نویسنده: Dan O’Bannon (دن وُ بنون), Ronald Shusett (رونالد شوسِت), David Giler (دیوید گیلر),
8.5 | |
83 | |
0.97 |
خلاصه داستان:
خدمه یک کشتی فضایی درخواست کمکی از سیاره دوردست دریافت کرده و برای کمک به آنجا میروند اما با موجوداتی عجیب و خطرناک روبهرو میشوند. . .
تصاویر فیلم:
نقد و بررسی فیلم به قلم Gregory Weinkauf (گرِگوری وِینکایُف)
نمره 10 از 10
بیگانه یكی از فیلمهای كلاسیك علمی ـ تخیلی است كه در فضایی دلهرهآور روایت میشود. ریدلی اسكات 40 ساله به عنوان دومین کار به فضای خوفناك میان ستارهای میرود تا داستان مواجهه انسان با موجودی بیگانه را روایت كند. تاکنون چهار سری از مجموعه فیلمهای بیگانه ساخته شده است. قسمت اول ساخته ریدلی اسکات به نام «بیگانه» محصول 1979 است. قسمت دوم آن با نام «بیگانهها» در سال 1986 توسط جیمز کامرون ساخته شد. قسمت سوم آن را دیوید فینچر در سال 1992 با عنوان «بیگانه 3» ساخت و چهارمین قسمت آن توسط کارگردان موفق فرانسوی ژان پی یر ژونه با عنوان «رستاخیز بیگانه» در سال1997 ساخته شد.
2– در هر چهار قسمت آن «سیگورنی ویور» بازیگر زن مشهور سینمای هالیوود بازی کرده است. سیگورنی ویور که تا پیش از بازی در این فیلم بازیگر چندان مشهوری نبود با بازی در نقش ریپلی به عنوان بازیگر زنی که دارای خلق و خویی خشن و مردانه است و دست به اسلحه اش هم بد نیست خود را معرفی کرد و به شهرت رسید. اما متاسفانه آنگونه که باید در این سینما جایگاه رفیعی نیافت و لذا به بازی در ادامه بیگانه ها سخت مشتاق شد و پس از گذشت هجده سال از ساخته شدن قسمت نخست باز هم در جلد این سروان ریپلی خشن فرو رفت. بازی او در این نقش از ماندگارترین کاراکترهای زن سی سال اخیر سینما بوده است. چراکه سیگورنی ویور با تلاشی درخور و شایسته سعی کرد که شخصیتی قوی و باور پذیر از این نقش ارائه دهد. همچنین سایر شخصیت ها هم در طول فیلم به خوبی پرداخت شده اند. مخصوصا کاراکتر همیشه مخالف و به شدت مرموز اش که با بازی فوق العاده جذاب ایان هولم در خاطر ها خواهد ماند و نیز بازی همیشه عالی بازیگر توانای انگلیسی جان هارت بزرگ در نقش کین و سکانس تکان دهنده مرگش که حسابی تماشاگر را در بهت و حیرت فرو میبرد: کین خوشبختانه از اغما در می آید. همه سکنه فضاپیما خوشحالند و به آرامی در حال غذا خوردن هستند. اشتهای کین برای خوردن غذا به طرز جالبی زیاد شده است و این هرگز عجیب نیست چراکه او ساعت هاست که غذا نخورده است! در این حین ناگهان حال کین به هم میخورد و همه نگرانش هستند و در یک آن قفسه سینه کین شکافته میشود و آن موجود بیگانه لزج حال بهم زن از شکمش خارج میشود و همه تماشاگران و بینندگان را دچار شوک و حیرت میکند! تاثیری که این صحنه بربیننده میگذارد تا مدتها در ذهن او باقی می ماند.
3– درفیلم بیگانه مانند اغلب آثار این ژانر فرمول غافلگیری به دفعات به کار بسته می شود. به گونه ای که هر آن احتمال اتفاق و حادثه غیر منتظره ای وجود دارد. در این فیلم اولین قربانی کین است که به آن طرز فجیع کشته می شود. بعد مرگها یکی یکی از راه میرسند و در پایان این ریپلی است که به همراه گربه اش به سلامت از این جهنم نجات پیدا می کند. در پایان فیلم ریپلی با گربه اش به خواب فرو می روند، مانند نمای ابتدایی فیلم. صحنه ی افتتاحیه با نمایی از داخل سفینه شروع می شود و سپس وارد اتاق خدمه میشویم که در یک نیم دایره به خواب رفته اند و با روشن شدن چراغها همگی بیدار میشوند. خواب اول فیلم در آرامش و راحتی برگزار شده ولی خواب پایانی با هراس و نگرانی از آینده اتفاق می افتد. فیلم بیگانه هشداری ست برای آینده انسانها، زمانی که شأن انسان تا حد یک کارگر و کارمند شرکت فضایی که با جانش معامله می شود تنزل پیدا می کند. هشداری نسبت به عواقب تکنولوژی زدگی انسانها. جایی که جامعه آینده انسانها را به استثمار و بردگی میگیرند و جان انسانها پشیزی نمی ارزد. دنیای آینده در این فیلم بسیار سیاه و تاریک ترسیم شده است. این آینده جایی ست که رباتهای انسان نما بر ادمیان برتری می جویند و آنها را به قربانگاه می کشند. این اثر درخشان ریدلی اسکات مفاهیم فلسفی بسیاری در خود نهفته دارد.
