۱۹ ژانویه ۲۰۱۸ | اکشن، جنایی، درام | ۱۴۰ دقیقه | R
کارگردان : Christian Gudegast
نویسنده : Christian Gudegast
بازیگران : Gerard Butler, Pablo Schreiber, O’Shea Jackson Jr.
خلاصه داستان : گروهی متشکل از خلافکاران حرفهای قصد دارند تا از بانک پشتیبانی فدرال در شهر لس آنجلس سرقت انجام دهند.
80 | نهایتا، «کمینگاه دزدان» از هدف خود بازمیماند، اما برای بلندپروازی قابل ستایش است؛ وقتی دیگران جسارت امتحان کردنش را هم ندارند، تلاش برای مبدل شدن به «مایکل مان» بعدی خیلی هم بد نیست، به خصوص وقتی از آن اشتیاقی که از فریم به فریم فیلم تو بیرون میزند نیز بهرهای نبردهاند.
70 | داستان پیچیدهی سرقت «گاجگاست» یک فیلم پر از اکشن است با شوخیهای خوب و آگاهی به خود. با توجهی خیرهکننده به جزئیات ساخته شده، اما انسان به این فکر میافتد که با آن همه جزئیات، جنگل را به خاطر درختها نمیبیند.
50 | نمیتوانم بگویم دیدن این فیلم جالب نبود، اما «کمینگاه دزدان» هیچگاه از یک فیلم بیش از حد طولانی درجه دو فراتر نمیرود، هرچقدر هم که کاراکترها خشونت بصری اعمال کنند و شاهد آن باشند، هیچکس هیچگاه به شما اجازهی فراموشی این واقعیت که با یک فیلم دزد و پلیسی طرفید را نمیدهد.
41 | «کمینگاه دزدان» دچار یک سوءتفاهم بزرگ در مورد ژانری است که به آن تعلق دارد، چنین ادعای مردانهی ناپایدار و پر سر و صدایی، چنین تقلید آشکاری از «مخمصه» (Heat) و «مظنونین همیشگی» (The Usual Suspects) و حتی «یازده یار اوشن» (Ocean’s Eleven) و حتی شاید «سریع و خشن» (The Fast and the Furious) اما با مشتی آدم بیخود، از همان ابتدا روی هوا است. از آن فیلمهای اکشن استودیویی ملودراماتیکی که چیزی عایدش نمیشود چون لیاقتش را ندارد.
38 | «گاجگاست»، یک کارگردان فیلم اولی که فیلمنامهی «کمینگاه دزدان» را نوشته (و احتمالا بیش از یکبار «مخمصه» (Heat) اثر «مایکل مان» را دیده) تلاش میکند در مورد پیچیدگیهای بشر اظهار نظر کند. اما تنها کاری که با کاراکترهای بیروح و پوچ خود انجام میدهد این است که نشان میدهد مردان موجواتی خشن و فاسد هستند.
25 | با زمانی حدود دو ساعت و ۲۰ دقیقه، به نظر میرسد میخواستهاند حماسهای جنایی به تقلید از «مخمصه» (Heat) اثر «مایکل مان» در مورد دو مردی بسازند که استعداد و روحیهی خوبی دارند اما در دو طرف قانون قرار گرفتهاند. و تقریبا همینطور است، فقط اینکه انگار فیلم «مایکل مان» را آتش زده باشیم و از هواپیما به بیرون پرت کرده باشیم.
منتقد: اوون گلیبرمن | ورایتی – امتیاز ۶ از ۱۰
مواجه شدن با یک فیلم جاهطلبانه در ماه ژانویه بد نیست. سادهترین راه برای توصیف «کمینگاه دزدان» این است که بگوییم یک تریلر با موضوع سرقت است، البته نسبتا با دقت بالایی هم ساخته شده، یک اکشن درام زیرزمینی که شلوغ هم هست و تا حدودی انگار حرفی هم برای گفتن دارد. فیلم در لسآنجلس رخ میدهد، شهری که آن را به عنوان پایتخت سرقت از بانک در جهان غرب معرفی میکند، و کارگردان «کریستین گاجگاست» هم مرتبا هزارتوی بزرگراههای شهر را با سبک پاپ مصنوعی نشان میدهد که آشکارا الهام گرفته از «مایکل مان» است.
مشخص میشود که اتمسفر و حال و هوای رانندگی «کمینگاه دزدان» تنها الهامی نیست که از «مان» گرفتهاند. این فیلم روایتهایی موازی را پیش میبرد، به گروهی از پلیسهای سرکش به رهبری «جرارد باتلر» نزدیک میشود، همینطور گروهی از دزدان که نقشه میکشند برای ورود به بانک ذخیره فدرال لسآنجلس: قلعهای مستحکم و غیرقابل نفوذ پر از پول. خط داستانی موازی پیچیده و دقیق فیلم، تقلیدی آشکار از «مخمصه» (Heat) و بازتابی ضعیف از «رابط فرانسوی» (The French Connection) است، و برای ۴۵ دقیقه از زمان ۲ ساعت و ۲۰ دقیقهای فیلم، «کمینگاه دزدان» آنقدری روی پای خود میایستد که لایق این قیاس باشد.
»گاجگاست»، فیلمنامهنویس «لندن سقوط کرده» (London Has Fallen) (این فیلم اولین کارگردانی او است)، پوستهی جنایی نوآر خوبی به فیلم میدهد. اما فیلم دیگری هست که اثرش روی این فیلم مشخص است: «مظنونین همیشگی» (The Usual Suspects) از «برایان سینگر». و تلاش برای کپی کردن جلوهی آن فیلم، «گاجگاست» را به دردسر میاندازد. ساده بگوییم: نباید فیلمی در مورد سرقتی به شدت هنرمندانه بسازید که در آن داستانتان مرتب تلاش میکند تقلب کند.
