خلاصه داستان:
پت سولیتانو که قبلاً یک معلم بوده است، بعد از این که از موسسه درمان بیماران روانی مرخص می شود، برای ادامه زندگی نزد والدینش می رود و سعی می کند تا با همسر سابقش آشتی کند. پت با تیفانی آشنا می شود. تیفانی دختری مرموز با مشکلات خاص خودش است و بعد از آشنایی
بازیگران:
تصاویر فیلم:
نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)
نمره 9 از 10
دفترچه ای با خطوط نقره ای یک کمدی رمانتیک بزرگسالانه عجیب و غریب است که استاندارد های ریتم در این ژانر را زیر پا می گذارد. اگر چه که فیلم بامزه ای است، اما طنز موجود در آن دارای حد و مرز است و البته متفاوت با کارهایی که از الکساندر پین می شناسیم، نیست. کارگردان، دیوید اُ. راسل است که آن قدر فیلمساز متغیری است که احتمالاً دیگر نمونه اش پیدا نشود. فیلم های او به ذاته منحصر به فرد و خاص هستند. وقتی بخواهی دفترچه ای با خطوط نقره ای را با دیگر کارهای راسل مقایسه کنی بیشتر ویژگی های فیلم خوش و بش با بدبختی (Flirting with Disaster) به ذهن می آید تا فیلم جنگجو (Fighter) . در آخر٬ این فیلمی جذاب، نشاط آور و زندگی بخش است که به بینندگان یادآوری می کند که می شود در یک کمدی رمانتیک، کارهای جالب انجام داد و در عین حال هم به استانداردهای اصلی این ژانر وفادار باقی ماند.
هر چند که ممکن است بعید به نظر برسد، اما دفترچه ای با خطوط نقره ای، موضوع ابتلا به یک بیماری روانی را به عنوان شاکله اصلی رومانس در فیلم مورد استفاده قرار می دهد. در این فیلم، با اختلال شخصیتی کاراکتر اصلی، با احترام برخورد می شود. نه خیلی به آن بال و پر داده می شود و نه خیلی شوخی های سطحی و نوجوانانه با آن می شود. در حدود دو سوم از زمان فیلم دفترچه ای با خطوط نقره ای در مورد کاراکتری است که هر روز با این اختلال که به یک باره از حالت شادی به افسردگی می رسد، سر و کار دارد. از خوردن داروهایش امتناع می کند چرا که بدون آن ها احساس «روشنگری» بیشتری می کند. گاهی با روانشناس خود صحبت می کند اما گاهی هم به یک باره تصمیم می گیرد درون گرا باشد. تلاش می کند تا خیلی به سر حد بالای شادی یا به حد پایین افسردگی نرسد. وقتی فیلم آغاز می شود، پت سولیتانو (با بازی بردلی کوپر) تازه قرار است از بیمارستانی که برای هشت ماه در آن بستری بوده، مرخص شود. حالا باید راهی پیدا کند تا به شرایط گذشته بازنگردد و این کار اصلاً آسان نیست.
بزرگترین آرزوی او این است که به همسرش نیکی (با بازی بری بی) بازگردد. زنی که با خیانت خود به شوهرش چنان تاثیری در زندگی او گذاشت که کارش را به بیمارستان روانی هم کشاند. نیکی از قرار منع استفاده کرده است که بر طبق آن شوهرش نمی تواند به دنبال او برود یا با او ارتباط برقرار کند. اما پت بلخره راهکاری پیدا می کند. و در اینجاست که تیفانی (جنیفر لارنس) وارد فیلم می شود. او هم مشکلات خاص خودش را دارد. (یک صحنه بامزه اتفاق می افتد که در آن در مورد مزایای مشترک داروهای مختلف با هم بحث می کنند). تیفانی می تواند برای پت یک مجرای ارتباطی به سوی نیکی باشد. تیفانی قبول می کند که نامه ای را به نیکی برساند، اما در ازایش یک تقاضا دارد و آن هم داشتن یک شریک برای شرکت در مسابقه رقص است. در همین حین پت در تلاش است تا با مادر مهربانش(جکی ویور) و پدر بداخلاقش (رابرت دنیرو) ارتباط برقرار کند. پدر طرفدار سرسخت تیم عقاب های فیلادلفیاست و می خواهد با تماشای بازی ها به همراه پسرش دوباره با او پیوند بخورد. کاری که پت کمترین علاقه ای به انجامش ندارد. وقتی پت در حال کار روی تنها هدف خود یعنی نیکی است، از پدر و مادرش و نگرانی آن ها برای فرزندشان و احساساتی که تیفانی نسبت به او پیدا کرده است، غافل می شود.
