فیلم کالت چیست؟
فیلم کالت Cult film یک اثر سینمایی عمدتا خارج از قواعد ژانر است که عده زیادی از طرفداران از قشرهای مختلف یک اجتماع را در مقام تماشاگر به خود جذب کرده و مابهازای اجتماعی ایجاد میکند.
کالت را فرقه و گروه هم مینامیم چرا که تاثیر شگفتی بر بخشی از یک جامعه گذاشته و این تاثیر یک عکسالعمل فرهنگی است. یعنی در جا فیلم کالت را یک اثر فرهنگی نامگذاری میکنیم.
فیلم کالت هرگز به یک نوع ژانر خاص تعلق ندارد. از گونه وسترن گرفته تا سینمای ابرقهرمانی و از ژانر جنایی تا گونه حماسی میتوانند در این رده جای بگیرند. حتی کمدی سیاه نیز میتواند یک اثر کالت ایجاد کند.
فیلم کالت اما یک اثر فانتزی نیست. زیر و بم پیچیده ندارد اما سرشار از مفاهیم و معانی مرتبط با زندگی انسانی و گاهی موارد مربوط به خصوصیات روحی و روحانی اوست. کرامت انسانی در فیلم کالت یا با نمایش خود فضیلت انسانی یا با ارائه نقطه متقابل آن یعنی رذالت بشری جلوهگری میکند. در این راستا گفتگوها و کاراکترها میتوانند کمی تا قسمتی رونمایی شوند.
فیلم کالت را یک سینمای مردمی در نظر بگیرید. سینمایی که تماشاگران؛ داستان آن و قهرمانان آن را با خود به درون خانه و محیط کار میبرند. با آنها همذات پنداری کرده و با آنان زندگی میکنند. این روند حتی میتواند فارغ از ملیتها و فرهنگها باشد.
برای مثال در ادبیات جهان نیز چنین روندی وجود دارد. رمان سترگ ابلوموف اثر ایوان گنچاروف در سال ۱۸۵۸ یکی از همین کالتهای ادبیات است که به اوبلوموویسم منجر شد. در حقیقت ابلوموف کسی است که کارهای زیادی برای انجام دادن دارد اما خیال پردازی و تنبلی حیرتآور و ذاتی او مانع میشود او حتی یک حرکت مثبت طی هفتهها نداشته باشد.
در سینما فیلم “لبوفسکی بزرگ” اثر برادران کوئن محصول ۱۹۹۶ تنه به تنه رمان گنچاروف میزند. لبوفسکی بزرگ پس از پخش سریعا به یک فیلم کالت تبدیل شد. جف بریجز در فیلم نقش “دود” یک آدم آس و پاس و ولنگار اما خوش قلب را بازی میکند که اصلا نمیداند در این دنیا چکاره است؟
بسیار از مردم آمریکا لبوفسکی بزرگ را داستان خودشان دانستند که در مقاطعی از زندگی آینه تمام نمای قصه روزمرگی آنها بوده است. در حقیقت لبوفسکی بزرگ یک فیلم فرهنگی عظیم از کار درآمد. چون نشانههای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه بزرگ را هدف گرفته بود.
فیلم کالت وابسته به هواداران و طرفداران خود است. رونمایی از یک فیلم کالت هرگز جعلی نیست و سفارش بردار نخواهد بود. در حقیقت فیلم کالت یک اثر سرشار از احترام و در باره مردم است و متعلق به اقشار مختلف آن. در این نوع فیلم همذاتپنداری فراتر از اصطلاح رایج در سینماست. هواداران فیلم کالت؛ خود را در فیلم و قهرمانان را در خود جذب و وصل کردهاند.
به یاد داشته باشیم یک فیلم میتواند سالها پس از تولید وارد این دستهبندی شود. یعنی یک اثر سینمایی که به سبب گذشت سالها به یکباره مورد توجه بخش جوان یا سالمند جامعه قرار بگیرد.
و در آخر باید پذیرفت وجود فیلم کالت و تثبیت آن ثابت میکند سینما اجتماعیترین و فرهنگیترین و تاثیر گذارترین هنر در جهان است.
«استفن داولینگ»
۱٫ یک مقدمه
حالا پکیدن مرز میان فرهنگ رسمی و ضد فرهنگ های حاشیهنشین نوابغ را به سطل زبالههای تاریخ هنر کشانده تا تمام مطرودین و ملعونین پدرانشان را با اجر وعزت بیرون بکشند و یادشان را گرامی دارند. هیولاها ، زامبیها و آدمهای ناقصالخلقه کثیف حالا با خیال راحت در بزرگراههای هالیوود بستنی میخورند و به اعمال هیولایانه مشغولند.دوران آنها تازه آغاز شده….
ترکیب بی ، ضد و کالت مووی با اصطلاحاتی چون کمپ و کیچ و حتی سوپ اپرا آنقدر با هم ممزوج است که حتی شارحان اولیه و نامگذارانشان به سختی میتوانند مرز میان آنها را بشناسند. با این حال این کلمات برای ترساندن بچهمدرسهایها ساخته نشدهاند.آنها توضیحاتی هستند در مورد وضعیت ما . در مورد خلق و خوی هوموساپینسهای غریبی که ما باشیم. منتقدینی که گهگاه با چسباندن یک پیشوند به “مووی ” سعی داشتند انواع “خاصی ” از سینما را از باقی جدا کنند کمابیش تجربه وحشت پدران از جهان غیر قابل درک “بچه جغلهها” را –گیریم به شیوه روشنفکرانه – از سر گذراندهاند. تجربه موسیقی بیتلز و پینک و زندگی کولیانه هیپیوار و جیمز دین و گیتار برقی و بی مووی و خیلی چیزهای دیگر اساساً سر وته یک چیز اند.همه روایت زندگی زیرزمینی طاغیان و ملعونان و جدا افتادگان است.برای همین است که نمیتوان از زیر بار فهمیدنشان شانه خالی کرد.باید اینها را بدانیم تا بفهمیم ما چگونه ما شدیم؟
۲٫ تذکر کوچک در باب کالت
کالت عنوانی است برای توصیف گروهای اجتماعی که دارای عقاید و مناسک مغایر با جریان رایج جامعه هستند. این واژه عموما با بار معنائی مثبت به گروههای هنری موسیقی ادبیات و…. اتلاق می شود. اما این واژه بار معنائی منفی نیز دارد که به مذاهب جدید گروههای افراطی سیاسی پزشکی و اقتصاد هرمی مربوط می شود. به همین دلیل عده زیادی از مردم از اینکه با برچسب کالت توصیف شوند احساس نا خشنودی می کنند.
موقعیت کالت هر گروه با آغاز سیستم تازه عقاید/ هواخواهان پر و پا قرص/ ویژگی های منحصر به فرد/ اثرات مثبت یا منفی اش بر روی اعضا یا مخالفتش با عقاید و علایق فرهنگ رایج آغاز می شود.