اثرگذارترین کاری که «کمینگاه دزدان» کرده این است که یک بازی کاریزماتیک از «جرارد باتلر» گرفته. او بازیگری است که معمولا با ترشرویی و اخم کار میکند، و معمولا چیز بیشتری برای عرضه ندارد، اما در «کمینگاه دزدان» او آن وجه خونریز خشن خود را کمرنگ میکند و با جلوهای بازی میکند که به یاد «راسل کرو» در اوج بازیگریاش میافتیم. در یکی از اولین صحنهها، شخصیت «نیک او برایان» با بازی «باتلر» و تیم او یک مهمانی خانگی برگزار میکنند که طی آن «دانی» (او شی جکسون جونیور)، رانندهی تحت امر مغز متفکر جنایتکاران یعنی «مریمن» (پابلو شریبر)، را به یک صندلی میبندند و آنقدر او را میزنند تا هرچه میداند را به آنها بگوید. شروعی به شدت غیرقانونی است، اما فیلم فلسفهی استفاده از هر ابزاری برای رسیدن به هدف شخصیت «او برایان» را مانند «پاپی دویل» در «رابط فرانسوی» به نمایش میگذارد. «باتلر» که با ژاکت چرمی خود یک سر و گردن بالاتر از دیگر بازیگران ظاهر میشود، «فلاناگان» را از آن شخصیتهای تند و تیز و شوخی میکند که لذت میبریم قانون را دور میزنند.
«او برایان» در ازدواجی رو به فروپاشی هم هست، و صحنهای که همسرش «دبی» (دان اولیویری)، او را ترک میکند، و دو دخترشان را نیز میبرد، شبیه به صحنههای خانوادگی هردو فصل «کارآگاه حقیقی» (True Detective) است. به نظر میرسد فیلم میگوید وقتی اعمال قانون مبدل به یک عقده بشود، هزینهاش همین است. «کمینگاه دزدان» توجه ما را به نگرش متمرکز «او برایان» جلب میکند، و همزمان مطابق ذات این ژانر، ما طرفدار دزدان باهوشی هستیم که پنج قدم جلوتر از پلیساند. در دوئل اینها، انگار هردو نیرو بر فراز شهر بتنی معلق هستند.
سپس اتفاقی عجیب رخ میدهد. صحنهای در یک رستوران ژاپنی به وقوع میپیوندد که در آن «او برایان» وارد میشود و جلوی «مریمن» و گروه او معرکهای به راه میاندازد. او «دانی» را هدف قرار میدهد، رانندهای که اکنون او را میشناسد، و افشا میکند که قبلا با هم در ارتباط بودهاند. صحنهی پر ابهتی است، در نوع خود خیلی هم سرگرم کننده است، اما استراتژی «او برایان» دقیقا چیست؟ فیلم قبلا توضیح داده که «مریمن»، رهبر این دار و دسته، یک قاتل بیرحم است، لذا وقتی مشخص میشود که «دانی» این پلیس پر سر و صدا را میشناسد، فکر میکنید کارش به عنوان راننده تمام است؛ فکر میکنید در چالهای در ناکجا آباد پیدایش خواهند کرد. اما نه: «مریمن» از او پرسش میکند، و ظاهرا متقاعد میشود که «دانی» دستگیر شده و از «او برایان» کتک خورده اما چیزی به او نگفته.
این از آن پیچیدگیهای محتملی است که فیلمی مانند «کمینگاه دزدان» هرگز از آن جان سالم به درد نمیبرد. بازی میکند، اما همهی قوانینی که فیلم تصویب کرده را زیر پا میگذارد. و همانطور که «او برایان» عمدا دست خود را رو میکند، رهبر جنایتکاران نیز همین کار را انجام میدهد، خبر مربوط به یک سرقت برنامهریزی شده را درز میدهد تا «او برایان» و تیمش در آن پارکینگ به خصوص باشند، درست درکنار ماجرا، اما در مقیاسی بزرگتر، غافل از ماجرای اصلی. در یک حالت انتزاعی درست از آب درمیآید اما منطقش کمی گنگ است، و لذا، از اینجا به بعد، تعلیق فیلم همین است.
تکهای خوب هم هست که روی پاشنهی رساندن غذای چینی به چند کارگر در بانک توسط «دانی» میچرخد. اما دزدی اصلی ارضا کننده نیست، چون جزئیات نحوهی پیادهسازی (و بعد خراب شدن) آن، بیش از حد گنگ است. ترک خانوادهی «او برایان» با صداقت بالایی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و سپس به کلی رها میشود. برای فیلمی که تا این حد ماجرا دارد، «کمینگاه دزدان» در چیدن زمینه خیلی بهتر عمل میکند تا نتیجهگیری. فیلم به اندازهی کافی زیرکانه است، اما تقلب میکند. تلاش میکند کاراکترهایش را پر کند، اما آنها را مبدل به ابزاری برای جلو بردن داستان میکند. نهایتا، یکبار دیگر به یاد میآورید که چرا مقلدان «مایکل مان» اینقدر زیادند اما تعداد بسیار کمی از آنها موفق به الهام گرفتن از سبک او برای خلق اثری به یاد ماندنی میشوند.
اختصاصی نقدفارسی
مترجم: علی دواچی
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت نقد فارسی” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
دیدگاه بگذارید
اولین نفری باشید که نظر می دهید
شما باید وارد سیستم باشید تا دیدگاه خود را پست کنید
شما باید وارد سیستم باشید تا دیدگاه خود را پست کنید