4- طراحی های صحنه این فیلم فوق العاده است. متخصصان زبده آن دنیایی را خلق کرده اند بس هولناک و شگفت انگیز. جایی در آن سوی کهکشانها که بس ناشناخته و بیگانه است. وقتی که بیننده در این فضا قرار می گیرد گویی خود جزیی از آن مکان لایتناهی ست. یکی از امتیازهای بارز این شاهکار به همین طراحی صحنه خارق العاده آن برمی گردد.
5- بیگانه یکی از ترسناکترین فیلمهای ژانر علمی تخیلی محسوب میشود اما برخلاف فیلمهای این ژانر که معمولا سرگرم کننده صرف هستند، این فیلم به شدت تفکر برانگیز و جدی و فلسفی ست. اگر فیلم جذاب و ماندگار است بخاطر همان نگاه متفکرانه و عمیقی ست که در روح آن جارییست.
6- فیلم بیگانه با گذشت سی سال همچنان جذاب و دیدنی است و گذشت زمان چیزی از ارزش فیلم نکاسته است. فیلمی که اعضای محترم اسکار مثل بسیاری از شاهکارهای تاریخ سینما نادیده گرفتند و در هیچ رشته ای آنرا کاندیدا نکردند که البته چیز عجیبی نیست چرا که این اعضای محترم در همان مراسم کذایی به شاهکار مارتین اسکورسیزی و بهترین فیلم دهه هشتاد با نام گاو خشمگین هم کم توجهی کردند و جایزه ها بیشتر نصیب دو فیلم کرایمر علیه کرایمر ساخته میلوش فورمن و اینک آخر الزمان فرانسیس فورد کاپولا گردید که البته فیلمهای بدی نیستند و در نتیجه نوش جانشان!
نویسنده: ساسان عادلی
منبع: سی و پنج سالگی
——-
3- نقد فیلم بیگانه Alien ساخته ریدلی اسکات
در اواخر دهه 1970 میلادی سِر ریدلی اسکات با همراهی «دن آبنون» فیلمنامهنویس پایههای یک فیلم ترسناک را ریختند که اتفاقاتش در یک سفینه فضایی رخ میداد. آبنون داستان بیگانه را نوشت و آن را تبدیل به فیلمنامه کرد. ریدلی اسکات جوان هم آن را تبدیل به یک فیلم ترسناک هیولا محور کرد که همه از دیدن آن میخکوب میشدند. این اتفاق آن قدر بزرگ بود که بعد از آن این موجود که به بیگانه مشهور شد به شهرت فراوانی رسید. «بیگانه» ریدلی اسكات، رویارویی یك فضانورد زن به نام الن ریپلی را با بازی سیگورنی ویور در مقابل یك موجود مخوف فضایی (كه در آن دهه تعبیر به ترس از بیماری ایدز شده بود) ترسیم كرده بود.
زمانی که ریدلی اسکات فیلم بیگانه را ساخت شاید هیچ وقت فکر نمیکرد که بتواند این موجودات را در سینمای وحشت تا به این اندازه با اهمیت کند. جالب است بدانید که قسمتی از سر شخصیت بیگانه در این فیلم از جمجمه واقعی انسان ساخته شده است.
یك كشتی فضایی تجاری در راه بازگشت به زمین با پیام كمكی از سوی سیارهای در مسیرش مواجه میشود و بعد از فرود ناموفق در آن با بقایای یك كشتی فضایی قدیمی و كلونیهایی از یك گونه ناشناس فضایی مواجه میشوند. در این حین كامپیوتر فضاپیما محتوای پیام را رمزگشایی میكند و متوجه میشود منظور پیام اعلام خطر بوده است و نه كمك. در این حین اعضای سفینه با این فضاییها مواجه میشوند و داستان پراضطرابی از تلاش برای نجات از دست آنها شكل میگیرد.