مطالعات جنبه های روانشناسی کالت بر فردیت اشخاص و انتخابهای آنها متمرکز است. عامل مهم در این زمینه اعتقاد اجباری است که توانائی تعقل و تفکر منتقدانه و شخصی را از مردم سلب می کند.
۳٫ این فیلم کالت کدام است حالا؟
فیلم کالت فیلمی است که طرفداران نسبتا اندک اما به غایت پروپا قرص دارد. اغلب این فیلم ها از شهرت چندانی در خارج از حلقه طرفداران خاصشان ندارند اما استثناهائی هم وجود دارد که ۲۰۰۱ ادیسه فضائی/ ساعت کوکی/ راننده تاکسی/ جنگجویان/ مخمل آبی/ پالپ فیکشن و بلید رانر از جمله آنها هستند و طیف طرفداران وسیع تری دارند.
ترکیب فیلم های کالت نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ و در کتابی به همین نام از دنی پیری به کار گرفته شد. ویژگی مشترک همه آنها شگفتی و دوری از استانداردها و موضوعات رایج سینماست. این فیلم ها معمولا در نخستین اکران های خود فروش چندانی ندارند و به تدریج طرفداران خود را کسب می کنند. به همین دلیل معمولا فروش نسخه های ویدئوئی آنها از فروش گیشه بسیار بیشتر است. لوبووسکی بزرگ/ مرده زنده/ فلامینگوهای صورتی / کله پا کن تعدادی از همین فیلم ها هستند که معمولا نیز به طور مستقل تهیه شده و انتظار فروش چندانی هم از آنها نمی رفته است. بسیاری اوقات پاسخ مخاطبین به یک فیلم کالت متفاوت از آن چیزی است که فیلم ساز در نظر داشته است. بسیاری از فیلم های کالت نسبت به فیلم های جریان رایج سینما دارای عناصر غیر متعارف و بدیع هستند اما با این حال می توانند در میان طیف وسیعی از تماشا گران محبوب واقع شوند.
نمونه ایرانی :شاید بتوان از قیصر کیمیایی و هامون مهرجویی به عنوان دو فیلم کالت مهم تاریخ سینمای ایران یاد کرد.هر دو این فیلمها خارج از معیارهای زیباییشناسی – که واجد آن بودند یا نبودند- به مفهوم مطلق کلمه “پرستیده ” شدند. اساساً این دو فیلم خارج از متر و میزان سینمایی تبلور حال بسیاری مردمان بودند. همان تبلوری از چندپارگی روح ایرانی که بوف کور هدایت را اینچنین پرطرفدار ساخته است.
۴٫میان برنامه از امبرتو اکو :
“لوازم تبدیل کتاب به فیلم یا شیء کالت چیست؟بدیهی است که مخاطبان باید به اثر عشق بورزند ، اما این شرط کفایت نمیکند.اثر باید جهانی کامل و خودبسنده به ارمغان آورد تا طرفدارانش بتوانند شخصیتها و رویدادها را همچون جنبههایی از جهان شخصی و فرقهای خود یادآوری و نقل کنند ، جهانی که پیرامونش میتوان معماها وبازیهایی طرح کرد تا افراد خبره هر فرقه و گروه به آنها مشغول شوند و از این طریق مهارتشان را بیازمایند.
این نوع فیلم باید نه یک ایده اصلی بلکه تعداد بیشماری از آنها را در خود داشته باشد و نباید در زمینه ساخت و آرایش هنری بیانگر نگرش منسجم و روشنی باشد.باید به پشتوانه زهواردررفتگی باشکوه خودبه حیات ادامه دهد وباقی بماند.”
مقاله کازابلانکا :کالت مووی و کولاژ متنها
۵٫مسخره و مسخرهتر
بسیاری از فیلم ها به این دلیل وارد جرگه کالت می شوند که به طرز مسخره ای افتضاح اند که معمولا هم با بودجه کمی ساخته شده اند. “نقشه ۹ از فضای خارجی”(۱۹۵۸)/ بانوی تنها/ به سردی یخ/ انحراف مرگبار/ هلنا بوکسور.
در این میان برخی فیلم ها برای ورود به عرصه کالت عامدانه از این ژانر”از شدت بدی جذاب” تقلید کرده اند و البته به موفقیت هم رسیده اند. مثل ” اسکلت گمشده یک جنازه”/ مارها روی هواپیما( ساموئل جکسون) و ” زنان آمازونی در ماه”
دیگر فیلم هائی که خود را وارد عرصه کالت می کنند فیلم های مهجور و فراموش شده گذشته اند که عمدتا به این دلیل که با توجه به استانداردهای مدرن فیلم سازی در درجه بسیار پائینی قرار دارند و جلوه های ویژه خنده دار و یا به عبارتی مسخره ای دارند طرفداران خاصی پیدا کرده اند.
سانتاکلوز مریخی ها را شکست می دهد/ وحشت خزنده/ موجودات واقعا عجیبی که دست از زندگی کردن برداشتند و به زامبی های درهم برهم تبدیل شدند/ حمله زنان ۱۵ متری.
این مضحک بودن شاید اول از سر اجبار مالی رخ داد اما به تدریج و با شکلگیری حلقه طرفداران هم تمایل کارگردانان جوان از نام گذشته برای دست و پنجه نرم با این شیوه لودگی سینمایی بیشتر شد هم منتقدان به کشف دقایقی از مفاهیم پنهان این نوع سینمایی نائل شدند. جالب است که این نوع فیلمسازی به لحاظ تاثیر بر مخاطب تا حد زیادی شبیه به آثار فرهیخته تئاتر آبزورد عمل میکرد. انتقال جنسی از مسخرگی که بازتابنده آشفتگی بی معنای جهان است.باید منصفانه بپذیرم تماشاگران ” حمله زنان ۱۵ متری” به فرهیختگی تماشاگران آثار بکت نبودند . اما احساس پوچی زندگی هر دو شان را به شیشکی کشیدن بر هاویه جهان وا میداشت.
۶٫ Z movie و نوابغ فضاحت :
زد مووی ها نیز بی ارتباط با بخش اخیر فیلم های کالت نیستند. زد مووی ها فیلم هائی که با بودجه بسیار کم ساخته می شوند و در هر زمینه از فیلم نامه و کارگردانی گرفته تا نورو تدوین و هر چیز دیگر بسیار بد ساخت هستند. اد وود یکی از مشهورترین کارگردانان این عرصه است که فیلم “نقشه ۹ از فضای خارجی” که در بالا به آن اشاره شد از ساخته های مشهور اوست که به عنوان “بدترین فیلم تاریخ سینما” شناخته شده است. این فیلم داستانی نامنسجم / دیالوگهائی عجیب/ بازیهای بد/ نریشنی نچسب و آزاردهنده و ارزان ترین جلوه های ویژه و دکوری مقوائی دارد که بازیگران مدام به آن می خورند.سیاهیلشکرهای که رو به دوربین نمیتوانند خندهشان را مهار کنند. بسیاری از نما ها در آن تکراری است بوم ها ی صدا در فیلم دیده می شود و بازیگران متن هایشان را از روی کاغذ می خوانند. نماهای خارجی همزمان در روز و شب می گذرند. یکی از بازیگران این فیلم بلا لوگوسی است که قبل از ساخت فیلم مرد. به همین خاطر به جای نماهای باقی مانده او بازیگر دیگری بازی کرد در حالی که از لوگوسی جوانتر و بلندتر بود و رنگ موهایش هم با او فرق می کرد! راوی فیلم هم فیلم را با نام قبلی اش که ” دزدان بزرگ فضای خارجی” بوده ذکر می کند.