اگر یک انتقاد بتوان به فیلم دفترچه ای با خطوط نقره ای کرد، این است که موارد مربوط به بیماری روانی در نیم ساعت پایانی فیلم کنار می رود و اجازه می دهد تا فیلم بیشتر به عنوان یک کمدی رمانتیک با قواعد مرسوم این ژانر خود را نشان دهد. این تغییر موضع در فیلم٬ ناهنجار یا ناخوشایند نیست، به خصوص وقتی که مخاطب متوجه ارتباط عاطفی قوی بین جنیفر لارنس و بردلی کوپر می شود که انرژی بینشان به نقطه انفجار می رسد.
در طول چند سال گذشته کوپر کارنامه خود را به خوبی پیشرفت داده است (که بخش اعظم این پیشرفت را هم مدیون «The hangover» است. این فیلم کمدی است٬ اما کاراکتر اصلی شکست خورده است. لارنس برخلاف این که همچنان مثل فیلم «hunger games» موهایش تیره رنگ است، اما لازم بود تا وقت بیشتری بگذارد تا ما شخصیت کتنیس را فراموش کنیم. او و کوپر آن قدر به عنوان یک زوج سینمایی به هم می آیند که دیگر بالاتر از این امکان نداشت. آن هایی که از دیدن ارتباط عجیب بین این دو نفر در این فیلم راضی هستند می توانند سال آینده هم آن ها را به عنوان زن و شوهر در فیلم Serena ببینند. شاید رابرت دنیرو هم بلخره فهمیده است که بازی کردن در فیلم کمدی بدون این که یک احمق از خودش بسازد هم امکان پذیر است و با بازی اش در این فیلم به ما یادآور می شود که چرا قبل از این که بیلی کریستال، بولوینکل و فیلم فوکرز، دنیرو را به عنصری خنده دار تبدیل کنند، او را در میان بزرگترین بازیگران نسل خودش می شناختیم.
من مثل مکنده ای شده ام که به دنبال کمدی رومانتیک خوب می گردد! و این بهترین فیلم در این ژانر است که اخیراً دیده ام. کاراکترها زمینی و احساساتی هستند و عناصر داستان گونه و خیال پردازانه را در خود جای داده اند. فیلم پایانی قابل پیش بینی دارد، اما راهی که قرار است ما را به آن پایان برساند، در بعضی مواقع اصلاً قابل پیشبینی نیست. شیوه روایت داستان از آن چیزی که از این ژانر انتظار داریم، بسیار مستحکم تر است و طنز موجود در آن تجربه گراست و به جک ها و شوخی های بی مایه متوسل نشده است. هر کمدی رومانتیک خوبی باید سه جزء داشته باشد: کاراکترهایی که خوب شخصیت پردازی شده اند، وجود ارتباط احساسی قوی بین بازیگران اصلی و یک داستان جذاب که بتواند ارتباط بین این دو شخصیت را جلو ببرد. دفترچه ای با خطوط نقره ای، تمام این عناصر را داراست و نتیجه ای که به دست آورده به احتمال زیاد نظر منتقدان، مخاطبان عام سینما و شاید آکادمی اسکار را به خود جلب کند.
