
خلاصه داستان:
داستان یک کلانتر بهنام دک و یک کارآگاه LASD بهنام بکستر را دنبال کند که به دنبال یافتن و دستگیری یک قاتل سریالی بسیار باهوش و حقهباز در کرن کانتی هستند اما…
بازیگران:
تصاویر فیلم:
خلاصه نظر منتقدان:
دیوید الریچ – Indiewire ( امتیاز ۷.۵ از ۱۰ )
برای لذت بردن و زیبا پنداشتن این فیلم شما نیاز به باور کردن چیزهایی دارید که به نظرتان نادرست و شاید هم احمقانه میرسند.
بیل گودیکنتز – Arizona Republic ( امتیاز ۷ از ۱۰ )
فیلم ساختار جالبی دارد و صرفا به دنبال پیدا کردن مجرم نیست، بلکه قصد دارد داستان شخصیت « دِک » را هم تعریف کند.
تام یورگنسن – IGN ( امتیاز ۵ از ۱۰ )
وقتی که میبینیم بازیگران با استعدادی مثل « جرد لتو »، « دنزل واشنگتن » و « رامی مالک » در این فیلم که یک داستان سرراست و بدون پیچیدگی خاصی دارد هدر رفته اند، ناراحت میشویم.
نقد و بررسی فیلم به قلم James Berardinelli (جیمز براردینِلی)
نشریه reelviews
نمره 7.5 از 10
بزرگترین چیز « چیزهای کوچک » این است که یک فیلم رازآلود/هیجان انگیز معمولی نیست. شاخصترین مشکل احتمالی فیلم، مخصوصا با در نظر داشتن مقبولیت عمومیش، ابهام مقصود نهایی است. برخی از بینندگان از پایان فیلم متنفر خواهند شد. اگر چه چیزهای کوچک مانند میلیاردها پروسه پلیسی با الگوهای ناهماهنگ تعقیب قاتل زنجیرهای دیگر شروع میشود، از یک خط روایی خلاقانه برای اعتبارزدایی محدودیت «حفظ کارکتر» فیلم استفاده شده است. فیلم وقتی که از دید لنز باریک رستگاری شخصی یکی از شخصیتها دیده میشود قابل فهم است.
چیزهای کوچک دلیلی برای برگرداندن « جو دیکن » با بازیگری « دنزل واشنگتن » از تبعید خارج از شهریش به به خیابانهای خشن و وحشی لس آنجلس، جایی که او پیشتر در آن چندین قتل را بررسی کرده است، پیدا میکند. جو در معابر شهر کوچک گشت میزده است که عموما در آنها قتلی رخ نمیدادند – که این گشت زنی عکس العمل مستقیمی به رویدادهای گذشته تاریکی است که در ابتدا چیزی از آنها نمیدانیم اما در جریان پیشرفتن فیلم از آنها آگاه خواهیم شد. ماموریت جو او را ملزم میسازد که به محل زندگی قدیمیش بازگشته و مدارک جمع کند. رستاخیزش آمیخته به ترکیبی از حسن نیت و بیاعتمادی است؛ وابسته به کسی که با او ملاقات میکند. جایگزینش، زرنگ رسانه، فارغ التحصیل کالج و به دست آورنده هر آن چه که میخواهد، « جیم بکستر » با بازیگری « رامی ملک » در ابتدا تحت تاثیر قرار نمیگیرد اما این مانع نمیشود که جو را به همراهی با خودش دعوت کند. و این آغاز رابطه غیرمعمولیای میشود که به تحقیق روی فردی مشکوک به قتل، « آلبرت اسپارما » با بازیگری « جرد لتو »، میانجامد.
در حالی که تا جایی که مربوط به تحقیقات میشود، داستان « هنکاک » عموما در حیطه آشنایی به سر میبرد اما پایان فیلم کاملا به شیوه متفاوتی است. اگرچه فیلم به سبک «کی این کار رو کرده» شروع میشود، اما به زودی مشخص میشود که تور تنها یک فرد مشکوک را به دام انداخته است، اسپارما. از آن پس دیگر فیلم درگیریای است بین ارادههای دیکن/بکستر و یک پلیس معتاد.
چیزی در مورد پایان ناامید کننده است، اگرچه من جلوههای هنری آن را درک میکنم. جرات بسیاری لازم است که فیلمسازی سنتها را در هم بشکند و هنکاک از این کار ابایی ندارد. او بیشتر به کشف تاثیرات روانشناسی داستان بر دیکن که قبلا در این مسیر بوده است و بکستر که نبوده است علاقه مند است تا شناختن کسی که مرتکب جرم شده است.
مترجم: امید بصیری
دیدگاه بگذارید