“وحشت خزنده” نیز که در بخش اخیر کالت به آن اشاره شد وضعیت نسبتا مشابهی دارد و در زمره فیلم های زد به شمار می رود.
۷٫فوبیای هومر
کمپ نیز سبک زیبائی شناسانه ایست که در آن چیزی به خاطر بد سلیقگی و جنبههای طعنه آمیزش جذاب است. سطحی بودن متوسط بودن غلو و تصنع ویژگی های این سبک اند که به آن جذبه ای سفسطهوار می دهند.
کمپ که بخشی از فرهنگ پاپ و ضد آکادمیک دهه ۱۹۶۰ بود در دهه ۱۹۸۰ و با اقتباس از دیدگاههای پست مدرن درباب هنر و فرهنگ به محبوبیت دست یافت. این سبک در واقع تحلیلی انتقادی و در عین حال یک شوخی بزرگ است. کمپ چیزی را (مثلا یک هنجار اجتماعی /شی/ عبارت یا سبک) بر می گزیند تحلیلی بسیار ظریف از ماهیت این چیز ارائه می دهد و نهایتا تصویری طنز آمیز از آن به نمایش می گذارد و در عین شوخی بودن تحلیلی بسیار جدی است که برخی برای به سخره گرفتن خود و اثبات نکته ای خاص آن را به کار می برند و در مجموع شیوه ای متظاهرانه و ستیزه جویانه است که در قالب طنز رخ می نماید.
مجموعه های تلویزیونی بتمن/ گمشده درفضا/ قایق عشق/ جزیره فانتزی / پیشتازان فضا/ بزرگترین قهرمان آمریکا و لاک پشت های نینجا از این دسته اند. برخی از این آثار جزئی از تولیدات جدی تلویزیونی به شمار می رفتند و برخی دیگر از همان ابتدا با هدف طنز آمیز بودن ساخته شده اند.
برخی منتقدین فیلم “شیطان را شکست بده” (۱۹۵۳) ساخته جان هیوستون و با بازی همفری بوگارت را نخستین فیلم کمپ می دانند که در واقع نسخه غلو آمیزی از ژانر نوار است. این فیلم در واقع بسیار جلوتر از زمان خود بود و مخاطبانش در آن زمان نتوانستند هدف کارگردان را دریابند و به همین دلیل سالها بعد هنگامی که به جرگه آثار کالت پیوست توانست قدر و منزلت خود را باز یابد.
جان واترز نیز مجموعه فیلم های موفقی در سبک کمپ ساخته است که فلامینگوهای صورتی / اسپری مو/ زندگی اسف بار/ شرم کثیف برخی از آنها هستند. واترز در فصل هشتم مجموعه سیمپسون ها با عنوان “فوبیای هومر” در نقش صاحب مغازه خاطرات حضور می یابد و کمپ را اینگونه برای هومر تعریف می کند:” به طرز تراژیکی مسخره” یا “به طرز مسخره ای تراژیک”
فیلمهای آموزشی هم میتوانند کمپ باشند. فیلم “مرغابی و پوشش” از نمونه ها ی بسیار مشهور است که در آن لاک پشتی انسان نما و کارتونی توضیح می دهد که چگونه می توان با پنهان شدن زیر میز از حملات بمب اتم جان سالم به در برد.
بعضی هنرمندان را هم در شمار چهرههای کمپ میشمارند.کسانی چون دیوید بووی،التون جان و فردی مرکوری که بارها و در نهایت جدیت خودشان را هجو کردند.
کیچ نیز واژه ای است که گاهی به جای کمپ به کار می رود. هرچند کیچ بیشتر به خود شی مورد نظر اشاره دارد اما کمپ به سبک اجرای آن بر می گردد.
کمپ ها از نظر تاریخی بیشتر در جوامعی ظهور یافتند که رشد درآمد نسبت به رشد فرهنگی از سرعت بالاتری برخوردار بوده است. به عنوان مثال فرهنگ ایالات متحده دراواخر دهه ۱۹۵۰و اوایل ۱۹۶۰ از نظر برخی منتقدین مهم ترین دوره کمپ مدرن به شمار می رود. در این دوره استاندارد زندگی مردم و میزان درامدشان به سرعت افزایش یافت و اقتصاد کشور پس از رکود دوران جنگ جهانی دوم رونق گرفت. در عین حال مردم عموما شخصیت هائی ساده و بدون پیچیدگی داشتند و به جز بازماندگان جنگ جهانی دوم که فقط ۱۰ درصد مردم را تشکیل می دادنند بقیه اعضا جامعه به ندرت با فرهنگ های دیگر مناطق جهان آشنائی داشته و به خارج از مرزهای خود سفر کرده بودند. به طور خلاصه بسیاری از مردم به طور ناگهانی به وضعیت مالی مساعدی دست یافتند اما به دلیل فقدان آموزش و پیچیدگی های روانی و تجربه از سلیقه و ذائقه پیشرفته ای برخوردار نبودند.
یکی از نخستین افرادی که مفهوم کمپ را وارد مطالعات آکادمیک کرد سوزان سونتاگ نویسنده امریکائی بود. وی در مقاله مشهورش به نام ” یادداشتهائی بر کمپ” که در سال ۱۹۶۴ نوشت به تصنع /پوچی / خودنمائی های طبقه متوسط و ساده لوح اجتماع و افراط تکان دهنده و منزجر کننده به عنوان عناصر کمپ پرداخت.
۸٫ زیرزمین مردان نامتعارف
کالت مووی و بیمووی هر چند گاهی بسیار به هم نزدیک اند اما رعایت اصول زیباییشناسانه و تکنیکی برخی کالت سازان باعث میشود جایی این دو برادر از هم جدا بیفتند.نمونه حی و حاضر این اشتقاق جهان مالیخولیایی مردی است به اسم دیوید لینچ. لینچ که پس از فیلم کلهپاککن پرستندههای اساسی پیدا کرد تا امروز یکی از مهمترین و نمونههای شاخص کالتسازی است.سینمای او نامتعارف ، گیجکننده و حتی آزاردهنده است.کلهپاککن لینچ با حضور مردی عجیب و بچه هیولایی زرزرو پنهان در انباری چون کشیدن ناخن بر تخته سیاه روح اثر میکند.
