نویسنده: Richard Glatzer (ریچارد گلاتزر), Wash Westmoreland (واش وستمورلند),
6.8 | |
74 | |
0.88 |
خلاصه داستان:
کولت توسط خانواده اش تحت فشار قرار می گیرد تا نوشتن رمانی را به نام او آغاز نماید. اما پس از موفقیت، کولت تلاش می کند تا به حق خود برسد و…
بازیگران:
تصاویر فیلم:
خلاصه نظر منتقدان:
جوردن هافمن – The Guardian (امتیاز 8 از 10)
«کولت» ساختهی آقای «واش وستمورلند» فرحبخش، بامزه، الهامبخش و البته دلپسند است.
تیم گریرسون – Screen International (امتیاز 8 از 10)
اگرچه کارگردان این اثر یعنی آقای «واش وستمورلند» تعداد زیادی از مفاهیم مهم اثر را کنار گذاشته است – برابریطلبی جنسی، سرکوبی صدای زنان، قدرت تغییر جامعه – فیلم روحیهای دارد که باعث میشود آن را نادیده بگیریم.
پیتر دبروژ – Variety (امتیاز 8 از 10)
فیلم از شخصیتی که از آن الهام گرفته است خیلی بیروح است اما «کولت» یکی از بزرگترین نقشهایی است «کیرا نایتلی» که برای آن به یاد آورده خواهد شد.
دیوید الریچ – Indiewire (امتیاز 7.5 از 10)
«کولت» یکی از آن فیلمهای درام تاریخی است که برای افرادی ساخته شده که علاقمند به این نوع آثار هستند. فیلم بعد از نیمهی اول کمی روی هوا است البته نیمهی دوم فشرده از اینکه بینندگان هیچوقت خسته نشوند اطمینان حاصل میکند.
جوردن رویمی – The Playlist (امتیاز 7.5 از 10)
ای کاش که فیلمهای تاریخی بیشتری به اندازهی فیلم آقای «وستمورلند» بتوانند خوب باشند.
ریچارد لاسون – Vanity Fair (امتیاز 7.5 از 10)
برخورد باز و خوب فیلم با مسئله رابطهی جنسی خارج از عرف «کولت» بسیار دلنشین است. به جای مخفی کردن فیلم به سادگی آزادی و رهایی «کولت» را به تصویر میکشد تا نشان دهد این مسئله تا همین حد عادی بوده است.
پیتر گلدبرگ – Slant Magazine (امتیاز 7.5 از 10)
تمرکز فیلم بر روی ذات دمدمیمزاج «کولت» است که شخصیت او به عنوان یک نویسنده را شکوفا میکند.
کیت تیلور – The Globe and Mail (امتیاز 7.5 از 10)
«کولت» یک فیلم معمولی اما راضیکننده دربارهی یک زن بهشدت غیرعادی است.
جان دیفور – The Hollywood Reporter (امتیاز 7 از 10)
«کولت» یک داستان ادبی دربارهی بزرگ شدن است، داستانی که توسط ستارهش روح پیدا کرده است.
نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)
نمره 7.5 از 10
بهترین چیزی که دربارهی «کولت» وجود دارد بیشک «کیرا نایتلی» است؛ بازی او در نقش شخصیت اصلی این اثر شاید باکیفیتترین عملکردی باشد که از او در دههی اخیر دیدهایم( او همیشه در نقشهای تاریخی بهتر به نظر میرسد). نایتلی در این نقش میدرخشد، کاملاً تبدیل به «کولت» شده است و به طرز قابل باوری اینکه چگونه همسر یک نویسندهی مشهور توانسته جایگاه خود را در پاریس پیدا کند را به تصویر بکشد. او در این مسیر تقریبا تمامی هنجارهای اجتماعی زمانهی خودش را نیز به چالش میکشد. شور و شوقی که «نایتلی» برای ایفای این نقش دارد تقریبا برابر با شور و شوق «دومینیک وست» است، کسی که با همکاری «نایتلی» اتمسفر بسیار خوبی پدید آورده اند. «وست» از اینکه «ویلی» را تبدیل به شخصیتی نفرتانگیز بکند اجتناب کرده و اجازه داده تا انسانیت این شخصیت گاه و بیگاه و در کنار حس غرورش نمایان شود. یک چیز بسیار کاریزماتیک دربارهی این شخصیت وجود دارد هرچقدر هم که او خودمحور باشد.