بیگانگانی كه در این فیلم تصویر میشوند از بدن انسان به عنوان میزبانی برای تولد فرزاندانشان استفاده میكنند و به عبارتی بدن انسان برای آنها مانند ذخیره غذایی كافی برای رشد كودكانشان است. آنها در عین حال شخص میزبان را یكباره نمیكشند بلكه او را زنده نگاه میدارند تا كودكشان غذای تازه در اختیار داشته باشد تا زمانی كه به اندازه كافی برای تولدشان رشد كنند.
این داستان و این روایت از جنبههای مختلفی قابل توجه است اگر از جلوههای ویژه آن بگذریم داستان در فضایی شكل میگیرد كه انسان برای استفاده از معادن سیارات دیگر راهی سفرهای فضایی شده است. این یكی از اهداف عالیه پروژههای فضایی است. این كه انسان بتواند از منابع معدنی سیارات و سیاركها استفاده كند. مواجهه انسان با بیگانههای غیرمعمول در طی چنین سفری است كه شكل میگیرد.
از سوی دیگر این بار مواجهه ما با بیگانگان یادآور عمیقترین ترسهای درون انسان است. در پهنه بیمناك و تهی فضا مواجهه با موجودی زنده كه برای فرزندانش دنبال میزبانی مناسب میگردد دقیقا آن چیزی نیست كه انتظارش را داریم و به این ترتیب این بیگانه فضایی به هیولایی بزرگ بدل میشود هیولایی كه روش زندگیش اتفاقا روی زمین چندان عجیب نیست. در بین كوسهها گونههایی وجود دارند كه دربدن نوعی ماهی تخمگذاری میكنند و با نوعی سم آنها را نیمچه فلج میكنند ماهی تا زمان تولد كوسه ماهیهای جوان زنده میماند و منبعی از غذای تازه را در اختیار نوزدان قرار میدهد مشابه آنچه در بیگانه رخ میدهد، اما در انتهای این فیلم سوال مهمی مطرح میشود در تمام طول داستان ما به چشم هیولایی ویرانگر و وحشی به این بیگانه نگاه میكنیم موجودی درنده و كشنده و بیرحم، اما اگر چرخش دوربین روایت را از دید آن بیگانه روایت كند بازهم او هیولا خواهد ماند؟ او موجودی در سیاره خویشتن است كه مانند هر موجود دیگری عزیزترین داراییاش فرزندانش هستند و به دنبال غذایی برای آنها و حفاظت از آنها است و از اقبال خوش او انسانهای كنجكاو و استعمارگر بر سیارهاش فرود آمدهاند آیا تلاش او برای حفظ كودكانش درندهخویی است؟
فیلم نشان دهندی یکی از یکی از معدود کوشش های موفق برای خلق یک «دنیای آینده» باور پذیر است. و این مهم تا حد زیادی به واسطه ایده های طراح صحنه، طراح لباس و جلوه های ویژه به دست آمده است.
نویسنده: پوریا ناظمی
4- یادداشت کوتاهی بر فیلم بیگانه
فیلم بیگانه از طراحیهای میخکوبکننده اچ. ار. گایگر، هنرمند سورئالیست تأثیر گرفته است. این شاهکار ترسناک ژانر علمی تخیلی موجب رستاخیز مجدد فیلمهایی با مضمون وحشت نهفته در فضای خارج از زمین شد. اسکات هوشمندانه با پرهیز از تمرکز افراطی بر اتمسفر فیلم توجه خود را معطوف شخصیتپردازی دقیق قهرمانهای فیلم کرد و از این طریق وحشتی واقعی را به وجود بینده فیلم خود منتقل کرد. «پسیگورنی ویور»و«جان هرت» نخستین نقشهای مهم سینمایی خود را در این فیلم ایفا کردند.