کشف زیباییشناسی فیلمهای درجه دو تخصص برادر دیگرمان کوئنتین تارانتینو است. تارانتینو دانست که بیموویها – بی آنکه حتی خود بخواهند- در حال نمایش مفاهیمی هستند که در دنیای سر و ته دار سینمای رایج مهجور مانده.او قالب قدیمی را از مخروبه بیرون کشید تا نشان دهد هنوز کسی براستی از پتانسیلهای ” درجه دو ” بودن استفاده نکرده است.
راهی که تا امروز به فیلم جنونآمیز و ستایششده دانی دارکو (۲۰۰۱) اثر ریچارد کلی جوان ختم شده است. فیلمی درباره دانی دارکو نوجوان شیزوفرن که دوست خیالیاش در لباس یک خرگوش بدهیبت ساعت و دقیقه و ثانیه پایان جهان را به او اعلام میکند.
۹٫ ما چگونه ما شدیم ؟
این یک چشمبندی بود.تعدادی حقه قدیمی گیجکننده نوشتن به علاوه مخلفات مکفی . یاد آوری ایده جذاب مقابله با پدرسالاری ، نامی از لینچ ،اکو و تارانتینو .تعدادی واژه خوش تلفظ جذاب و مرعوبکننده.و تکهتکه چسباندن و کولاژ همه اینها کنار هم.
یک چشمبندی بود. شما توسط دهها ایده بیربط و متناقض بمباران شدید و شاید خوشحال باشید که چیزی دانستید و ته دلتان کمی ناخوش که نفهمیدید چی شد. زمانی نیویورک تایمز درباره یک سریال محبوب درجه دو نوشته بود : “سازندگان آن برای جذب مشتری از همه چیز استفاده میکنند. از جذابیت بازیگران خوش بر و رو گرفته تا نقل جملاتی از مرگ در ونیز توماس مان.”
حقیقت این است که شناسایی وضعیت ما – چه در مقام آن هوموساپینس بخت برگشته و چه به عنوان فرزندان طاغی علیه فرامین پدرانه- جز در مزمزه کردن این کولاژها به دست نمیآید.تلاش برای درک منطقی و روشن و سر و ته دار این وضعیت گاهی ما را به استفاده از گفتمان رایج و ظاهراً معقول همان کسانی وا میدارد که ازشان میگریختیم.
پس نگران تناقضها و بیمرزیها و گرههایی که در ذهن کلاف میشود نباشید.
هضم همه اینها با هم خود خود جنس است!
زنده باد جوریدن زبالههای روح!
فیلم کالت در سینمای ایران
شاید پژوهش در سینمای ایران یک «حلقه مفقوده» باشد و منتقدان و استادان سینما در ایران نتوانستهاند در عرصه تحقیق و پژوهش بهصورت موفقی عمل کنند. البته، نباید از نظر دور داشت که نوشتههای تاثیرگذار مختلفی هم در این زمینه انجام شده است. اما در سینمایی که شاید هنوز پژوهش جامع و کاربردی در باب «ژانر»، «سبک»، «مخاطب«، «صنعت فرهنگی»، «ساختار فیلمنامهنویسی ایرانی» و «زیباییشناسی سینمای ایرانی» انجام نگرفته است؛ صحبت از «فیلم کالت» کمی عجیب و غریب باشد. اما در این جستار اجمالی قصد داریم که شما را با فیلمهای مهم این جریان آشنا کنیم و مسیری هر چند پر دستانداز برای سینمای کالت ایرانی مشخص کنیم. سینمای کالت بهطور مشخص به «تماشاگر سینما» وابسته است. و شاید با این بررسی روشن شود که تا چه حد سینمای ایران از جریانهای دیگر جا مانده است.
اکثر صاحبنظران معتقدند که واژه «فیلم کالت» از دهه ۱۹۷۰ در نوشتارهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. «فیلم کالت» در درجه اول بهخاطر کسب «طرفداران دنبالهرو» یا «فرقههای پیگیر افراطی» شناخته میشود. مخاطبانی که چنان علاقهمند و مشتاق فیلم مذکور میشوند که به طرفداری آن در «زمانی طولانی» میپردازند. حتی، «گروه» یا «فرقه»ای با نام همان فیلم برای طرفداران آن اثر تشکیل میدهند. این افراد شروع به «تقلید» و «تکرار» عناصر کلیدی فیلم مزبور میکنند. آنها گویی دارای «دانش» و «مدرک علمی» در شناخت آن اثر خاص هستند. مثلا اگر بخواهیم دو فیلم «کالت کلاسیک» را بهطور مشخص نام ببریم، باید به دو فیلم «دِ راکی هارر پیکچر شو» و «لبووسکی بزرگ» اشاره کنیم.
«دِ راکی هارر پیکچر شو» (۱۹۷۵) اثر کارگردان انگلیسی «جیم شارمن» است. این اثر لقب «جاودانهترین فیلم پرده سینما» را به علت «اکران مستمر» چهل سالهاش، برای خود کسب کرده است. این فیلم به دلیل «موضوع عجیبوغریب»، «ساختار خاص» و از همه مهمتر «طرفداران افراطی» خود همچنان بر پرده سینما باقی مانده است.
مخاطبان این اثر، «دیالوگ»های فیلم را از حفظ بین یکدیگر ادا میکنند و به شکل شخصیت های محبوب فیلم «لباس» می پوشند. آنها «گروههای اجتماعی»، «جمعهای طرفداری» و «تجمعهای دنبالهروی» خود را در مکانهای مختلف دایر کردهاند و همیشه سالن نمایش فیلم را اشغال میکنند. نکته کلیدی این است که این فیلم از سال ۱۹۷۵ همچنان بر پرده سینما قرار دارد.
فیلم «لباوسکی بزرگ» (۱۹۹۸) اثر «برادران کوئن» است که چنان در «فرهنگ عامه» و «مخاطبان دوآتشه» خود نفوذ کرده است که «پوشاک» و «لوازم» مختلفی به همراه «عکس»، «دیالوگ»، «نشان» و «نکتههای کلیدی» این فیلم هر ساله تولید و روانه بازار میشود. شخصیت اصلی، «لباوسکی» که به صورت عامیانه «دِیُود» نامیده میشود، یکی از «ستارگان فیلم کالت» است. «سبک زندگی» و «رفتار» و «گفتار» او توسط مخاطبان گسترده مورد تقلید قرار میگیرد. بنابراین، میشود عنوان کرد که یک فیلم کالت علاوهبر «طرفداران افراطی اندک در مدت زمان طولانی»، دارای نفوذ و ریشهدواندن فزاینده در بین «عامه مردم» هم هست. این امر یک «ناسازه» اساسی در کلیت این جریان است. تاثیر این فیلم را در رسانههای دیگر و آثار مختلفی از جمله: «نقاشی»، «گرافیک»، «شعر»، «داستان»، «سریال»، «پوشاک»، «لوازم منزل» و از همه مهمتر در «فیلمهای دیگر» شاهد هستیم.
