Widows (بیوگان)


خلاصه داستان:

هنگامی که چهار دزد مسلح در آخرین ماموریت سرقت‎شان به طور ناگهانی کشته می‎شوند ، تنها همسران آنهاست که می‎توانند ماموریت ناتمام‎شان را به پایان برسانند. اما در این بین مشکلاتی به وجود می‎آید که…


تصاویر فیلم:

خلاصه نظر منتقدان:
اریک کوهن – Indiewire (امتیاز 9.1 از 10)

در نهایت، «بیوگان» به خوبی خود را نشان می‌دهد همانطور که «مک کوئین» بن‌مایه‌ی اثر را با سرگرمی سطح بالا ترکیب می‌کند. فیلم با موضوعاتی پیچیده همچون جنسیت‌گرایی، خشونت پلیس، ازدواج بین دو نژاد مختلف و … دست و پنجه نرم می‌کند و تمام آن‌ها را در قالب تیراندازی و تعقیب و گریز در ماشین نشان می‌دهد.

سارا کورچاک – Consequence of Sound (امتیاز 91 از 10)

فیلم بسیار سرگرم‌کننده و غافلگیرکنننده است اما «بیوگان» در عدم جهت‌گیری سیاسی چندان موفق نیست.

فینولا هالیگان – Screen International (امتیاز 9 از 10)

عنصر اصلی که باعث تفاوت اثر می‌شود – با توجه به شخصیت‌پردازی‌های قوی مک‌کوئین در گذشته – این است که هر کدام از شخصیت‌های متعدد اثر به صورت کامل و آماده عرضه شده اند.

کریستوفر شوبرت – The Film Stage (امتیاز 8.3 از 10)

این اثر سرگرمی دقیق است، یک فیلم جذاب و نفس‌گیر با گروه بازیگری سطح بالا، فیلم‌نامه‌ای بسیار هوشمندانه و همچنین موضع‌های اجتماعی غیرقابل انکار که ما را به یاد بزرگان این سبک همچون «ارتباط فرانسوی»(The French Connection)، «مخصمه»(Heat) می‌اندازد. البته فیلم هیچ‌وقت به آن‌ فیلم‌ها نمی‌رسد اما نباید اشتباه کنید و این اثر را دست کم بگیرید.

بنجامین لی – The Guardian (امتیاز 8 از 10)

تعداد زیادی شخصیت در این اثر حضور دارند و فیلمنامه‌ی «مک کوئین» و «فلین» توانسته تا به تمامی آن‌ها اجازه‌ی حضور در صحنه بدهد به‌گونه‌ای که هر کدام توان عرضه خود را داشته باشند و با توجه به بازیگران سطح بالا، فیلم نتیجه‌ی این کار خود را نیز به خوبی می‌گیرد.

ای. اولیور ویتنی – ScreenCrush (امتیاز 8 از 10)

اگرچه «بیوگان» همچون اثر قبلی آقای مک‌کوئین استثنایی نیست اما سبک خاص او باعث شده تا اثر بیش از هر فیلم استودیویی ای در این ژانر قرار بگیرد. فیلم یک اثر پاپ کورنی درجه‌ی یک است که شما را به اوج می‌برد و موضوعی تامل‌برانگیز به شما می‌دهد تا کمی بر روی آن فکر کنید.

جیسون بیلی – The Playlist (امتیاز 7.5 از 10)

«بیوگان» بی‌شک فیلم خوبی است. اما در بسیاری از لحظات به نظر می‌رسد که «مک کوئین» در شک بوده که قصد داشته یک اثر هنری بسازد یا یک پوستر.

جک کول – Slant Magazine (امتیاز 7.5 از 10)

علی‌رغم تمام نقاط ضعفش، «بیوگان» جذاب‌ترین اثر ساخته شده توسط «استیو مک کوئین» تا به امروز است، تصویری از این کارگردان که غرایز تجاری خود را تا حدی نادیده می‌گیرد تا به چیزی بالاتر برسد.

اون گلیبرمن – Variety (امتیاز 7 از 10)

«بیوگان» علی‌رغم اینکه فیلم تازه و بدیعی است و بسیار هم سرگرم‌کننده است، قرار نیست تا جای زیادی بالا برود.


نقد و بررسی فیلم به قلم Todd McCarthy (تاد مککارتی)

نشریه هالیوود ریپوتر

نمره 9 از 10

«وایولا دیویس» گروهی را در فیلم هیجانی زنانه‌ی «استیو مک کوئین» رهبری می‌کند که اولین ساخته‌ی او پس از «12 سال بردگی»(12 Years a Slave) است.