بیگانه – فیلمی با یک با یک شخصیت مرکزی زن- داستان هیولای سریال کیلری را روایت می کند که سرانجام پس از، از پای در آوردن خدمه یک سفینه فضایی در جدال با ستوان ریپلی، آخرین بازمانده سفینه از پای درمیآید. فیلم چه در فرم و چه در محتوا، در زمان خود اثری پیشرو و متفاوت بود و یکی از نخستین آثاری بود که زن را در نقش یک قهرمان اکشن به صورت باورپذیر و ملموس نه کاریکاتورگونه یا فانتزیوار به تصویر کشیده بود. دید کلاستروفوبیک وهمآلود اسکات در این فیلم سرمشقی برای آثار بیشمار فضایی شد که پس از آن به تصویر کشیده شد، با تلما و لوئیز، اسکات این فرصت را به بینندگان مونث خود داد تا با لذت تمام حداقل روی پرده سینما شاهد انتقامجویی سمپاتیک فیلم-دیویس و ساراندون-از مردان نئاندرتال بایستند و این شاهکار فمینیستی چنان ساخت استادانه و فضاسازی غبارآلود و غمانگیزی داشت که حتی جمع بیشماری از منتقدین مرد را نیز همصدا و همرأی با خود کرد. اسکات در مورد نمایش رفتارهای جنسی در آثارش چنین میگوید:«من مطمئنا آدمی مناسب برای ساخت آثاری از قبیل «نه و نیم هفته»یا«غریزه اصلی»نیستم. رفتار جنسی چه در شکل طبیعی و چه در شکل آزاردهندهاش در فیلمهای من جایی ندارد. در سرباز جین دو اشاره گذرا به این مضمون داشتم:یکی در صحنهای که افسر ارشد جین(ویگو مورتنس)پس از ضربوشتم او، قصد هتک حرمتش را دارد و موفق نمیشود و صحنهای دیگر که جین زیر دوش است و این افسر در اطراف او قدم میزند. جین هیچ تلاشی برای پوشاندن خود نمیکند چون این کار را نشانه ضعف خود و نمایش اعتقادش مبنی بر تمایزش با سایر سربازان تلقی میکند. میدانید جین، تلما و کلاریس زنانی آرمانی و اوج یافته آثار من هستند؛ ابرشخصیتهایی که از مرحله جنسیت پا فراتر گذاشتهاند و به حیطه اسطوره گام گذاشتهاند. به قول اهالی مشرق زمین، آنها از بند جسم رستهاند و به نور پیوستهاند. »
منتقد: مایکل آلوو
منبع: نقد سینما » تیر 1380 – شماره 25
سایت نور مگز
—–
[nextpage title=” نگاهی به مجموعه فیلم های بیگانه (مهرزاد دانش)”]
5- نگاهی به مجموعه فیلم های بیگانه
نویسنده: مهرزاد دانش
مجموعه فیلم های بیگانه ( بیگانه ریدلی اسکات، بیگانگان جیمز کامرون، بیگانه 3 دیوید فینچر و رستاخیز بیگانه ژان پیر ژونه) متعلق به چه گونه سینمایی ای هستند؟ پاسخ این سوال احتمالا ساده تر از آن پنداشته می شود که قابلیت تأمل داشته باشد: ترکیبی از ژانر وحشت و علمی تخیلی. این درست است؛ اما آیا این جواب در تمام قسمت های این سری فیلم ها از یک درجه واحد بهره مند است؟ آیا همان قدر که مثلا از کار اسکات می ترسیم، از اثر فینچر هم به وحشت می افتیم؟ و آیا همان سان که فیلم ژان پیر ژونه مرزهای علم و تخیل را در می نوردد، فیلم کامرون هم در این گونه قرار می گیرد؟ به نظر می رسد هر یک از چهار فیلمساز، که در کارنامه خود صاحب سبک و اعتبار فراوانی هستند، با رویکردی متفاوت به تقابل انسان و موجود بیگانه پرداخته اند. انگار آن جانوران زشت و مهیب فضایی در هر کدام از این چهار فیلم، کارکردی به عهده دارند که با دیگری متمایز است. این نشان می دهد که چگونه پدیده ای واحد می تواند بسته به نظرگاه نویسنده یا کارگردان، با لحن های متفاوت تعریف و تبیین شود و در نوسانی از گونه ها یا دیدگاه های مختلف سینمایی قرار گیرد.
فیلم «بیگانه»، به عنوان اولین فیلم از این سری، در مرز متعادلی از علمی تخیلی و وحشت قرار می گیرد؛ بدین معنا که هر دو گونه سینمایی به تناسب و اقتضای درام، جایگاهی موزون در اثر دارند. ابتدای فیلم که فضای بی کران و سفینه شناور در آن نمایش داده می شوند و سپس با بیداری هر یک از فضانوردان از خواب طولانی شان مواجه می شویم، همه چیز دلالت بر شناسه های علمی تخیلی دارد: نگاهی رو به آینده دور و پیشرفت های حیرت انگیز علمی و نمودهایش در فضانوردی و مسافت های فراکهکشانی. در طول گفت و گوی فضانوردان که اشاره به «شرکت» می کنند، ابعاد فوتوریستی ماجرا افزون تر می شود و می فهمیم که حتی کیفیت شهروندی در زمین هم قالبی اعتباری تر پیدا کرده است و کارکنان یک شرکت بزرگ تجاری، هویت شهروند به خود گرفته اند. این ویژگی زمانی که سیگنال های مشکوک از رادار سفینه دریافت می شود، دامنه تخیل را وسعت بیش تری می دهد: آیا در سیارک غریب منبع سیگنال، حیات جدیدی وجود دارد؟ تا این جا قالب اثر کاملا علمی تخیلی است و آن سیگنال های مشکوک، صرفا دلهره هایی را مقدمه چینی می کند که هنوز به مرز وحشت نرسیده است. حضور سه تن از فضانوردان در روی سطح سیارک و رویت موجود غریب عظیم الجثه فسیل شده و سپس ورود به درون آن و حمله آن «چیز» عجیب به یکی شان به نام کین (با بازی جان هارت) اولین نشانه های وحشت را ثبت می کند؛ اگرچه همچنان در فضای علمی تخیلی به سر می بریم و حتی با کالبدشکافی موجود چسبیده به کلاه فضانوردی کین دوباره ساحت مزبور تقویت می شود. زمانی که دانشمند سفینه (اش) در حال مطالعه علمی روی جسد موجود جدا شده از سر کین است، خطاب به ریپلی که اصرار دارد آن را از سفینه دور بیندازند، می گوید: « این که زامبی نیست» و انگار با این حرف کنایی، دیگر رسما وارد فضای وحشت می شویم؛ فضایی که بعد از به هوش آمدن کین و بیرون جهیدن نوزاد موجود غریب از درون شکمش، عینیت پیدا می کند. حالا همه عناصر در خدمت گونه وحشت است: محدودیت مکانی ( همه چیز در سفینه سپری می شود)، تاریکی محیط ( موجود غریب در مکان های تاریک به سر می برد)، زشتی شمایل موجود، نماهای محدود از اندام او ( معمولا موجود به طور کامل و واضح نمایش داده نمی شود) و از همه مهم تر ماهیت ناشناخته اش که همه این ها جهل مخاطب را تشکیل می دهد؛ عنصری که در ژانر وحشت از مولفه های اساسی برای پرورش وحشت نسبت به موقعیت های ناشناخته و مجهول است و با قربانی گرفتن های پی در پی موجود بیگانه، دامنه اش تشدید می شود. اما هنوز رهیافت های علمی تخیلی باقی است: شخصیت اش که به هنگام کنجکاوی ریپلی برای دانستن هدف اصلی مأموریت فضایی شان، معلوم می شود یک ربات انسان نما بیش نیست و از اول هم مأمور بوده که هدایت سفینه به سمت موجود بیگانه و نگهداری از آن را عهده دار باشد، جلوه دیگری از ساحت علمی تخیلی است و نمود ربات را به عنوان یکی از مهم ترین و شاخص ترین جلوه های این گونه، در بر دارد. البته خود ربات با کشف هویت غافلگیرکننده اش و حمله ای که به ریپلی می کند، به بازتولید عنصر وحشت هم می پردازد و حتی با نابودی اش، دوباره فضای وحشت حاکم می شود که اوج آن وقتی است که ریپلی می فهمد همکارانش کشته نشده اند بلکه تبدیل به میزبان شفیره بیگانه شده اند. این روند تا اواخر فیلم و تا زمانی که ریپلی با لباس فضانوردی وارد میدان می شود و موجود را از فضاپیما بیرون می اندازد جریان دارد و در موقعیتی قرینه ای، پایان فیلم دوباره در مسیر علمی تخیلی شکل می گیرد و همچون ابتدای اثر، دوباره در مساحت بی کران فضا با سفینه ای که تنها یک سرنشین دارد به عمق تاریکی حرکت می کنیم.
در فیلم «بیگانگان»، ابتدای کار مجددا با لحن علمی تخیلی رقم می خورد: گذشت بیش از 50 سال از حرکت سفینه ریپلی و نجاتش توسط دانشمندان یک نسل بعد از خودش. نکاتی از قبیل نوع تماس تلفنی آدم ها با هم، مرگ دختر سالخورده ریپلی جوان، و قابل تنفس ساختن سطح سیارک فراکهکشانی، از جمله مواردی است که نگاه فوتوریستی کار را تشکیل می دهد. آیا باید منتظر وحشت باشیم؟ این انتظار چندان پاسخ داده نمی شود. ایده سکونت چندین خانوار روی سیارک محل زیست بیگانه، پتانسیل این روند را تشکیل می دهد، اما تأکید روی گروه ویژه کماندوها که با هدایت ریپلی قرار است به جنگ موجودات فضایی بروند، بیش از آن که دنیایی از وحشت را القا کند، تداعی بخش محاصره شدن عده ای سرباز محدود در یک جنگ نابرابر توسط دشمنانی انبوه است. تکثیر بیگانه به بیگانگان در اثر کامرون، مهم ترین ویژگی متمایز کار است که البته باز بیش از ترس آوری، دلهره های تریلری به همراه دارد. در اثر کامرون، عنصر جهل دیگر وجود ندارد و با توجه به این که تماشاگر به ماهیت بیگانه ها واقف است، تعلیق وحشت جای خود را به تعلیق های اکشنی و انفجاری و تعقیب و گریزی می دهد ( شمایل سیگورنی ویور در این فیلم بیش تر شبیه به رمبو است تا فضانوردی که دارد با بیگانه ای فضایی مبارزه می کند) و البته با افزودن مایه های عاطفی (حضور دخترک خردسال به نام نیوت که عملا مقام دختر از دست رفته ریپلی را پر می کند)، دوری از وحشت بیش تر و بیش تر رقم می خورد. حتی ربات این فیلم هم مهربان است و برخلاف ربات اهریمنی فیلم قبلی، نه تنها موحش نیست که عملا ناجی ریپلی و نیوت می شود.