سوال اصلی ما این است که آیا در ایران فیلم کالت وجود دارد؟ اگر به تعریفها توجه کنیم، کاملا روشن میشود که تقریبا در ایران فیلم کالت ساخته نشده است و شیوه و نوع برخورد مخاطبان سینمای ایران با کشورهای دیگر بسیار تفاوت دارد. ولی در عین حال، فیلمهای مختلفی وجود دارند که به «فیلم کالت» نزدیک شدهاند.
شاید «کالت» در ایران با گزینههای جایگزین دیگری شناخته شود. اگر چنین باشد، پنج فیلم کلاسیک «گنج قارون» (۱۳۴۴)، «شب غوزی» (۱۳۴۳)، «قیصر» (۱۳۴۸)، «هامون» (۱۳۶۸) و «شبهای روشن» (۱۳۸۱) شاید به فیلم کالت کمی شباهت داشته باشند. خصوصیات این فیلمها را میتوان چنین برشمرد: ۱- طرفداران پروپا قرص فراوان در مدت زمان بسیار طولانی دارند؛ ۲- همچنان مخاطبان چه در سینما و چه در منزل این فیلمها را چندینبار تماشا میکنند؛ ۳- از گفتار، نوع پوشش و رفتار شخصیتهای مهم فیلم تقلید فراوان میشود؛ ۴- موسیقی و ترانههای آنها بین مردم و در دیگر رسانهها همچنان بازتولید میشود؛ ۵- در اکثر رسانهها به نکات مهم این فیلمها ارجاع داده میشود. البته، ضعف بزرگ این فیلمها برای کالت شدن، عدم دور هم جمع شدن طرفداران افراطی این فیلمها و تشکیل فرقه طرفداری دوآتشه است. همچنین، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، اکران بعضی از این فیلمها دیگر امکانپذیر نیست و چالش بزرگی در نمایش آنها ایجاد شده است. بنابراین، با کمی مسامحه، اگر فیلمی در ایران بین «سینمادوستان افراطی» نه «طرفداران افراطی» بعد از گذشت زمان محبوب شود به یک کالت نزدیک شده است. در وهله بعدی، اگر فیلمی بتواند یک «شخصیت ماندگار» یا «گفتاری خاص» خلق کند، میتواند در بین مردم و فرهنگ عامه نفوذ کند و تاثیری کالتگونه بر جامعه بگذارد. در آخر، اگر فیلمی در ایران توانست یک جریان تاثیرگذار و ماندگار ایجاد کند، به یک «کالت ایرانی» نزدیک شده است. باید اذعان کرد این موارد فقط بهعنوان پیشنهاد بیان شدهاند و هنوز راه درازی در تحلیل چنین پدیدههایی در پیش داریم.
فیلم کالت و سینمای مستقل
این دو مفهوم به دلیل داشتن ویژگی های مشترک فراوان در نوع موضوعات، فرم روایت، شرایط ساخت و … با یکدیگر هم پوشانی دارند. در این مقاله سعی می شود که در ابتدا گذری کوتاه بر معنای سینمای مستقل داشته باشیم و سپس به نقاط مشترک میان آن و فیلم های کالت بپردازیم.
معنا
فیلم مستقل به فیلمی اطلاق میشود که خارج از سیستم استودیویی هالیوود تولید میشود و اصطلاح سینمای مستقل به روشی سینمایی اشاره میکند که نسبت به سینمای رایج و مسلط در مواردی به صورت یک آلترناتیو در میآید یا موضعی مخالف به خود میگیرد. این اصطلاح همچنین فیلم های غیر تجاری و هنری را که با دیگر فیلمهای کلاسیک و تجاری معمول هالیوود تفاوت دارند، در بر میگیرد. این فیلم ها معمولاً توسط استودیوهای فیلمسازی کوچک ساخته میشوند. سینمای مستقل خود حاوی طیفی از شیوههای فیلم سازی است که هم تجاری و هم غیرتجاری هستند و در عین حال در محدوهای خارج از نظامهای توزیع و عرضه فیلم قرار دارد. فیلم های مستقل، غالباً از روی فرم یا محتوا شناخته میشوند.
تاریخچه
ریشههای فیلمسازی مستقل قدمتی هم اندازه تاریخ سینما دارد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ فیلمسازان پیش قدمی که قصد مقاومت در برابرشرکت حق نشر فیلمهای سینمایی(یک تراست قدرتمند که در سال ۱۹۰۸ به وسیله تعدادی از فیلمسازان و تهیه کنندگان پیشرو تاسیس شد و نمایندگی شرکت های ادیسون, ویتاگراف, بیوگراف، کالین، لوبین، سلیگ، اِسَنِی، پاثه اکسپرس و گامونت را به عهده داشت.) را داشتند، به جنوب کالیفرنیا کوچیدند تا در آنجا با دوربین هایی که خود ساخته بودند پایههای صنعت سینمای آمریکا را بنیان نهند. این بازهی زمانی به عنوان دوران اول فیلمسازی مستقل طبقه بندی میگردد. همچنین سینمای مستقل در بریتانیا در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ با تولید فیلمهای آموزشی، مستند و تجربی رشد یافت. در کنار این ها کمپانی های فرانسوی سازندهی لوازم فیلمبرداری در دوران جنگ جهانی دوم، دوربین هایی را اختراع کردند که قابل حمل و کوچک بودند و این قدرت را به مستندسازان می دادند که از وقایع جنگ به راحتی فیلمبرداری کنند. این دوربینها پس از جنگ جهانی دوم وارد بازار شدند و این قدرت را به فیلمسازانی که نمیتوانستند در سیستم استودیویی کار کنند، داد تا آثارشان را بسازند. مهم ترین فیلمسازان این دوره کنت انگر، مایا درن، ری اورکین و ری آبراشکین بودند.
میان سال های ۱۹۸۵ و ۱۹۵۹ فرانسویان جوان نخسین کسانی بودند که با سنت ارزش هایی که به بیان خواسته های فردی مجال نمی داد، مخالفت کردند. علاوه بر آن ها کارگردانان جوان انگلیسی که از جنبش سینمای آزاد برخاسته بودند، از همان آغاز کار علیه فعالیت های تجاری سینمایی کشورشان و کارگردانان وابسته به آن سر به شورش برداشتند. در سالهای اولیه دههی ۱۹۶۰، فیلم سازان سرشناسی مانند شرلی کلارک و جان کاساوتیس با پس گرفتن رهبری از از سینماهای نو اروپا و ژاپن در “سینمای نو آمریکا” پیشتاز شدند، و این در حالی بود که در اواخر همین دهه، ریچارد لیکاک و پنه بیکر شکل دیگری از شیوه فیلم سازی مستقل را در سینما – حقیقت به نمایش گذاشتند. شناختهشدهترین این فیلمها، آن هایی هستند که از جانب دولت و از طریق نهادهایی چون هیات بازاریابی امپراتوری و یا واحدهای فیلم جی اف او که هر دو تحت رهبری جان گریرسون بودند، مورد حمایت قرار گرفتند.