اختصاصی نقد فارسی
مترجم: شبنم سیدمجیدی
کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت نقد فارسی” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود.
62
دیدگاه بگذارید
تا حالا ندیده بودم تو این سایت یه کامنت ۳۴۳ تا منفی داشته باشه رکورد زد برادر رکورد
البته اگه برادر باشی فک کنم خواهر باشی که حسودی می کنی و اسمتم عوض کردی ، البته این مهم نیس ، افتخار کن به رکوردهات
خخخخ
عالی بود واقعا عالی بود بخصوص بازی برادلی کوپر، بنظرم واقعا شایسته حداقل گلدن گلوب بود
یکی از بهترین دو ساعت های عمرمو با این فیلم تجربه کردم… به نظر من شخصیت ها اینقدر خوب تو این فیلم پرداخت شدن و اونقد عمق دارن که آدم به نهایت همذات پنداری میرسه باهاشون (با اینکه سه شخصیت اصلی داستان همشون یه جورایی اختلالات رفتاری دارن!!!)… فیلم انرژی فوق العاده ای به من داد. منو برای دو ساعت تو یه حالت حیرت خارق العاده نگه داشت، نه تا جایی پیش رفت که اشکمو دربیاره و نه تا جاییکه حوصلمو سر ببره. دنیرو به قدری خوب و عمیق بود که شاید هرکسی بتونه نشونه هایی از پدر خودش رو… ادامه »
سلام
ترجمه صحیح عنوان فیلم: راهنمای مثبت اندیشی
سلام
واقعا متاسفم برای شما با این نقدتون. راستیتش این فیلم یک الگو بود برای من. 🙁 واقعا مفهوم فیلم قشنگ بود ترکونده بود. روزی جند دفعه یک تیکه هایی از فیلم رو می بینم.خیلی قشنگ بود.
من نقد های جیمز برادینلی رو دوست دارم ولی نمیدونم چرا در نقداش به اسم دنیرو که میرسه باید حتما یه تیکه ای هم بار دنیرو کنه ؟!! آخه یعنی چی تا قبل از این به عنوان یه بازیگر بزرگ میشناختیمش ؟! یعنی دیگه الان به عنوان یه بازیگر بزرگ نمیشناسیمش ؟! جناب براندینلی بد نیست تنها نام فیلمهای دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ دنیرو رو یک بار برای خودشون مرور کنن که احتمالا برق از سه فازشون خواهد پرید ، رابرت دنیرو خیلی بیشتر از اون چیزی که باید به عنوان یک بازیگر دین خودشو به سینما ادا… ادامه »
باید عنوانش نمایشنامه با خطوط نقره ای باشه play book یعنی نمایشنامهو نه دفترچه
حق جنیفر لارنس اسکار نبود چرا که بازیگران نقش اول زن فیلم های Zero Dark Thirty و Amour خیلی بهتر بازی کرده بودن.
اگر بردلی کوپر اسکار می گرفت منصفانه تر بود.
من که نظرارو نگاه میکردم همه راضی بودن(به جز یکی!).
واجب شد که حتما فیلمه رو ببینیم 🙄
فیلمی ساده اما پیچیده که به سادگی از ذهن پاک نمیشه .به خصوص بازی دنیروی بزرگ و جنفیر و کوپر.
نتیجه اخلاقی: جنیفر محبوب ترین بازیگره!!
🙂 ولی واقعا واقعا بازیگر توانا ای هست. اینده ی کاملا درخشانی داره
[b]این کامنت تا الان ۲۱۲ تا منفی گرفته!
صد در صد بیشترین منفی ای که یه کامنت تو نقد فارسی گرفته همینه.[/b]
اوایل فیلم کمی کسل کننده است ولی هرچه فیلم جلوتر میره بهتر میشه،انتخاب بازیگرانم عالی بود.