در «بیگانه 3»، اوضاع از این هم غریب تر است. اگرچه سقوط سفینه حامل ریپلی و نیوت و ربات به سیاره ای دور، باز هم حکایت گر عالم علمی تخیلی است، اما این ماجرا چندان دیر نمی پاید و تأکید عمده روی تبعیدی های جنایتکاری به عمل می آید که در ملغمه ای از مفاهیم فلسفی همچون گناه و خدا و بزهکاری و جنون و عشق و هوس و آزادی و غیره، به سر می برند و ریپلی در میان ایشان بیش تر غریبی می کند تا نزد موجودی که قرار است عنصر وحشت آفرین داستان باشد. ایده باروری ریپلی توسط بیگانه، اگرچه منشأ منطقی ای ندارد (این که در پایان قسمت دوم دیدیم بیگانه از بین رفت و حالا در آغاز بیگانه 3 می بینیم به زور و به شکلی الصاقی، یک بیگانه خلق الساعه سر و کله اش پیدا می شود و ریپلی را حامله می کند)، ولی به هر حال فی نفسه ایده ای جذاب است؛ منتها این نیز بیش از بعد وحشت، باز یادآور دغدغه های فلسفی است: پرورش نطفه بیگانه/دشمن در درون خود که تناقضی معنایی را تشکیل می دهد. پایان بیگانه 3 با مرگ ریپلی و بیگانه درون شکمش رقم می خورد تا آن مایه های فلسفی همچنان پایدار باشد. اگرچه فقدان تجهیزات مناسب و پیشرفته در برابر بیگانه در این فیلم، نوآوری مناسبی است و برخی نمودهای وحشت را پررنگ می کند ( درست نقطه مقابل بیگانگان کامرون)، ولی در هر حال اغلب موارد تحت الشعاع نگاه سنگین فکری فلسفی فینچر است و حتی تاریکی غالب محیط بیش تر از ترس، القاگر رکود حاکم بر بافت زندگی تبعیدی ها است.
در «رستاخیز بیگانه»، برآیندی از فیلم های قبلی دیده می شود. هم علمی تخیلی است ( بازآفرینی یک انسان مرده از ژن های لخته خون به جا مانده اش روی سنگ های یک صخره)، هم اکشن و تریلر است ( تعقیب و گریز و آتش بازی و نبردهای عجیب و غریب تبهکاران فضایی و دانشمندان و ریپلی و موجودات بیگانه و غیره)، هم وحشت است ( با افزودن مایه هوشمندی و یادگیری سریع به بیگانگان، بعد ترسناکی شان بیش تر می شود: نمونه اش زمانی که یکی از بیگانه ها با فشردن دکمه ای، بدن یکی از آدم ها را تا مرز فروپاشی منجمد می کند) و هم فلسفی: این که هویت انسان بعد از تجدید حیاتش و بازآفرینی تک سلولی اش، تا چه حد «انسانی» است؟ و این که پیشرفت علم و دانش در ترکیب ژنتیکی بافت های مختلف انسان/حیوان تا چه میزان اخلاقی است؟ در این زمینه حتی ربات این فیلم، که با غافلگیری زیاد هویتش عیان می شود و با توجه به مونث و زیبا بودنش، ابعاد غافلگیری دوچندان می شود، باز بیش از آن که مایه های علمی تخیلی در بر داشته باشد ( وحشت زا که اصلا نیست)، القاگر همان ایده های فکری است در باب پرورش احساسات عاطفی و انسانی و وجدانی پیکره های مکانیکی و دیجیتال که ابعاد فلسفی خاص خود را دارد. رستاخیز بیگانه اگرچه مهیج و جذاب است، اما به نظر می رسد فاقد اصالت در قیاس با کارهای قبلی است و صرفا سازندگان کار خواسته اند با ترکیب مایه های شاخص سه فیلم قبلی، آن را جذاب جلوه دهند. زنده شدن ریپلی در این فیلم، با این که فرایندی جالب است، اما از بین برنده هر گونه تعلیق به سرنوشت شخصیت های یک فیلم است؛ چه آن که به سهولت می توان هر کس را که مرد از این طریق زنده کرد و داستان را تا ابد ادامه داد.