در سینمای امریکا به طور کلی سه نوع و روش گسترده از تولید فیلم مستقل طی بیست سال پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافته است. در این مسیر، فیلم سازان تجربی مثل مایا درن و استن براخاژ در روشهای آوانگارد امریکایی مبتنی بر نوعی ایدئولوژی و تلقی از هنر فیلم به مثابه نوعی بیان فردی پیشگام شدند. در سالهای اولیه دهه ۱۹۶۰، فیلمسازان سرشناسی چون شرلی کلارک و جان کاساوتیس هم بودند که به دنبال فیلم سازان مستقل اروپایی و ژاپنی در این عرصه پیشتاز شدند. با باز شدن فضای ورود فیلمهای خارجی، فیلم سازان جوان تحت تاثیر آثاری متفاوت از سینمای که تا به حال تجربه کرده بودند، به خصوص سینمای موج نوی فرانسه، دست به ساخت فیلم هایی متفاوت با قبل زدند. فیلم سازانی مانند ژان لوکگدار و جان کاساوتیس این فرصت را پیدا کردند تا سنت سلطه ی فیلم نامه در جریان تولید فیلم را به چالش بکشند و شیوههای بداهه در فیلمسازی را که از نظر سینمای تجاری شیوهای غیراقتصادی است، بیازمایند و تثبیت کنند؛ این ها در حالی بود که در اواخر همین دهه، فیلمسازانی چون ریچارد لیکاک شکل دیگری از فیلم سازی مستقل را در شیوه و سبک سینما-حقیقت به نمایش گذاشتند. حضور چشمگیر فیلم سازان مستقل در این سالها را میتوان با توجه به مناسبات و شرایط هنری، اجتماعی و سیاسی آن سالها ارزیابی کرد. از سویی تحولات حیرتانگیز جامعه امریکا در سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ و خیزشها و جنبشهای مختلف مدنی، حوادثی چون رسوایی واترگیت، جنگ ویتنام و از این قبیل بر نگاه و روش فیلمسازان مستقل تاثیر گذاشت و از سوی دیگر مجموعه اکشنهای این دو دهه که حاوی ملاحظات ایدئولوژیک و سیاسی بودند و در مسیر تبلیغ و تایید ساختار قدرت و مبتنی بر مدل حاکم بر شیوههای تولید هالیوودی ساخته میشدند، ضرورت حضور یک جریان آلترناتیو را پررنگتر و اجتنابناپذیر کردند. همچنین فراگیر شدن تلویزیون و احتیاج آن به ساخت برنامه ها، سریال ها و فیلم های متنوع باعث جذب فیلم سازان جوان برای ساخت برنامه هایش شد. از سالهای اولیه قرن بیستم، سنتی از چالش یا مخالفت علیه محصولات استاندارد شده و روشهای تولیدی سینمای حاکم به وجود آمده است. علاوه بر این پیشرفت سینمای مستقل در قرن بیستم و بیست و یکم تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار گرفته است؛ از جمله تغییر دوربینهای سی و پنج میلی متری به دوربینهای فیلمبرداری اچ دی و راحتی کار با نرمافزارهای تدوین رایانه ای و برگزاری جشنوارههای فیلم مستقل مانند جشنوارهی فیلم ساندنس.
ویژگی ها:
-تهیه شده با بودجه ای محدود و معمولا هزینه ی شخصی فیلمساز
-تولید شده خارج از سیستم و جریان اصلی
-شامل شدن بستر گستردهای از نوع فیلم ها: داستانی، سوررئال، تجربی و …
-داشتن مخاطب خاص
-انتقال دهنده ی جهان بینی و سبک مولف
-بیان موضوعاتی که پیش از آن کمتر به آن ها پرداخته شده
-انتخاب فرم و پرداختی دیگرگونه و تازه
-استفاده از عناصر آشنایی زدا
فیلم های کالت یا با اندیشه ی پیش فرض و به منظور کالت بودن تهیه می شوند و یا با مرور زمان به کالت تبدیل می شوند که گونه ی دوم، رایج ترند. سازندگان این نوع از فیلم ها معمولا سراغ ایده ها و پرداخت های نامتعارف و غیرتکراری می روند و سعی شان بر این است تا پرداختی که را که متناسب تر با آن موضوع می دانند را به کار بگیرند؛ بدون توجه به عوامل تجاری و ترس از بازخوردهای منفی. کارگردانان این چنین فیلم هایی معمولا در آغاز کارنامه ی هنری خود به سر میبرند و شجاعت بالایی برای ریسک کردن و شکستن قواعد از پیش تعیین شده دارند؛ آنها سودای ساخت دنیایی را دارند که در ذهن می پرورانند؛ دنیایی که پیش از این به عنوان تماشاگر سینما تجربه نکرده اند و می خواهند جای خالی آن را در این عرصه پر کنند. این تفکر متفاوت باعث می شود که آن ها ملاحظات ژانری و اقتصادی را کنار گذاشته و خود را از قید و بند رها کنند. آنها بی هیچ دغدغه ی مالی دست به ساخت فیلم هایی برای مخاطبان خاصی مثل خودشان می زنند که درک بالاتری از پتانسیل سینما و ابزارها و عناصر آن دارند. این فیلم سازان از هر چیزی که به سینما و ساخت فیلم مربوط است حداکثر استفاده را می کنند. ژانرهای مهجور را به کار می گیرند و در بستر آن دست به ابتکار می زنند یا ژانرها را در هم می آمیزند. مضامین تکراری را با پرداختی نو در اختیار مخاطب قرار میدهند و یا به سراغ موضوعاتی می روند که پیش از این آنان قواعد جدیدی را بنیان می گذارند اما نه به صورتی که به آن پابند بشوند بلکه بارها و بارها از همین چیزهای تازهای که به آن دست یافتهاند، می گذرند و مدام در تکاپوی یافتن مواردی فراتر هستند.
به طور موجز باید گفت که سینمای مستقل برای فیلمسازان فرصت و امکان رودررویی با موضوعها و ایدههای تازه و جسورانه و رادیکال و استفاده از روشهای متفاوت و متضاد با روشهای غالب و اصلی را فراهم میکند تا بتوانند در وجوهی متفاوت با اشکال و مولفههای استودیویی، فرصت کشف روابط جدید میان متون سینمایی و امکان فیلم ساختن در بافت و فضایی غیرتجاری را تجربه کنند.
از همین منظر می توان به سراغ شباهت های آثار کالت و مستقل پرداخت. فیلم های کالت نیز –منهای اسنثنائات تجاریشان- معمولا فیلم هایی هستند که در ابتدای آغاز کارنامه ی هنری یک کارگردان و با بودجه ی شخصی او تهیه می شوند. این چنین فیلم هایی به طور کلی دو جبهه ی طرفدار و مخالف برای خود تشکیل می دهند که هر کدام دلایل قابل توجهی برای حمایت یا عدم موافقت با اینطور فیلم ها را دارند؛ زیرا که ممکن است این فیلم ها در ابتدا به دلیل تازه کار بودن مولفشان و یا پرداختن به موضوعی نامتعارف با ساختی متفاوت با سبک و سیاق همیشگی رایج، به درستی درک نشوند. اما طرفداران آن ها با برشمردن ویژگی های مثبتشان و منتقدان موافق نیز با اشاره های تخصصی به دلایل برتری آن ها نسبت به فیلمهای دیگر به مرور زمان باعث می شوند که بتوان مقاصد سازنده ی آن ها را بیش از پیش هضم کرد.