از ۲۰۰۹ به بعد حتی یه فیلم بد نداشته
winters bone . x-men . hunger game
خیلی نسبت به هم سن و سالای خودش بهتره
نیمه ی اول فیلم(تا قبل از اونجایی که تواستادیوم دعوا میشه)شاهکاره امانیمه دوم افت ۲۰۰درصدی پیدا میکنه امتیاز فیلم ۷/۵(به نظر من)
آهنگ اصلی از Pablo Beltan Ruiz به اسم Quien Sera هست که به اسم "Sway" هم شناخته میشه. این آهنگ در سال ۱۹۵۳ خونده شده.
بعد از اون هم خواننده های زیادی اینو بازخوانی کردن از جمله Michael Buble و Dean Martin که در فیلم آهنگ Michael Buble پخش شد
رابرت دنیرو واقعا عالی بود واقعا نشون داد که چقدر فاصله ی زیادیه بین بازیگری اون با جوجه بازیگرهایی مثل کوپر و لارنس… به نظر من امسال رقابت طرف مردا خیلی بیشتر و پربار تر بود اون از نقش اول که فینیکس و دی-لویس و واشینگتن و جکمن شاهکار زده بودن اینجا هم رقابت مکمل ها دنیرو و والتز و سیمور-هافمن و لی-جونز(و حتی دی کاپریو که یکی از بهترین بازیگریهاشو ارایه داد ولی به هر دلیلی اصلا نامزد نشد که یکیش میتونه همین ترافیک سنگین بین کاندیداهای خوب باشه) ولی طرف زن ها که خنده دار بود کاندیدا شدن… ادامه »
فیلم فوق العاده قشنگ و معرکه ای بود حتما ببینید حتی ارزش ۲ یا ۳ بار نگاه کردن هم داره
میدونی چیه عالی عالی بود نمیدونم چی بگم معرکه.
فیلم قشنگی بود. نشون میده اگه داستان خوب باشه نیازی نیست کلی پول خرج جلوه های ویژه و اینجور چیزا بکنی.
دم همشون گرم.
سلام. چرا بودجه فیلمه رو نمی نویسید
سیستم درجه دادن آمریکاییا به فیلما واقعا مزخرفه
چنین فیلم عالی ای باید بخاطر چهارتا"اف ورد"درجه آر بگیره؟
فیلمه بسیار قشنگیه!!!!!!!!
پیشنهاد میکنم حتما ببینید 🙂
دنیرو! دنیروی دوست داشتنی. یه پدر واقعی. یه پدری که تو سن پیری باز هم با رفتارهای بچه گانه اش خوانواده اش رو اذیت می کنه! پدری که نمی دونه چه جوری باید با بچه اش دوست باشه. خیلی برام ملموس این پدر.
لارنس و کوپر خیلی به هم میان فوق العادن مخصوصا لارنس که هر چی جایزه تا الان بوده رو برده امروزم که یکی دیگشو گرفت.این بازیگر بازیش حرف نداره.بهترین بازیگر زن سال بوده اسکارم خیلی خیلی شانسش زیاده.
جنیفر لارنس و بردلی کوپر سال دیگه هم با Serena برمی گردن که با وجود کارگردان برنده اسکاری مثل سوزان بیر در پشت دوربین نباید فیلم بدی باشه و لارنس میتونه امیدوار باشه که سال دیگه دستش به اسکار میرسه.
البته ناگفته نماند که رقبای قدری مثل نیکول کیدمن(فیلم "گریس موناکو")،کیت وینسلت(فیلم "روز کارگر")،ماریون کوتیلار( فیلم Lowlife) و نائومی واتس(فیلم "دایانا") هم داره.