مجموعه فیلم های بیگانه، از ژانر علمی تخیلی/وحشت شروع می شوند، قالب تریلر به خود می گیرند، تعلیق های فلسفی می آفرینند و نهایتا در آمیزه ای ملغمه وار از فضا به سوی زمین فرود می آیند. به نظر می رسد این روند همچنان می تواند ادامه داشته باشد؛ کما این که دنباله های غیر رسمی و البته مسخره ای همچون بیگانه علیه غارتگر هم ساخته شده است. منتها این روند نشان می دهد که هر چه تداوم گیرد، به نسبت از اصالت و ارزش مجموعه کاسته می شود. نکته ای که در پایان این نوشتار قابل ذکر است، اشاره به برخی برداشت های مفهومی و نمادین از فیلم است که مهم ترین و شاخص ترین شان بحث های فمینیستی است: این که نام هسته مرکزی سفینه در فیلم اول مادر است، این که حس مادرانگی ریپلی در فیلم دوم تشخص فراوان دارد، این که جنسیت ریپلی در فیلم سوم موقعیتی منحصر به فرد و متمایز دارد و البته باردار شدنش از بیگانه هم بر آن می افزاید، و این که در فیلم چهارم، بیگانه به جای تخم گذاری قدرت حاملگی پیدا می کند و یا جنس ربات مونث می شود و. . . از نکاتی است که می توان با تمرکز و دقت روی شان، این بحث را پرورش داد که البته به دلیل آن که صرفا یک لحن است و نه ژانر، از حوصله این نوشتار خارج است و جایگاهی مجزا می طلبد.
مطلب بالا در شماره 434 ماهنامه فیلم درج شده است.
نویسنده: مهرزاد دانش
منبع: مهرخرد
40
دیدگاه بگذارید
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Find More on to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] There you can find 55646 additional Information on that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Find More Information here to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] There you can find 30762 additional Info to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Find More to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Information to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Find More Information here on that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] There you will find 57546 additional Info on that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] There you can find 84260 additional Information to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Read More on to that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Information on that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
… [Trackback]
[…] Here you can find 62976 more Info on that Topic: naghdefarsi.com/title/alien/ […]
یه سری از سکانس ها واقعا حوصله آدمو سر میبره الکی طولانی و کش داره بدن هیچ تعلیق و هیجانی داستانشم قابل حدس بود
[quote name=”amir ahmad”][quote name=”omid.se7en”]به نظر من ارزش این همه تعریفو نداره.
فیلم فاقد داستان و شخصیت پردازیه.
یک داستان یک خطی داره.
شاید تو زمان خودش از لحاظ جلوه های ویژه حرفی برای گفتن داشت ولی الان اصلا . یه جورایی همه چیز تصنعیه
اون دوستی که گفته حوصله سر بره واقعا حق داشت.
در کل دیدنشو توصیه نمیکنم.
پروموتئوس رو ببینید خیلی بیشتر ارزش داره[/quote]
آقا من گیشنهاد میکنم که شما دیه فیلم نبین
چون از حرفات معلومه هیچی درباره سینما بارت نیست[/quote]
احتیاجی به گیشنهاده شما ندارم،شما برو الفبا رو یاد بگیر
بهتره راجع به فیلم نظر بدی نه نظر دیگران
گروه نقد فیلم
https://t.me/joinchat/CZopFUAkkU_3sgUdA1MySQ
گروه نقد فیلم
https://t.me/joinchat/CZopFUAkkU_3sgUdA1MySQ
عالی بود ممنونم ازتون
عالی بود ممنونم ازتون
آقا من گیشنهاد میکنم که شما دیه فیلم نبین
چون از حرفات معلومه هیچی درباره سینما بارت نیست
[quote name=”omid.se7en”]به نظر من ارزش این همه تعریفو نداره.
فیلم فاقد داستان و شخصیت پردازیه.
یک داستان یک خطی داره.
شاید تو زمان خودش از لحاظ جلوه های ویژه حرفی برای گفتن داشت ولی الان اصلا . یه جورایی همه چیز تصنعیه
اون دوستی که گفته حوصله سر بره واقعا حق داشت.
در کل دیدنشو توصیه نمیکنم.
پروموتئوس رو ببینید خیلی بیشتر ارزش داره[/quote]
آقا من گیشنهاد میکنم که شما دیه فیلم نبین
چون از حرفات معلومه هیچی درباره سینما بارت نیست
به نظر من ارزش این همه تعریفو نداره.
فیلم فاقد داستان و شخصیت پردازیه.
یک داستان یک خطی داره.
شاید تو زمان خودش از لحاظ جلوه های ویژه حرفی برای گفتن داشت ولی الان اصلا . یه جورایی همه چیز تصنعیه
اون دوستی که گفته حوصله سر بره واقعا حق داشت.