منابع:
مفاهیم: سینمای مستقل چیست؟ نوشته ی آندرو برتویسل ترجمه دکتر یونس شکرخواه همشهری آنلاین
بررسی سینمای مستقل آمریکا با نگاهی به کارنامه “جان کاساوتیس” خبرگزاری صبا
سینمای مستقل آمریکا، ویژه نامه ی مجله سینماتک قلهک
تاریخ سینمای هنری
چند پرسش درباره فیلم کالت
۱٫ تعریف شما از فیلم کالت چیست؟
۲٫ کارکرد اجتماعی فیلم کالت چیست؟
۳٫ دنی پیهری در کتاب شاخص «فیلمهای کالت» (۱۹۸۱) ادعایی را مطرح کرد مبنی بر اینکه فیلم کالت همواره مولد نوعی از افراد و ستیزهای فراتر از مرزهای مجاز و معمولی هالیوودی است. او در ضمن توضیح داد که فیلمهای کالت چگونه حس افراطی هواخواهی را در طرفداران تحریک میکنند: وجود اشتهای سیریناپذیر بارز برای بهتصویر کشیدن سلیقهای خاص و عزم راسخ برای یافتن آن هرجا که باشد. از زمان انتشار کتاب پیهری به بعد چگونه تضاد بین جریان اصلی و فیلم کالت دستخوش تغییر شده است؟
۴٫ از نظر شما هیجانانگیزترین و ارزشمندترین خصوصیتهای زیباشناختی فیلم کالت چیست؟
۵٫ در دوران ابزارهای الکترونیکی شخصی، سالنهای نمایش فیلمهای کالت دستخوش چه تغییراتی شدهاند و آیا تولید و تجربهی کالت دگرگون شده است؟
دنی پیهری
دنی پیهری خبرنگار نیویورکیِ «فیلملینک» (Filmlink)، فعال در سایت brink.com و مؤلف کتابهای کالت ۱ و ۲ و ۳، ستارگان کالت، راهنمای هواداران فیلم و اسکارهای آلترناتیو است.
۱٫ سالهای متمادی فیلم کالت را برای ما اینجوری تعریف میکردند: فیلمهای گنگ و مبهم و سرمایهبرباددهی که یک مشت احمق خورهی فیلم با دوربین شانزدهمیلیمتری میسازند. دیوانههایی که بدجوری تشنهی مطرح شدن و نیازمند جلب توجه هستند. من سه کتاب دربارهی فیلم کالت تألیف کردهام. نگارش کتابها را در اوایل دههی هشتاد میلادی آغاز کردم. کتابهای «کلاسیکها»، «خوابروها» و «عجیبوغریب و شگفتانگیز». هدفم این بود که نشان دهم فیلمهای زیادی را میتوان تحت لوای کالت طبقهبندی کرد. جدا از تعریف شخصی از فیلم کالت میخواستم فیلمهایی را هم تصدیق کنم که تماشاگران متعصب کالت مینامیدند؛ مخصوصاً در دوران پررونق فیلمهای نیمهشب و تماشاخانههایی که سانسبهسانس فیلمهای مختلف پخش میکردند. تماشاچیها جمع میشدند و با یکدیگر راجعبه «کازابلانکا»، «شورش بیدلیل»، «همهچیز دربارهی ایو» و حتی «سیارهی ۹ از فضای دور» حرف میزدند. فیلم کالت آنطوری که من میدیدم ژانری بود مرکب از فیلمهای دیگر ژانرها بهعلاوهی فیلمهای دیگری از جمله آنهایی که در نیمهشبها نمایش داده میشوند و هرگونه طبقهبندی (ژانر) را بهچالش میکشیدند. این فیلمها واضحترین فیلمهای کالت بودند اما ارجاع محض به آنها هرگونه تلاش برای تعریف واژهی کالت را به بیراهه میبرد چراکه فیلمهایی مثل «راکیهارور پیکچرشو»، «فلامینگوهای صورتی»، «کلهپاککن»، «ال توپو»، «شب مردگان زنده»، و «هرچه سختتر میآیند» را کارگردانانی با دیدی صددرصد متفاوت ساختهاند. دنیاهای کاملاً متفاوتی را ترسیم میکنند و شخصیتهایی از این فیلمها محبوبیت پیدا کردهاند که امکان ندارد سر راه یکدیگر سبز شوند. (هرچند خود جان واترز به من گفت باورش این بوده که دیواین (Devine) قهرمان «فلامینگو صورتی» با «کلهپاککن» ارتباط داشته!) در ضمن طرفداران این فیلمها هم کاملاً با هم تفاوت دارند. اما همهی این فیلمها در یک نکتهی بسیار مهم به یکدیگر شبیه بودند: فقط باید برای طرفدارانشان نوشته شده باشند و به زبان آنها حرف بزنند. این شاخص همهی فیلمهای کالت است. وقتی «شب مردگان زنده»، «جویندگان» و «از دلگذشته» را فیلمهای ترسناک وسترن و فیلم نوآر میدانیم میتوانیم راجعبه محتوا، شیوهی اجرا و بازیها بحث کنیم اما وقتی صحبت از این آثار تحت عنوان فیلم کالت است باید توضیح بدهیم طرفداران این آثار چه کسانی هستند و چرا اینقدر به این آثار دل بستهاند. فیلمها چگونه کالت میشود؟ میتوانم بگویم یک لحظهی هیجانی برای کشف آن وجود دارد. (تماشاگر میگوید: تا حالا چنین چیزی ندیده بودم!) لحظهی قدرتمند ارتباط حسی یا مغزی (کارگردان/ نویسنده/ شخصیت و من مخاطب در یک طول موج قرار میگیریم!) و از این لحظه به بعد است که هوس بارها دیدن فیلم از سر مخاطب نمیافتد و به دیگران هم آن را پیشنهاد میدهد (باید حتماً این فیلم رو ببینی!) اگر دیگران هم چنین واکنشی داشته باشند آنوقت است که شاهد تولد یک فیلم کالت خواهیم بود.