«کولت» در سال 1893 آغاز میشود در حالی که شخصیت اصلی 20 سالهی ما مشغول وقتگذرانی است و در نهایت با نویسندهی مشهور یعنی «هنری ویلی گاتیر ویلارس» ازدواج میکند. او 13 سال از «کولت» بزرگتر است اما این مسئله برای او اهمیتی ندارد چرا که او عاشق شده است. «کولت» که در روستای کوچک «سینت سائوور ان پوسا» بزرگ شده است، پاریس را بیش از حد نامطبوع میبیند. «ویلی» که تمام پولش را خرج زنان و قمار میکند، خود را غرق در قرض میبیند و نیاز شدیدی دارد تا محصول بیشتری از «کارخانه»ی الانش داشته باشد. او «کولت» را تشویق به نوشتن میکند و اولین رمانش یعنی «کلادین در مدرسه»(Claudine at School) تبدیل به موفقیت تجاری بزرگی میشود. 3 رمان «کلادین» دیگر نیز با نویسندگی «ویلی» منتشر میشود. در زمانی که رمان چهارم منتشر میشود، «کولت» از نقش خود به عنوان مشارکتکنندهی کمتر شناختهشدهی ویلی راضی نیست. هم او و هم همسرش، هر دو رابطهی عاشقانهی مخفیانهای با فعال اجتماعی آمریکایی یعنی «جورجی رائول-دوال»(با بازی النور تاملینسون) دارند. این مسئله باعث میشود تا «کولت» یک رابطهی عاشقانهی درازمدتی را با «ماتیلدا میسی د مورنی»( با بازی دنیس گوو) آغاز کند و در همین حین شخصیتش به عنوان یک نویسنده را نیز گسترش دهد.
یکی از معایب پوششدادن چنین سالهای طولانیای از زمان در مدت 2 ساعت این است که هیچ فرصتی برای گسترش دادن جنبههای مختلف زندگی «کولت» به حد رضایتبخشی وجود ندارد. ما لحظات کوتاهی از شوقی که او را وادار به نوشتن میکند میبینیم اما این لحظات دوام چندانی ندارند. رابطهی نسبتا کمدیای که او و «ویلی» با «جورجی» دارند به آرامی نسیم میگذرد( کولت خبر ندارد که همسرش نیز درگیر رابطهای با جورجی است). زمانی که فیلم به دوران بازیگری «کولت» میرسد، ضربآهنگ خود را از دست میدهد. این سکانسها آنچنان جذابیتی ندارند و رابطهی او با «میسی» به سختی قابلدرک است.
فهمیدن دلیل گیرایی «کولت» چندان سخت نیست؛ شخصیت اصلی اثر یک فمنیست افراطی است آن هم در دورهای که فعالیتهای زنان و مشارکتهایشان در اجتماع به اندازهی کافی مورد قدردانی قرار نمیگیرد. همانند داستان اینکه چگونه مشهورترین نویسندهی زن فرانسه صدای خود را به گوش همگن رساند، «کولت» نیز داستانی درگیرکننده و الهام بخش ارائه میکند که در کنار آن عملکرد «کیرا نایتلی» به عنوان شخصیت اصلی و نشاطی که به آن داده است، دیدنی است. این فیلم مشخصا شانس چندانی در فصل جوایز نخواهد داشت اما از آن دست فیلمهایی است که در دهه 90 به وفور ساخته میشدند و حالا بازگشتهای گاه و بیگاهشان مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
مترجم : امید بصری
دیدگاه بگذارید