در کل دیدنشو توصیه نمیکنم.
پروموتئوس رو ببینید خیلی بیشتر ارزش داره
عااااااااااااااااالی
بهترین فیلم علمی تخیلی بهد از ترمییناتور
ههههه این تا شماره ی ۴ بودش شما بیگان هی ۵ یا همون پروموتئوس و بیگانه ی ۶ رو نگاه کنید بعدا حال میکنید
بیگانه نسخه اول و دوم عالیه اما دو نسخه بعدیش از اصلش خارج شد و ضعیف بود
دمش گرم ، شبکه نمایش ، ۴ تاش را پشت سر هم پخش کرد البته در ۴ روز.عجب فیلمایی بود .فوق العاده بود.به اونایی که فیلم را ندیدن توصیه میکنم هر چهارتا را ببینند.اگر میدونستم این مجموعه فیلمهای بیگانه، اینقدر جالب و هیجان انگیزه ، خیلی قبلترها نسخه زبان اصلی اش را میدیدم.البته از حق نگذریم دوبله شخصیت اول که ستوان ریپلی بود ، فوق العاده بود.اسم دوبلورش را نمیدونم ، اما هر کی هست ، سنگ تموم گذاشته بود.
و چه بازی میکنه این بازیگر نقش ستوان ریپلی، انگار بدنیا اومده بوده برای این مجموعه فیلمها.
سلام. خواهشا ابعاد فلسفی داستان رو در نقدی دیگر بیشتر باز کنید. ممنون. خطوطا بیگانه ی ۳٫
باسلام
من که خیلی توکار بازی هستمٍ،می دونم که بعضی ازبازی ها از نسخه ی فیلم ساخته شدن و فیلم بیگانه یکی از اونهاست که تازمان حال ۲بازی منتشر شده واولی موفق تر بوده.
همچنین در سال آینده نسخه ی زیباتری از اون منتشرخواهدشد. 🙄 🙄 🙄
من اسمش را شنیده بودم و یکبار در مجله فیلم هم مراحل ساختش را خوانده بودم ولی این فیلم را ندیده بودم.تا اینکه دیشب از شبکه نمایش پخش شد و من هم که با فیلم دوبله حال نمیکنم دل را به دریا زده و آن را تماشا کرده و چه لذت ها که نبرده و چه ستایشها که تقدیم وجود عالی جناب ریدلی اسکات نکرده بودم ، کردم.البته این شبکه قرار است ۲و ۳و ۴ ، را هم پشت سر هم در روزهای اینده پخش کند. البته یک بار یک بنده خدایی تشریف آورده بود در برنامه راز و میگفت… ادامه »
نقد آخر به قلم جناب مهرزاد دانش فوق العاده بود. سپاسگزارم
منظور از الاین ها شرق و ایران است
نقد عالی بود
توصیه میکنم نسخه اصلی فیلم رو تماشا کنید
تا لذت از فیلم دوچندان بشه
البته توصیه ام برای دوستانی هست که هنوز فیلم رو و ندیدند اون دوستانی هم که از شبکه تماشا دیدند بهشون توصیه میکنم هیچوقت فیلمهای با ریت بالا رو نسخه دوبله نبینند
این فیلم فوق العاده تخیلی و حوصله سر بر هست. ارزش یکبار دیدنو بیشتر نداشت
من فیلم بیگانه روهمه ی چهار قسمتشو از شبکه ی
نمایش دیدم واقعا بهترین فیلم عمرم بود که دیده بود.می توان گفت این فیلم از هر لحاظ عالی بود.من عاشق این فیلم هستم وهر روز ان رو از تو فلشم که ضبط کردم می بینم.
به نام هستی بخش عالم
من شب گذشته از شبکه نمایش دیدمش۹۱/۱۱/۲۵
عالی بود.
زیرا دانشجوی ارشد معماری هستم .یکی از مقاله هام در مورد سینما آینده در معماری هستش.
موضوع این گونه از فیلم های:پیشرفت بشر در اینده است.
سفر به کره ماه
ساخت انسان رباتیک گرا
پیشرفت در علم پزشکی(انسان تکامل یافته)……………………
از مسئولین تشکر می کنم.
لرستان.
فیلم فوق العاده فوق العاده فوق العاده زیبا و خاطره انگیزیه!عاشقش میشید!به همه توصیه میکنم!
اگر کسی عشق فیلم ترسناکه و هنوز این فیلمو ندیده من توصیه میکنم نبینه تا زمانیکه عشق زانر وحشت از سرش بیوفته!…
چون اگر قبلش این فیلمو ببینه باید۹۵ درصد فیلمای مثلا ترسناک بعد ازین فیلمو بریزه تو سطل اشغال.. 😆 😆