چیزی که می‌توانست یک فیلم جنایی-هیجان‌انگیز قوی درباره‌ی زنان داغ‌دیده باشد که کارها را زیر دست خود می‌گیرند، به وسیله‌ی درهم آمیخته‌شدن با مسائل نژادی، سیاسی و جنسیتی تبدیل به اثری بسیار بزرگ‌تر شده است. کارگردان این اثر یعنی آقای «استیو مک‌کوئین» که برای اولین بار است که همچین اثری در این ژانر را می‌سازد توانسته تا کیفیت و تنش هر یک از سکانس‌ها را به وسیله‌ی تمهیدات متعدد و خاص دو و یا 3 برابر کند و در نتیجه‌ی آن یک تصویر قوی از شیکاگوی مترصد جنایت ارائه کند. چشم‌انداز تجاری چندان برای این اثر زن-محور و اکشن مطرح نیست.

«بیوگان»(Widows) که توسط خود استیو مک‌کوئین و همچنین نویسنده‌ی فیلم «دختر گم‌شده»(Gone Girl) نوشته شدن است بر اساس دو فصل 6 قسمتی از یک سریال بریتانیایی که توسط «لیندا لا پلنت» نوشته شده و در سال 1983 و 1985 پخش شده بود، ساخته شده است. «لیندا لا پلنت» در سال 1985 داستان این اثر را به صورت یک رمان نیز نوشت و منتشر کرد. او را بیشتر برای نوشتن یک اثر کلاسیک تلوزیون بریتانیا یعنی «مظنون اصلی»(Prime Suspect) می‌شناسند.

«استیو مک‌کوئین» در اینجا به نظر تلاش زیادی دارد تا درام اثر را در تمام لحظات آن در سطح بالایی نگه دارد. بیشتر فیلم‌سازان از اینکه صرفا داستان اصلی را روایت کنند راضی می‌بودند که صد البته درگیرکننده بوده و تا جایی که توان هم داشت اثر خوبی از کار در می‌آمد. اما «مک کوئین» در اولین اثر خود بعد از «12 سال بردگی» که 5 سال پیش به روی پرده رفته بود توانسته تا تنش و درام را در هر سکانس، شاید حتی هر شات از اثر حفظ کند، به‌گونه‌ای که ثابت می‌کند توانایی ارائه‌ی کامل هیجان سینمایی در عین توجه کامل به مفاهیم مورد علاقه‌ش در داستان را دارد.

کارگردان تعداد زیادی صحنه‌ی مهم را باسرعت زیادی در دقایق ابتدایی اثر بدون وقفه به ما نشان می‌دهد. «ورونیکا»(وایولا دیویس) و همسرش «هری»(لیام نیسون) در آپارتمان خود مشغول عشق‌بازی شدید هستند. «لیندا»(میشل رودریگز) به سمت مغازه‌ی لباس‌فروشی‌ش می‌رود. «آلیس»(الیزابت دبیسکی) دوست‌پسر بدبخت و ذلیلی دارد در حالی که «بل»(کریتینا اریوو) یک آرایشگر است. تمام زنان حاضر در این اثر داغدیده هستند؛ شوهرانشان در یک انفجار بزرگ کشته شده اند.

تمرکز اصلی اثر بر روی «ورونیکا» است، کسی که به نظر بیشتر از همه داغدار است اما خیلی زود متوجه می‌شود که به نظر قرار است چیز بیشتری نیز از دست بدهد چرا که رئیس یکی از گروه‌های مافیایی محلی یعنی «جمال»(برایان تری هنری) به وی اطلاع می‌دهد که شوهر فقیدش چیزی در حدود 2 میلیون دلار به او قرض دارد و اگر «ورونیکا» تا آخر ماه این مبلغ را باز نگرداند، آدم‌کش خشن او یعنی «جاتیمی»(دنیل کالویا در هیبتی بسیار مهیب و ترسناک) اطمینان حاصل خواهد کرد که این آخرین باری است که او قرضی را پرداخت نمی‌کند.

همچنین در گیر و دار این قضایا افراد دیگری مثل یک سیاستمدار شیکاگویی به نام «تام مولیگان»(رابرت دووال) و پسرش یعنی جک(کالین فارل) نیز درگیر هستند. این افراد می‌دانند که دوران‌شان نزدیک به سر رسیدن است و راه هایی که قبلا از طریق آن انتخابات را می‌بردند دیگر جوابگو نخواهد بود. اما آن‌ها همچنان به هر قیمتی که شده، حتی خشونت بسیار زیاد قصد دارد که حتی به مدت خیلی کمی دیگر در این بازی بمانند.