۲٫ از دید من فیلمهای کالت، همانطوری که از اسمشان پیداست، بیشتر پدیدهای فرهنگی هستند تا اینکه در خدمت کارکرد اجتماعی باشند. هرچند میتوان گفت از آنجا که فیلمها دیدگاههای سیاسی شخصی ما را شکل میدهند، دیدن تأثیرگذاری کالت در فیلمهای مترقی میتواند مایهی مسرت باشد. باید بگویم در دوران امروز ما که آخرین سالنهای نمایش کالت در حال محو و نابودی هستند، و تنها فیلمهایی که در دانشکدهها نمایش داده میشوند فیلمهای پرفروش روز هستند، فیلمهای کالت اهمیت ویژهای پیدا میکنند زیرا هیجان فردی و جمعی ما را به فیلمها زنده نگه میدارند و منبع الهامبخشی برای جوانان هستند تا به جستوجو در فیلمهای گذشته بپردازند و این مایهی خوشحالی است که این فیلمها نسلهای مختلف و طبقههای اجتماعی متنوعی را به یکدیگر پیوند میدهند. به تنوع طرفدارانی بیندیشید که به دیدن فیلمهای کالت جیمز دین، همفری بوگارت، جان وین (یکی چپ و دیگری راست؛ فرقی نمیکند) استنلی کوبریک، سام پکینپا و برادران کوئن مخصوصاً «لبوفسکی بزرگ» آمده باشند. من از طرفداران پروپاقرص «راکی هارور پیکچرشو» نیستم اما از اینکه اینهمه مخاطب متنوع دارد لذت میبرم و مرا به یاد دورانی میاندازد که هرکسی در یک شهر کوچکی در امریکا از میلیونر گرفته تا بچهی روزنامهفروش در سینمای محلی گرد هم میآمدند تا فیلم هالیوودی ببینند. هر فیلمی، مخصوصاً فیلم کالت، میتواند این اختلاف طبقاتی را خوب برطرف کند.
۳٫ این دقیقاً چیزی نبود که من ادعا کرده بودم. هر فیلم جنجالبرانگیز و حاشیهساز توان کالت شدن را دارد اما واضح است که همهی فیلمهای کالت جنجالی نیستند. بههرحال این آثار باید عامل مباحثه و تبادلنظر و حداقل بحثهای متناوب باشند. فیلمی با مایههای افراطی هم گزینهی خوبی برای کالت شدن است چراکه این بیتعادلی توجه مخاطب را جلب میکند و به دنبال آن جنجال درست میشود اما فکر میکنم این واژه (افراط) بار منفی داشته باشد. شخصاً ترجیح میدهم بهسادگی بگویم این فیلمهایی که قوانین را زیر پا میگذارند (اغلب به طریق مثبت!) بیشترشان کالت هستند. فیلمهایی که به جریان اصلی تعلق ندارند نامزدهای مناسبی برای کالت شدن هستند چراکه طرفداران باید این آثار را نجات دهند و سرپا نگه دارند. البته فکر نمیکنم فیلمی که اساساً برای مخاطب جریان اصلی ساخته شده باشد شایستگی نداشته باشد کالت بشود چراکه این اتفاق ناگهانی روی میدهد؛ مانند اتفاقی که برای «مولنروژ» یا «سریع و خشمگین» افتاد. شاید دشوارترین کار در کتابهای من این بود که خوانندگان را متقاعد کنم که فیلمهای متعلق به جریان اصلی نظیر کلاسیکهای «کینگکنگ»، «شاهین مالت»، «همشهری کین» و «دکتر استرنجلاو» میتوانند کالت محسوب شوند چراکه طرفداران امروزی آنها با بینندگان دوران پخش آنها در جریان اصلی تفاوت دارند.
۴٫ فیلمهای کالت قوانین جاری را درمینوردند، و هم از نظر محتوا و هم از نظر اجرا میتوانند تأثیری خرابکارانه داشته باشند و نیز به بخشی از روحوروان جمعی ما تبدیل شوند. اما از نظر زیباشناختی ویژگی برجستهتری هم وجود دارد. یکبار در جایی عنوان کردم که مشهورترین فیلمهای نیمهشب از دید کاملاً متفاوتی بهره میگیرند و میتوان این مورد را در کالتهای دیگری نظیر «همشهری کین» و «لبوفسکی بزرگ» هم شاهد بود. با وجود اینکه هیچکدام از این فیلمها شباهتی به هم ندارد همگی آنها مرزهای متعارف را نادیده گرفتهاند. فیلمسازان خلاق جوان همیشه دقت میکنند که آن چیزی که همهی این فیلمهای کالت را در مسیری راشومونوار قرار میدهد این است که همیشه به تعداد نامتناهی روش ناب و اصیل برای نوشتن، کارگردانی، تهیه، جلوههای ویژه و بازیگری وجود دارد. آینده درخشان است.
۵٫ سالنهای نمایشدهندهی فیلمهای کالت رفتهرفته در حال محو شدن هستند. سالنهایی که «کالتیست»ها در آن جمع میشدند و همیشه تازهواردانی هم بودند که بهطور اتفاقی برای دیدن آثار مورد علاقهی «کالتیست»ها مراجعه میکردند. اما شک ندارم که این فیلمها به حیات خودشان ادامه میدهند چراکه طرفداران مانع از مرگ آنها میشوند. امیدوارم موزهها مدام جشنوارههایی برای بازیگران، کارگردانان و فیلمهای کالت قدیمی بر پا کنند و همچنین منتقدان معاصر همواره در بررسی فیلمهای جدید به این آثار ارجاع داشته باشند؛ حداقل اینکه میتوان آدمهای بیاطلاع را روانهی ویدیوکلوپها کرد. در ضمن گرایش جدیدی را میتوان در جشنوارهها شاهد بود. در گذشته فیلمسازهای کهنهکار دوست داشتند فیلمهایشان از نظر مالی با اقبال عمومی مواجه شوند و اگر آثارشان تبدیل به کالت میشد روی خوش نشان نمیدادند. امروزه فیلمسازان مستقل پویا ناراضی نیستند اگر سرنوشت فیلمهایشان کالت شدن باشد. این فیلمسازان فیلمهای کمهزینهشان را به جشنوارهها معرفی میکنند، به امید اینکه کشف شوند و بینندهها شوروهیجان از خودشان نشان دهند و میدانند که واژهی کالت واژهی قدرتمند و دهانپرکنی است. این مسائل ویژگیهای ضروری است که کالت بودن به آن احتیاج دارد.
پینوشت:
۱٫ زبان ولکان زبان موجودات فضایی در سریال محبوب «پیشتازان فضا»
۲٫ midnight movies یا فیلمهای نیمهشب فیلمهایی خلاف جریان و نامتعارف بودند که برای تماشاگران خاص در نیمههای شب به اکران درمیآمدند.
27
دیدگاه بگذارید
… [Trackback]
[…] Read More Info here on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Here you can find 66233 more Info to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] There you will find 20475 more Information to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More on to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More Info here to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Information to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More on to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] There you will find 46705 more Info on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More Information here to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Here you will find 57125 additional Information to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] There you will find 11743 more Info to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More here on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More here to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Find More on that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]
… [Trackback]
[…] Read More to that Topic: naghdefarsi.com/آشنایی-با-مفهوم-کالت-و-فیلم-کالت-در-سینم/۸۳۲۴۲/ […]