وقتی فیلم تموم میشه احساس رضایت قلبی می کنی و خیلی جاها با پت و تیفانی همذاتپنداری میکنی
آخرش که گریه کردم و یه جای از فیلم که می رقصن هم شبیه رقص جان تراولتا در پالپ فیکشن شده
یکی از بهترین فیلمای کمدی است و توصیه میکنم حتما ببینید
دیوید اُ. راسل یکی از کارگردان های محبوب منه درست به اندازه نولان من برای دیدن این فیلم بیشتر از تمام فیلم های دیگر نامزد شده اسکار هیجان زده ام تو خبر ها اومده بود با کریستین بیل برای فیلم بعدی قرارداد امضا کرده فوق العاده خوشحالم به نظرم اسکار دیگه ای منتظر کریستین بیله 🙂
فیلم قابل قبولی بود…
در ضمن بازی دنیرو هم به عنوان نقش مکمل خیلی خوب بود
بازی کوپر و لاورنس هم خوب از آّب در آمده بود مخصوصا کوپر
ممنون از نقد
یکی از موسیقی هایی که تو مراسم رقص گذاشته شد، محسن نامجو یه شعر فارسی روش خونده. از کجا پیداش کنم؟
این فیلم واقعا فوق العاده است یک کمدی رمانتیک عالی با شخصیت پردازی فوق العاده ,بازی های فوق العاده تر و از نظر فیلمنامه و کارگردانی هم بی نقصه در اسکار هم مطمئنا فیلمنامه اقتباسی رو میگیره احتمالا جچایزه ای که حق مسلم لارنسه رو به چستین میدن که واقعا ناعادلانه است وبخش زیادیشم به خاطر سنشه که کمه و برای آکادمی افت داره به بازیگری با این سن جایزه بده در کل اینده ازآن لارنسه تاه مین الان گلدن گلوب رو گرفته و احتمالا موفق خواهد شد ظرف چند سال آینده اسکار رو بگیره شاید ه مامسال.بازیگر توانایی که… ادامه »
از زمان اکران فیلم As Good as it Gets( اسکار ۱۹۹۸) "دفترچه ای با خطوط نقره ای" تنها کمدی رمانتیکه که تونسته تو ۱۵ سال گذشته کاندید اسکار بهترین فیلم بشه و موفقیت بالایی به دست بیاره!
با این حال از لحاظ برد فقط تو گرفتن اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شانسش بالا و خوبه و تو بقیه رشته ها با وجود رقبای قوی احتمالا ناکام می مونه.
فقط جنیفر لارنس …با این فیلم ترکوند … 😳
دیروز برنده بهترین بازیگرمرد_زن_فیلم_کارگردانی ازجوایز ستلایت۲۰۱۲شده..
این جنیفره با همون لبخندهای کریه با استعدادترین بازیگری هست که تو این چند سال به هالیوود اومده! همینجوری ادامه بده جوایز رو درو میکنه.
ممنون واسه نقد
به نظر منم جنیفر لارنس واقعا بازیگر آینده دار و خوبیه و امسال واقعا نشون داد که به بازی تو نقش فیلمای دنباله دار مثل ایکس من و هانگر گیمز متکی نیست.برخلاف اِما واتسون و دنیل رادکلیف که همسنش هستن ولی هنوز نتونستن از سایه نقششون تو فیلم های هری پاتر بیرون بیان.
این خانم جنیفر لارنس تا یه اسکار نبره ول کن نیست..هنرپیشه خوبیه 🙂
مرســــــی …
فقط جنیفر…
رقیب اصلی "بینوایان" تو بخش کمدی یا موزیکال گلدن گلوبه و قطعا تو چند بخش گلدن گلوب(بهترین بازیگر مرد و زن کمدی) نامزد میشه.با اینکه در مورد شانس تو اسکار زیاد مطمئن نیستم ولی به احتمال زیاد یکی از نامزدای اسکار بهترین فیلمه.
نقد براردینلی هم که مثل همیشه خیلی خوب بود.
سلام.نقدخوبی بود.کوتاه ولی پرازاطلاعات..ولی فرم ومحتواروکم پرداخت کرده بود..بازتشکرازترجمه.
بنظرم فیلم ازشانسهای اسکاره..وبنظرازکمده_درام پارسال"اولاد"بهترباشه ودلچسب تر.
ولی درکل شانس بردش کمه توفصل جوایز