند. فیلم گاهی بیش از حد احساساتی و گاهی هم بیش از حد قابل پیشبینی است و درنتیجه انتخابی کمی خارج از انتظار برای اسکار بود.
منبع:digikala.com
دیدگاه بگذارید