تقریبا از اوایل اثر مسائلی شروع به گسترش می‌کنند که بهتر است درباره‌ آن‌ها صحبت نکنیم‌ چرا که مهم‌ترین این اتفاقات بسیار غیرمنتظره هستند و از طرقی روایت داستان را کامل می‌کنند که باعث غنی‌تر شدن درام اثر نیز می‌شود تا اینکه صرفا یک سوپرایز بزرگ باشد. در عین حال، می‌توان گفت که «ورونیکا» چیزی را درباره‌ی کار و شغل همسرش کشف می‌کند که قبلا از آن خبر نداشت، چیز یکه باعث می‌شود زنان متوجه شوند همگی اشتباه می‌کردند و علی‌رغم نداشتن هیچ‌گونه تجربه‌ای در حل و فصل کردن چیزی، این ریسک را به جان می‌خرند که برای انتقام تلاش کنند و ارزش خود را پیدا کنند. عامل محرک آن‌ها بسیار معقول و قابل‌باور است.

«ورونیکا»یی که وایولا دیویس خلق کرده است قربانی یک دروغ و فریب بلندمدت است و در عین حال زیر یک غم دوسویه نیز قرار دارد. او در مرکز این داستان قرار می‌گیرد، نیاز او به انتقام‌جویی، درک‌شدن و در نهایت زنده ماندن قوی‌ترین محرک بین تمامی زنان در این اثر است. استوار و محکم، غیرقابل‌توقف و قوی، «ورونیکا» همان محوری است که اکشن اثر حول آن می‌چرخد و «دیویس» نیز به طرز زیبایی این نقش را ایفا کرده است.

«استیو مک‌کوئین» به عنوان کارگردان و همچنین «شان بابیت» به عنوان فیلم‌بردار اثر راه‌های عجیب و خوبی پیدا می‌کنند تا صحنه‌های یکسان و مشابه را به شکل متفاوتی فیلم‌برداری کنند. یکی از این صحنه‌ها جایی است که سیاست‌مداری که «فارل» نقش آن را باز می‌کند به همراه دستیارش در ماشین در حال یک مکالمه‌ی طولانی هستند و ما آن‌ها را نمی‌بینیم، دوربین در عوض صحنه را از جلو و بالا نشان می‌دهد تا به خوبی تفاوت اقتصادی یک سیاست‌مدار با دیگران را به تصویر بکشد. این زوج یعنی کارگردان و فیلم‌بردار موفق شده اند تا صحنه‌های اکشن را نیز به کیفیت دیگر لحظات فیلمبرداری کنند.

«بیوگان» از آنجایی که ماده‌ی اصلی و بن‌مایه‌ی اثر را برای مقاصد سیاسی تقویت کرده است، یک اثر قوی در ژانر مشخص خود است که به وسیله‌ی طراحان آن که شخصیت‌ها و مناصب اجتماعی را متفاوت به تصویر کشیده اند تبدیل به اثری قابل شده است. همانطور که معمولاً در آثار ملودرام دهه‌های 40 و 50 میلادی نیز مشاهده می‌کردیم، یک اثر جنایی کوچک باعث شده با چیزی که یک جامعه را عذاب می‌دهد بهتر آشنا شویم.

مترجم :امید بصیری


ممکن است شما دوست داشته باشید

1

دیدگاه بگذارید

Please Login to comment
1 Comment threads
0 Thread replies
0 Followers
 
Most reacted comment
Hottest comment thread
1 Comment authors
hamlet Recent comment authors
  Subscribe  
Notify of
hamlet
Member
Member
hamlet

هرچند که این فیلم یک اثر شاهکار و یک فیلم بی نقص نیست با این حال بنظرم بین فیلم ها و نه انیمیشن ها همچنان بهترین فیلم سال بود و نکته عجیب اینکه این فیلم در فصل جوایز نادیده گرفته شده و البته شاید در جایی که از فیلمی مثل پلنگ سیاه این چنین ستایش می کنند نباید توقع داشته باشیم که ارزش های این فیلم هم دیده شود بنظرم این فیلم یک گام رو به جلو برای استیو مک کوئین بود ، اثری تر و تمیز با دوربین و تدوین بسیار خوب ، کارگردان با اینکه میتوانست این فیلم… ادامه »